ŷ

بهاره رضایی > Quotes > Quote > سعید liked it

بهاره رضایی
“برج مراقبت سلام !
موقعیت خودم را اعلام می‌کن�
کمی خسته
مقدار متناسبی
زخمی شده‌�
در چند مایلی این جو خطرناک
بدون کلاهخود و زره
توی خاکریزهای کلمه
غلت می‌زن�
و جواز شاعرانه‌ا� را
محکم به خودم فشار می‌ده�
جنگ سرد است این‌ج� ؟
حشره‌ها� زیادی در حال نیش زدن‌ان�

عادت کرده بودم
روی موهای مجعد مادرم
شعر بنویسم
فقط از خانه تکانی ذهنم برمی‌گشت�
و از ته‌مانده‌ها� آن
یادداشت برمی‌داشت�

برج مراقبت !
اطلاعات پرواز اشتباه بود !
جهت فرود خودم را اصلاح می‌کن�
جعبه‌� سیاه هواپیمای من
هیچ وقت پیدا نمی‌شو�”
بهاره رضایی

No comments have been added yet.