ŷ

Foad Ansari > Foad's Quotes

Showing 1-30 of 76
« previous 1 3
sort by

  • #1
    Pablo Neruda
    “Love is so short, forgetting is so long.”
    Pablo Neruda, Love: Ten Poems

  • #2
    Sherko Bekas
    “شاید از این بعد
    مدادم را به دست باد بسپارم
    او به جای من شعر بنویسد
    شاید از این به بعد
    تنها باد
    نشان
    برف و
    باران و
    شرار
    عشق نو ام را بداند .”
    شیرکو بیکس

  • #3
    Sherko Bekas
    “روز تقاضای چراغی
    چراغ تقاضای میزی
    میز تقاضای دفتری
    دفتر تقاضای قلمی
    قلم تقاضای دستی
    و دست تقاضای
    آزادی را داشت!”
    شیرکو بیکس

  • #4
    Sherko Bekas
    “در ایران
    "مونالیزا"
    تابلوی هنرمندی گریست
    هنگامی که امام
    به زور موهایش را پوشاند
    و عبای خود را بر سرش کشید!”
    شیرکو بیکس

  • #5
    گروس عبدالملکیان
    “آب تا گردنم بالا آمده

    آب تا لبهایم بالا آمده

    آب بالا آمده
    من اما، نمی‌مير�

    من؛ ماهی می‌شو�”
    گروس عبدالملکیان

  • #6
    Oscar Wilde
    “Be yourself; everyone else is already taken.”
    Oscar Wilde

  • #7
    Bernard M. Baruch
    “Be who you are and say what you feel, because those who mind don't matter, and those who matter don't mind.”
    Bernard M. Baruch

  • #8
    William W. Purkey
    “You've gotta dance like there's nobody watching,
    Love like you'll never be hurt,
    Sing like there's nobody listening,
    And live like it's heaven on earth.”
    William W. Purkey

  • #9
    Heinrich Böll
    “هرگز نبايد سعي در تكرار لحظات داشت بايد آنها را همان گونه كه يك بار اتفاق افتاده اند فقط تنها به خاطر آورد.”
    Heinrich Böll

  • #10
    Sherko Bekas
    “دارکوب اگر عاشق شود
    رازی نهان نمی ماند
    هرآنچه را که هست
    بعد از دو روزی
    بر ساقه و تنه ی درختان می کوبد و
    جمله جهان می فهمند!..”
    شیرکو بیکس

  • #11
    Richard Brautigan
    “تو هم به من فکر می‌کن�
    آند�
    که من به تو؟”
    ریچارد براتیگان

  • #12
    Sherko Bekas
    “اولین بار بود
    که نیزار،یک نی عاشق از خودش علیه ش بر شورید
    این عاشق نحیف رنگ پریده
    دل به نسیم سپرده بود
    نیزار گفتند نمی شود و اجازه اش ندادند
    عاشق شیدای بی تاب گفت:
    همه شما در یک جهبه و او تنها در یک جبهه همراه با دلم
    نیزار خشمگین برای تنبیه شیدای گریان
    دارکوب را فراخواندند
    دارکوب دیوانه تیز منقار پنج شش سوراخ در دل و تن او ایجاد کرد
    از آن روز به بعد این عاشق شده شمشال
    از آن روز به بعد است که دل عاشق با پنجه باد به سخن می اید
    و ترانه غمگین برای مردم میخواند تا به امروز”
    شیرکو بیکس

  • #13
    حسین پناهی
    “پشت این پنجره جز هیچ بزرگ هیچی نیست
    قصه اینجاست که باید بود،باید خواند
    پشت این پنجره ها باز هم باید ماند
    و نباید که گریست
    باید زیست”
    حسین پناهی

  • #14
    شمس لنگرودی
    “برای دخترم ندا آقا سلطان



    دخترم
    سنت شان بود
    زنده به گورت کنند
    تو کشته شدی
    ملتی زنده به گور می شود.
    ببین که چه آرام سر بر بالش می گذارد
    او که پول مرگ تو را گرفته
    شام حلال می خورد.
    تو فقط ایستاد ه بودی
    و خوشدلانه نگاه می کردی
    که به خانه ات بر گردی
    اما دیگر اتاق کوچک خود را نخواهی دید
    دخترم
    و خیل خیال های خوش آینده
    بر در و دیوارش پرپر می زنند.
    تو مثل مرغ حلالی به دام افتادی
    مرغی حیران
    که مضطربانه چهره ی صیادش را جستجو می کند
    تو به دام افتادی
    همچون خوشه ی انگوری
    که لگدکوب شد
    و بدل به شراب حرام می شود.
    کیانند اینان
    پنهان بر پنجره ها، بام ها
    کیانند اینان در تاریکی
    که با صدای پرنده ی خانگی
    پارس می کنند.
    کشتندت دخترم
    کشتندت
    تا یک تن کم شود
    اما تو چگونه این همه تکثیر می شوی.
    آه ندای عزیز من
    گل سرخی که بر گلوی تو روییده بود
    باز شد
    گسترده شد
    و نقشه ی ایران را در ترنم گلبرگ هایش فرو پوشانید
    و اینانی که ندا داده اند
    بلبلانند
    میلیون ها تن که گرد گلی نشسته
    و نام تو را می خوانند.
    یعنی ممکن است صداشان را که برای تو آواز می خوانند نشنوی
    یعنی پنجره ات را بستند که صدای پیروزی خود را هم نشنوی
    ببین که چه آرام سر بر بالش می گذارد
    او که صید حلال می خورد”
    شمس لنگرودی

  • #15
    “تنهایی بعد از تو
    تنهایی قبل از تو نیست ...”
    ساره دستاران

  • #16
    احمد شاملو
    &ܴ;م
    لرزش دست و دلم
    از آن بود که
    که عشق
    پناهی گردد،
    پروازی نه
    گریز گاهی گردد.

    ای عشق ای عشق
    چهره آبیت پیدا نیست
    ***
    و خنکای مرحمی
    بر شعله زخمی
    نه شور شعله
    بر سرمای درون

    ای عشق ای عشق
    چهره سرخت پیدا نیست.
    ***
    غبار تیره تسکینی
    بر حضور ِ وهن
    و دنج ِ رهائی
    بر گریز حضور.
    سیای
    بر آرامش آبی
    و سبزه برگچه
    بر ارغوان
    ای عشق ای عشق
    رنگ آشنایت
    پیدا نیست”
    احمد شاملو / Ahmad Shamlou

  • #17
    احمد شاملو
    “کیستی که من
    این گونه به جد
    در دیار رویاهای خویش
    با تو درنگ می کنم؟”
    احمد شاملو

  • #18
    Haruki Murakami
    “جایی که بودن و نبودنت هیچ فرقی ندارد
    نبودنت را انتخاب کن.
    اینگونه، به بودنت احترام گذاشته ای”
    هاروکی موراکامی

  • #19
    Mahatma Gandhi
    “Be the change that you wish to see in the world.”
    Mahatma Gandhi

  • #20
    Albert Camus
    “Don’t walk in front of me� I may not follow
    Don’t walk behind me� I may not lead
    Walk beside me� just be my friend”
    Albert Camus

  • #21
    Mahatma Gandhi
    “Live as if you were to die tomorrow. Learn as if you were to live forever.”
    Mahatma Gandhi

  • #22
    Samuel Beckett
    “We are all born mad. Some remain so.”
    Samuel Beckett

  • #23
    Maxim Gorky
    “Keep reading books, but remember that a book’s only a book, and you should learn to think for yourself.”
    Maxim Gorky

  • #24
    Maxim Gorky
    “Happiness always looks small while you hold it in your hands, but let it go, and you learn at once how big and precious it is.”
    Maxim Gorky, The Lower Depths and Other Plays

  • #25
    Muhammad Husayn Tabatabai
    “گروهى بدون آن كه به فن منطق مجهز باشند سراغ علوم عقلى آمده، نتوانسته اند حق را از باطل جدا كنند و پنداشته اند علوم، نسبى اند. چنين كسانى را بايد با آموزش قوانين منطق و علوم رياضى معالجه كرد.”
    سید محمدحسین طباطبائی, بداية الحكمة

  • #26
    قیصر امین‌پور
    “در بند خویش بودن معنای عشق نیست
    چونان که زنده بودن معنای زندگی”
    قیصر امین پور

  • #27
    Edward Abbey
    “Better a cruel truth than a comfortable delusion.”
    Edward Abbey

  • #28
    Anna Gavalda
    “،زندگی حتی وقتی انکارش می‌کن�
    ،حتی وقتی نادیده‌ا� می‌گیر�
    حتی وقتی نمی‌خواهی‌ا�
    .از تو قوی‌ت� است
    .از هر چیز دیگری قوی‌ت� است

    آدم‌های� که از بازداشتگاه‌ها� کار اجباری برگشتند
    .دوباره زاد و ولد کردند
    ،مردان و زنانی که شکنجه دیده بودند
    که مرگ نزدیکانشان و سوخته شدن خانه‌هایشا� را
    ،دیده بودند
    ،دوباره دنبال اتوبوس‌ه� دویدند
    به پیش بینی‌ها� هوا‌شناس� با دقت گوش کردند
    .و دختر‌هایشا� را شوهر دادند
    .باور کردنی نیست اما همین گونه است
    .زندگی از هر چیز دیگری قوی‌ت� است”
    Anna Gavalda, Someone I Loved

  • #29
    Sadegh Hedayat
    “در همین جهان است که دست کم می توانی امیدوار باشی که روزی کلک خودت را بکنی، امیدی که در آن جهان نمی تواند وجود داشته باشد.”
    صادق هدایت / Sadegh Hedayat

  • #30
    Saadi
    “هوشم ببر زمانی� تا کی غم زمانه”
    سعدی, غزلیات سعدی



Rss
« previous 1 3