ŷ

كافه شعر discussion

93 views
اشعار عباس معروفی

Comments Showing 1-12 of 12 (12 new)    post a comment »
dateDown arrow    newest »

message 1: by اتی (new)

اتی | 287 comments نه زمین‌شناس�
نه آسمان‌پردا�
گرفتارم
گرفتار چشم‌ها� تو
یک نگاه به زمین
یک نگاه به زمان
زندگی من از همین گرفتاری شروع می‌شو�...
سبز آبی کبود من
چشم‌ها� تو
معنای تمام جمله‌ها� ناتمامی ست
که عاشقان جهان
دستپاچه در لحظه‌� دیدار
فراموشی گرفتند و از گفتار بازماندند
کاش می‌توانست� ای کاش
خودم را
در چشم‌ها� تو
حلق‌آوی� کنم.


message 2: by اتی (new)

اتی | 287 comments من فکر می‌کن�
جاذبه‌� تو از خاک نبوده
از آسمان بوده
از سیب نبوده
از دست‌‌ها� بوده
از خنده‌ها�
موات
و نگاه برهنه‌ا�
که بر تنم می‌ریخ�.


message 3: by اتی (new)

اتی | 287 comments در نور شمع
زن تری؛
در آفتاب صبح که چشم باز می‌کن�
فرشته تر؛
و من بین این دو زیبایی ِ با شکوه
عاشقانه آونگ شده ام ...!


message 4: by اتی (new)

اتی | 287 comments تو لیلی نیستی
من اما
مجنون حرف هات می شوم
دیوانه ی دست هات
مبهوت خنده هات
گل قشنگم
شیرین نیستی
ولی من
صخره های شب را
آنقدر می تراشم
تا خورشیدم طلوع کند
و تو
در آغوشم بخندی.


message 5: by اتی (new)

اتی | 287 comments ﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺎ� ﻟﺐ ﻫﺎ�
ﺣﻮﺍﺳ� ﺭﺍ ﭘﺮ� ﮐﺮﺩﻩ؟
ﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺎ�
ﺩﻟﺘﻨ� "ﺗـــ�" ﺑﻮﺩﻩ ﺍﯼ
ﺗﺎ ﺑﻔﻬﻤ� ﭼﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ؟
یک‌با� ﺑﺨﻮﺍﺏ�
ﺟﺎ� ﻣﻦ ﺑﻨﺸﯿ� �
ﺑﻪ ﻧﻔ� ﮐﺸﯿﺪ� ﺁﺭﺍﻣ� ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ ...


message 6: by اتی (new)

اتی | 287 comments @
نه اینکه دلتنگ نشده باشم، نه
فقط می‌خواست� بدانی
آره آقای من!
انگار که ساعت از همان اول
بی قرارتر از من بود
که نفهمیدم چرا یکباره
معنی‌ا� از زندگی من افتاد
نه اینکه تقصیر من باشد
نه به خدا
از همان اول هم که آمدی
روزها را رنگی رنگی می‌کرد�
که زودتر بیایم توی بغلت


message 7: by اتی (new)

اتی | 287 comments وقتی نیستی
در شهرها در خیابان ها
دنبالت می گردم
گل قشنگم!
و هر تکه ات را در زنی می یابم
همه ی نام ها تویی...
همه ی چهره ها تویی..
تمام صداها از توست.

دیروز چشم هایت را
در قطاری دیدم
که نگاهم کرد و گذشت
امروز حوله بر تن
در راهرو ایستاده بودی
با موهای خیس و همان خنده ها
فردا لب هات را پیدا می کنم
شاید هم دست هات.

مثل تکه های پازل
هر روز بخشی از تو رو می شود
گونه ای، رنگی، رویی،
دستی، لبخندی، مویی،
نگای...
گاهی عطر تنت
می پیچد در سرم
دلم می ریزد
در هر کس نشانه ای داری
همه را نمی توانم در یکی جمع کنم
همه را یکجا می خواهم...
اصلاً ...
تو را می خواهم.


message 8: by اتی (new)

اتی | 287 comments خواهش میکنم


message 9: by Mohadese (new)

Mohadese (mohad_z) به انگشت هایت بگو
لب های مرا ببوسند ..
به انگشت هایت بگو
راه بیفتند روی صورتم
توی موهام ..
قدم زدن در این شب گرم
حالت را خوب می کند ..
گل من!
گاهی نفس عمیق بکش و
نگذار تنم از حسودی بمیرد ..


message 10: by Kourosh (new)

Kourosh Asemani (kouroshstop) | 24 comments Mod
با خیالت زندگی می کنم
و با خودت عاشقی.
کاش دو بار زاده می شدم؛
یکی برای مردن در آغوش تو،
یکی برای تماشای عاشقی کردنت!


message 11: by Kourosh (new)

Kourosh Asemani (kouroshstop) | 24 comments Mod
Mostafa wrote: "ای عشق
پناهگاه پنداشتمت
ای چاه نهفته ، راه پنداشتمت
ای چشم سیاه
آه ه ه ای چشم سیاه
آتش بودی، نگاه پنداشتمت...

فریدون مشیری"

لطفا اشعار معروفي


message 12: by Niloufar (new)

Niloufar arbabian | 3 comments دوستت ﺩﺍﺭﻡ
ﻣﺪﺍ� ﺍﺯ ﺫﻫﻨﻢ ﻣﯽﺭﯾﺰﺩ ﺗﻮ� ﺩﺳﺖﻫﺎﻡ
ﺑﺎﻫﺎﺵ ﭼﮑﺎﺭ ﮐﻨﻢ؟
ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺑﮕﺬﺍﺭﻣ� ﮔﻮﺷﻪﻫﺎ� ﻟﺒﺖ؟
ﺑﻌﺪ ﺑﺮ� ﺩﺍﺭﻡ
ﻧﮕﺎﻫﺖ ﮐﻨﻢ
ﻭ ﻧﺪﺍﻧ� ﭼﻪ ﺧﺎﮐﯽ ﺑﻪ ﺳﺮ� ﺑﺮﯾﺰﻡ�


back to top