اینو وقتی سرهم کردم که تلویزیون قرق احمدزاده و حسینی بود.اما بیشتراز 3سال قدمت داره،چون مال زمانیه که ضرغامی تازه اومده بود..نمیدونم یادم نمیاد بهرحال خواهشن سعی کنین یه جور بخونین که دارای وزن و قافیه بشه دیگه!مرسی :) ... شبی اندر سیاهی و تباهی ببردم من به تلوزیون پناهی که تا خامش کنم این درد بسیار که تا هم زنم این حوصله زار پس از ان دکتر خوب،لاریجانی که گشته دیده روشن به ضرغامی گویند که بهتر شده است جام جم ما برفتم تا که بینم من همین را کانالی را زدم من بی هدف ،پرت که تا بربینمش برنامه ای چرت بدیدم من دران کانال زیبا ناامید از هرکجا راز بقا را بااوقاتی به تلخی زهرمار زدم کانالی دیگر را دگربار بدیدم من جنابی شیخ مانند که احمدزاده اورا بربخوانند به دنبالش همی بودش حسینی همان رفیق و یار جونی جونی دل من هم همی سوختش به حالشان چراکه پول ندارند هیچ کدامشان دمی بعدش شکیبا هم بیامد دران برنامه زنده،خوش امد به جای خنده من گریه سردادم زدست دوستان رفته بربادم به کانالی دگر موسیقی بود که هرچه من نظر کردم دران زود ندیدم من بجز یک ادم ناز که بااو هم نبود هیچ گونه ای ساز چراکه ساز او مخفی دران گل خودش همراه مجری و یه بلبل با اعصابی به خردی شن و کاه دیدم من عادل و خیابانی ،اه دران برنامه زنده فینال بدیدم صحنه ای اهسته،صدبار به کانالی دگر یک مجری بود که از شعروادبیات بری بود بخواند شعری زحافظ بعد خندید که حافظ جان به گورش سخت لرزید شبکه خبرمان هم راستی راستی که میندازد جلویش لنگ بی بی سی بهم زد حال من را سخت و بسیار خبر میگفت تکرار پشت تکرار حقیقتها شنیدم در خبر،من که مخ،سوتی کشید از دست اهریمن پس ازان جستجو و جد بسیار شدم من ناامید با حال بیمار و باحال عصبانی و خسته نشاندم من ریموت را توی صفحه نشد عاید نتیجه های پرسود لاریجانی و ضرغامی یکی بود
بهرحال خواهشن سعی کنین یه جور بخونین که دارای وزن و قافیه بشه دیگه!مرسی
:)
...
شبی اندر سیاهی و تباهی
ببردم من به تلوزیون پناهی
که تا خامش کنم این درد بسیار
که تا هم زنم این حوصله زار
پس از ان دکتر خوب،لاریجانی
که گشته دیده روشن به ضرغامی
گویند که بهتر شده است جام جم ما
برفتم تا که بینم من همین را
کانالی را زدم من بی هدف ،پرت
که تا بربینمش برنامه ای چرت
بدیدم من دران کانال زیبا
ناامید از هرکجا راز بقا را
بااوقاتی به تلخی زهرمار
زدم کانالی دیگر را دگربار
بدیدم من جنابی شیخ مانند
که احمدزاده اورا بربخوانند
به دنبالش همی بودش حسینی
همان رفیق و یار جونی جونی
دل من هم همی سوختش به حالشان
چراکه پول ندارند هیچ کدامشان
دمی بعدش شکیبا هم بیامد
دران برنامه زنده،خوش امد
به جای خنده من گریه سردادم
زدست دوستان رفته بربادم
به کانالی دگر موسیقی بود
که هرچه من نظر کردم دران زود
ندیدم من بجز یک ادم ناز
که بااو هم نبود هیچ گونه ای ساز
چراکه ساز او مخفی دران گل
خودش همراه مجری و یه بلبل
با اعصابی به خردی شن و کاه
دیدم من عادل و خیابانی ،اه
دران برنامه زنده فینال
بدیدم صحنه ای اهسته،صدبار
به کانالی دگر یک مجری بود
که از شعروادبیات بری بود
بخواند شعری زحافظ بعد خندید
که حافظ جان به گورش سخت لرزید
شبکه خبرمان هم راستی راستی
که میندازد جلویش لنگ بی بی سی
بهم زد حال من را سخت و بسیار
خبر میگفت تکرار پشت تکرار
حقیقتها شنیدم در خبر،من
که مخ،سوتی کشید از دست اهریمن
پس ازان جستجو و جد بسیار
شدم من ناامید با حال بیمار
و باحال عصبانی و خسته
نشاندم من ریموت را توی صفحه
نشد عاید نتیجه های پرسود
لاریجانی و ضرغامی یکی بود