ŷ

 

 (?)
Quotes are added by the ŷ community and are not verified by ŷ.
سیدعلی صالحی

“هرچه هست، جز تقدیری که منش می شناسم، نیست!
دست هایم را برای دست های تو آفریده اند
لبانم را برای یادآوری بوسه، به وقت آرامش.
هی بانو! سادگی، آوازی نیست که در ازدحام این زندگان
زمزمه اش کنیم.


هرچه بود، جز نقدیری که تو را بازت به من می شناسد،
نشانی نیست!
رخسار باکره در پیاله آب، وسوسه لبریز آفرینه نور،
و من که آموخته ام تا چون ماه را
در سایه سار پسین نظاره کنم.


هی بانو...!”

سید علی صالحی / Ali Salehi, عاشق شدن در دی ماه، مردن به وقت شهریور
Read more quotes from سیدعلی صالحی


Share this quote:

Friends Who Liked This Quote

To see what your friends thought of this quote, please sign up!


This Quote Is From


Browse By Tag