مهدی سحابی
Born
in قزوین / Qazvin, Iran
February 04, 1944
Died
November 09, 2009
![]() |
مادام بوواری
by
774 editions
—
published
1856
—
|
|
![]() |
رابینسون کروزوئه
by
9270 editions
—
published
1719
—
|
|
![]() |
بچهها� نیمهش�
by
240 editions
—
published
1981
—
|
|
![]() |
سرخ و سیاه
by
461 editions
—
published
1830
—
|
|
![]() |
طرف خانه� سوان (در جستجوی زمان از دست رفته #1)
by
432 editions
—
published
1913
—
|
|
![]() |
خیابان مارگوتا، شماره� ۱۱۰
2 editions
—
published
2004
—
|
|
![]() |
گزیده آثار مهدی سحابی
by
—
published
2012
|
|
![]() |
ناگهان سیلاب
2 editions
—
published
1989
—
|
|
![]() |
دفتر عشق
|
|
![]() |
پیچک باغ کاغذی
—
published
2003
|
|
“ ...اینکه می گویم مترجم نباید دیده شود وقتی به ترجمه ی ادبی می رسیم ممکن است حکم بی رحمانه ای باشد. شاید تسکین این درد این است که مترجم بداند در کار بسیار مهمی دخالت کرده است. او در تب و تاب و شور آفرینش با مؤلف و نویسنده وارد مشارکت شده است. مثل آهنکاری که در ساختن یک بنای فخیم معماری از او کمک بخواهیم اما بعد از اتمام کار دیگر تیرآهن ها را نمی بینیم. ترجمه به نظر من چنین سهمی از آفرینش می گیرد. یک چیزهایی از آفرینش در او هست... منتها اصل قضیه به نظر من این است که ترجمه آفرینش نیست. ترجمه مشارکت دورادور در اثری ست که قبلاً آفریده شده. اینجاست که بحث فنی آن پیش می آید. یعنی ترجمه یک کار بسیار دقیق فنی در انتقال یک اثر آفریده شده است. این امر دوقطبی بودن یا دولبه بودن کار ترجمه را نشان می دهد... یعنی شما از یک طرف در یک اثر آفرینشی دخالت دارید و از طرف دیگر باید هرچه کمتر دیده شوید. دلداری ای که به مترجم می شود داد این است که در یک کار بزرگ مشارکت دارد و دارد در کار سترگی دخالت می کند. بنابراین هرقدر فروتنی نشان بدهد باز هم از باد آن آفرینش اصلی چیزی به او می رسد.”
―
―