آمدی و همه ی شاپرکا کف زدند شعرا جامی به پیمانه سرمست زدند امدی و همه ی شهر پریشان تو شد دولت یار که دلداه و شیدای تو شد آمدی و گله و تاب صنوبرها رفت خاطر لیلی و شیرین و دلدارها رفت آمدی و نظرت حکم جهان عالم شد دست ها از سر هر فرضیه ای راحت شد آمدی و دل من تاب تپیدن نداشت آمدی و آمدم این شعر سرودن نداشت
شعرا جامی به پیمانه سرمست زدند
امدی و همه ی شهر پریشان تو شد
دولت یار که دلداه و شیدای تو شد
آمدی و گله و تاب صنوبرها رفت
خاطر لیلی و شیرین و دلدارها رفت
آمدی و نظرت حکم جهان عالم شد
دست ها از سر هر فرضیه ای راحت شد
آمدی و دل من تاب تپیدن نداشت
آمدی و آمدم این شعر سرودن نداشت