احمدرضا احمدی
Born
in Kerman, Iran
May 20, 1940
Died
July 11, 2023
Genre
![]() |
ساعت ۱۰ صبح بود
3 editions
—
published
2006
—
|
|
![]() |
چای در غروب جمعه روی میز سرد میشو�
2 editions
—
published
2007
—
|
|
![]() |
روزی برای تو خواهم گفت
—
published
2008
|
|
![]() |
آپارتمان، دریا
—
published
2013
|
|
![]() |
من حرفی دارم که فقط شما بچهه� باور میکنی�
by
—
published
1970
|
|
![]() |
عاشقی بود که صبحگاه دیر به مسافرخانه آمده بود
—
published
1999
|
|
![]() |
هزار اقاقیا در چشمان تو هیچ بود
2 editions
—
published
2000
—
|
|
![]() |
قافیه در باد گم میشو�
—
published
1990
|
|
![]() |
عزیز من
—
published
2003
|
|
![]() |
شعرها و یادهای دفترهای کاهی
2 editions
—
published
2009
—
|
|
“حقیقت دارد
تو را دوست دارم
در این باران
میخواست� تو
در انتهای خیابان نشسته
باشی
من عبور کنم
سلام کنم
لبخند تو را در باران
میخواست�
میخواه�
تمام لغاتی را که می دانم برای تو
به دریا بریزم
دوباره متولد شوم
دنیا را ببینم
رنگ کاج را ندانم
نامم را فراموش کنم
دوباره در اینه نگاه کنم
ندانم پیراهن دارم
کلمات دیروز را
امروز نگویم
خانه را برای تو آماده کنم
برای تو یک چمدان بخرم
تو معنی سفر را از من بپرسی
لغات تازه را از دریا صید کنم
لغات را شستشو دهم
آنقدر بمیرم
تا زنده شوم ”
―
تو را دوست دارم
در این باران
میخواست� تو
در انتهای خیابان نشسته
باشی
من عبور کنم
سلام کنم
لبخند تو را در باران
میخواست�
میخواه�
تمام لغاتی را که می دانم برای تو
به دریا بریزم
دوباره متولد شوم
دنیا را ببینم
رنگ کاج را ندانم
نامم را فراموش کنم
دوباره در اینه نگاه کنم
ندانم پیراهن دارم
کلمات دیروز را
امروز نگویم
خانه را برای تو آماده کنم
برای تو یک چمدان بخرم
تو معنی سفر را از من بپرسی
لغات تازه را از دریا صید کنم
لغات را شستشو دهم
آنقدر بمیرم
تا زنده شوم ”
―
“با لبخند
نشانی خانه ی تو را می خواستم
همسایه ها می گفتند سالها پیش
به دریا رفت
کسی دیگر از او
خبر نداد
به خانه ی تو
نزدیک می شوم
تو را صدا می کنم
در خانه را می زنم
باران می بارد
نوز
باران می بارد”
―
نشانی خانه ی تو را می خواستم
همسایه ها می گفتند سالها پیش
به دریا رفت
کسی دیگر از او
خبر نداد
به خانه ی تو
نزدیک می شوم
تو را صدا می کنم
در خانه را می زنم
باران می بارد
نوز
باران می بارد”
―
“شتاب مکن
که ابر بر خانها� ببارد
و عشق
در تکها� نان گم شود
هرگز نتوان
آدمی را به خانه آورد
آدمی در سقوط کلمات
سقوط میکن�
و هنگام که از زمین برخیزد
کلمات نارس را
به عابران تعارف میکن�
آدمی را توانایی
عشق نیست
در عشق میشکن� و میمیر� ”
―
که ابر بر خانها� ببارد
و عشق
در تکها� نان گم شود
هرگز نتوان
آدمی را به خانه آورد
آدمی در سقوط کلمات
سقوط میکن�
و هنگام که از زمین برخیزد
کلمات نارس را
به عابران تعارف میکن�
آدمی را توانایی
عشق نیست
در عشق میشکن� و میمیر� ”
―
Polls
بهترینها� شعر سال 94
در این اتاق ها -- جواد مجابی
زنی در کنار ویترین ها -- احمدرضا احمدی
12 total votes
Topics Mentioning This Author
topics | posts | views | last activity | |
---|---|---|---|---|
انجمن شعر: فراموشي / احمدرضا احمدي | 6 | 80 | Dec 30, 2009 12:35PM | |
انجمن شعر: * معرفي شاعران | 45 | 738 | Oct 06, 2019 03:45PM | |
ŷ Librari...: گزیده شعر احمدرضا احمدی | 2 | 43 | Jan 03, 2024 02:27AM |