ŷ

 

 (?)
Quotes are added by the ŷ community and are not verified by ŷ.
حمید مصدق

&ܴ;بسم‌اʤʤČتعال�..
صبح روز یکشنبه نهم آبان راه افتادیم به‌طر� شهر کریمان؛ با دستی پُر، سری بالا، و مختصر بادی در غبغب. البته می‌دانستی� و می‌دانی� که «در کوی دوست شکسته‌دل� می‌خرن� و بس، بازار خودفروشی از آن سوی دیگر است» اما خب چه می‌شو� کرد با نَفسی که کوچک است و با چاپ یک کتاب خود را کسی می‌بین� و چیزی.


چه کسی می‌خواه�
من و تو ما نشویم

خانه‌ا� ویران باد”

حمید مصدق, مجموعه اشعار حمید مصدق
tags: دشمن
Read more quotes from حمید مصدق


Share this quote:

Friends Who Liked This Quote

To see what your friends thought of this quote, please sign up!

1 like
All Members Who Liked This Quote



This Quote Is From

مجموعه اشعار حمید مصدق مجموعه اشعار حمید مصدق by حمید مصدق
425 ratings, average rating, 26 reviews

Browse By Tag