سخنرانیا� در دومین دوره از جایزۀ ادبی پرانتز دربارۀ داستان تاریخی:
سخنم را با نقل قولی خارج از ادبیات داستانی شروع میکن�. فریدریش فون هایک در آغاز کتاب هشدارآمیز و درخشانش «راه بردگی» میگوی� اتفاقات جاری از آن جهت با تاریخ فرق میکن� که از نتایجی که به بار میآورن� ناآگاهیم. در نگاه به پشت سر، میتوانی� معنای رخدادهای گذشته را ارزیابی و نتایجی را که به دنبال آوردهان� ردیابی کنیم اما هنگامی که تاریخ در مسیر خود روان است، دیگر برایمان تاریخ نیست. ما را به سرزمینی ناشناخته میران� و بهندر� میتوانی� روزنها� به آنچه پیش روست به دست آوریم. اگر این بخت به ما داده میش� که یک بار دیگر، از میان همان اتفاقات و با اطلاع از همۀ آنچ� پیشتر دیدهای� زندگی کنیم، اوضاع بسیار فرق میکر�. چه بسا چیزها که به نظرمان دیگرگونه میآم� و چه بسا تغییراتی که الان به زور متوجهشان هستیم، چقدر مهم و اغلب هشداردهنده به نظر میرسیدن�. البته اینکه انسان هرگز چنین تجربها� نداشته است و اینکه تاریخ هیچ قانونی را ملزم به اطاعت از آن باشد نمیشناسد� شاید از سر خوشبخت� ما باشد.
رمان تاریخی قدرتی منحصربهفر� دارد که آن را از دیگر انواع ادبی متمایز میکن�: این ژانر به ما این امکان را میده� که نهتنه� وقایع تاریخی را مرور کنیم، بلکه از درون زندگی آدمهای� که در تاریخ تأثیرگذار بودهاند� به این وقایع بنگریم. داستان تاریخی به ما اجازه میده� که تاریخ را از زاویها� شخصی و انسانی تجربه کنیم. به ما کمک میکن� تا بهجا� خواندن صرفِ حقایق، وارد ذهن شخصیتها� تاریخی شویم، با افکار، تردیدها، و آرزوهایشان آشنا شویم و تصمیمات سرنوشتسازشا� را از نگاه خودشان درک کنیم.
داستان تاریخی تاریخ را از قالبی ایستا و انتزاعی به جریانی زنده و ملموس تبدیل میکن�. این تغییر زاویهدید� به ما امکان میده� که روایتها� کلان تاریخی را به داستانها� خُرد انسانی پیوند بزنیم. وقتی از دریچۀ نگاه شخصیتها� تأثیرگذار به وقایع تاریخی مینگریم� رویدادهایی که در کتابها� تاریخ بهعنوا� «نتایج اجتنابناپذیر� مطرح میشوند� به تصمیمات دشوار و سرنوشتسا� تبدیل میشون� و با انتخابه� و دوراهیهای� مواجه میشوی� که نتیجۀ آنه� از پیش تعیین شده نیست. تاریخ به مجموعها� از انتخابها� انسانی با پیامدهای پیچیده و گاه پیشبینیناپذی� تبدیل میشو�.
رمان تاریخی به ما نشان میده� که تاریخ، آنگون� که برخی ادعاهای ایدئولوژیک مرتجعانۀ ویرانگر ـبرا� شانه خالی کردن از مسئولیت فاجعها� که به سرِ امروزِ ما آوردهاندـ میگویند� صرفاً زنجیرها� از حوادث ناگزیر نیست، بلکه حاصل تصمیمات افرادی است که درگیر تردید، امید، ترس، جاهطلبی� اندیشهگریزی� مسئولیتگریزی� توهم و البته منافع فردی بودهان�. این نوع از روایت، تاریخ را از یک روایت خطی به شبکها� پیچیده از داستانها� انسانی تبدیل میکن� که در هم تنیدهان� و معنایی عمیقت� به وقایع میبخشن�.
از اینکه میبین� جایزۀ ادبی پرانتز که سال گذشته به ادبیات گمانهز� پرداخت، امسال این گونۀ ادبی را شایستۀ توجه و تقدیر دانسته و میتوان� به نویسندگان داستان تاریخی ادای احترام کنم، خوشحالم و برایم افتخار بزرگی است که امروز در این مراسم ادبی که بهترین آثار حوزۀ داستان تاریخی را تقدیر میکند� در کنار شما هستم.
Published on February 18, 2025 23:33