ŷ

غلامرضا بروسان

غلامرضا بروسان’s Followers (21)

member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo

غلامرضا بروسان


Born
in Iran
December 13, 1973

Died
December 06, 2011

Genre


غلامرضا بروسان فرزند اسماعیل بروسان (زاده ۲۲ آذر ۱۳۵۲ در مشهد � درگذشته ۱۵ آذر ۱۳۹۰) شاعر و برگزیده «جایزه شعر نیما» و «جایزه شعر خبرنگاران» بود.

از او در زمان حیاتش مجموعه‌ها� شعر «احتمال پرنده را گیج می‌کند� (۱۳۷۸) و «یک بسته سیگار در تبعید» (۱۳۸۴) منتشر شده‌بو�. چاپ گزیده‌ا� از شعر مشهد به نام «به سوی رودخانهٔ استوک» (۱۳۸۵) و «عصارهٔ سوماً» (۱۳۸۷)، گزیده‌ا� از ریگ ودا (قدیمی‌تری� کتاب مقدس موجود هندوها)، «مرا ببخش خیابان بلندم» گزیدهٔ شعر شمس لنگرودی، و مجموعه گزیده شعر خراسان به اسم «اسب‌ه� روسری نمی‌بندند� از دیگر آثار وی است. اسب‌ه� روسری نمی‌بندند� گزیدهٔ شعر خراسان با انتخاب بروسان است که توسط انتشارات شاملو منتشر شد. این مجموعهٔ شعر افزون بر ۶۰۰ صفحه است و سروده‌های� از ۵۰ شاعر خراسان را شامل می‌شو�. در مقدمهٔ این کتاب، گزیده‌های� ا
...more

Average rating: 3.51 · 361 ratings · 70 reviews · 7 distinct worksSimilar authors
مرثیه برای درختی که به پهلو...

3.84 avg rating — 134 ratings — published 2010
Rate this book
Clear rating
یک بسته سیگار در تبعید

by
3.58 avg rating — 112 ratings — published 2005 — 2 editions
Rate this book
Clear rating
در آب‌ها دری باز شد

3.17 avg rating — 69 ratings — published 2013 — 2 editions
Rate this book
Clear rating
سکته‌ی سوم

2.75 avg rating — 24 ratings — published 2014
Rate this book
Clear rating
اسب‌ها روسری نمی‌بندند

3.09 avg rating — 11 ratings — published 2011
Rate this book
Clear rating
به سمت رودخانه استوکس

3.43 avg rating — 7 ratings — published 2006
Rate this book
Clear rating
شعرهای دیگر: دفتر پنجم

by
2.25 avg rating — 4 ratings — published 2014
Rate this book
Clear rating
More books by غلامرضا بروسان…
Quotes by غلامرضا بروسان  (?)
Quotes are added by the ŷ community and are not verified by ŷ.

“پنجر ای که
به بادها مجال ندهد
دهانش را خاک می گیرد”
غلامرضا بروسان, مرثیه برای درختی که به پهلو افتاده است

“به شانه های تو آنقدر خو گرفته ام
که ایگناسیو
به پنج عصر”
غلامرضا بروسان, یک بسته سیگار در تبعید

“عشق با سر مدارا می‌کن�
و دل را
از پا در می‌آور�.

دلم پرتقال خونی وسط میدان جنگ
گردوی نارسی که دست را سیاه می‌کن�
شاخه‌ا� که پرندگان را رنج می‌ده�
دلم
باران دیوانه در پناه دو کوه.”
غلامرضا بروسان

Polls

More...