ŷ

Hamed.733 > Hamed.733's Quotes

Showing 1-8 of 8
sort by

  • #1
    محمد باقر الصدر
    “أنا معك يا أخي وولدي السني بقدر ما أنا معك يا أخي وولدي الشيعي، انا معكما بقدر ما انتما مع الاسلام”
    محمد باقر الصدر

  • #2
    Muhammad Taqi Jafari
    “معمای حیات قابل حل نیست، مگر این که ابدیت در برابر آن باشد.”
    علامه جعفری

  • #3
    حبیبه جعفریان
    “یاد متنی افتادم که جایی خوانده بودم درباره‌� اینکه اگر می خواهید خواننده‌ه� شما و شجاعتتان را تحسین کنندو قوم‌و‌خویش‌ه� بهتان فحش بدهند،خاطره بنویسید و اگر می خواهید محبوب همه، پدر و مادر و اقوام و خواننده ها، باشید کتاب آشپزی را امتحان کنید.”
    حبیبه جعفریان

  • #4
    حبیبه جعفریان
    “من دختری را می‌شناس� که دلش می‌خواس� با یک فلفل دلمه‌ا� ازدواج کند، با یکی از آن سبزهای خیلی درخشانش که وقتی انگشتت را به پوستش می کشی از فرط تردی و تمیزی قرچ می کند. این دختر کتاب خیلی داشت، هنوز هم خیلی دارد. یک بار به‌ا� گفتم:«همه پولهایت را در همه دوره های زندگیت داده ای بالای کتاب، آره؟» و او با سر تایید کرد و گفت شاید روزی با یک فلفل دلمه ای ازدواج کند. وقتی این جمله را می‌گف� نخندید و هیچ چیز در ظاهر یا نگاهش تغییر نکرد. حتی به نظر نمی‌آم� احساسش این باشد که دارد جمله عجیب یا بی‌ربط� می‌گوی� و من در یک لحظه کشف کردم که همه اینها به خاطر کتابهاست؛ این که دوست من آدم تنهایی است به خاطر کتابهاست؛ این که آدم خوشحالی نیست به خاطر کتابهاست و این که آدم عجیبی است که فکر می‌کن� می‌توان� با یک فلفل دلمه‌ا� ازدواج کند هم به خاطر کتابهاست. به نظرم کتاب‌ه� سازنده و نابود کننده‌اند� خطرناک و ضروری‌اند� دشمن و دوستند. به نظرم کتابها از آن چیزهایی هستند که زندگی آدم ها به قبل و بعد از آنها تقسیم می‌شود� مثل ازدواجند، خطرناک و ضروری. نمی‌شو� کسی را به آن توصیه کرد و نمی‌شو� کسی را از آن نهی کرد. زندگی با وجود آن‌ه� سخت و بدون آنها ساده، اما بی بو و خاصیت است...”
    حبیبه جعفریان

  • #5
    Reza Amirkhani
    “آدمی که یک بار خطا کرده باشد و پاش لغزیده باشد و بعد هم پشیمان شده باشد، مطمئن تر است از آدمی که تا به حال پاش نلغزیده ...
    ....
    از آدم بی خظا می ترسم، از آدم دو خطا دوری می کنم، اما پای آدم تک خطا می ایستم”
    رضا امیرخانی, قیدار

  • #6
    Warsan Shire
    “باید بدانی
    که هیچ‌ک� کودکانش را بر قایق سوار نمی کند
    مگر اینکه آب امن‌ت� از خشکی باشد
    مگر اینکه خانه‌ا� دهان کوسه‌ماه� باشد
    هیچ‌ک� خانه‌ا� را ترک نمی‌کن�
    مگر آنکه وطنش تا ساحل در تعقیبش باشد
    مگر آنکه وطنش گفته باشدش
    قدم‌های� را تندتر کن
    لباس‌های� را هم برندار
    از دشت‌ه� سینه‌خی� برو
    سینه به آب بزن
    غرق شو
    نجات بده
    گرسنگی بکش
    گدایی کن
    غرورت را زیر پا بگذار
    که بقای تو مهم‌ت� از همه‌� این‌هاس�
    هیچ‌ک� وطنش را ترک نمی‌کن�
    مگر آنکه خانه‌ا� با آوازی عرق‌آلو� در گوشش بگوید
    برو
    از من فرار کن
    که من نمی‌دان� به چه روزی افتاده‌ا�
    اما این را خوب می‌دان�
    که هر جای دنیا
    امن‌ت� از اینجاست”
    Warsan Shire

  • #7
    Houshang Golshiri
    “آدم گاهی دلش می‌خواه� بنشیند و با یکی در مورد کتابی که خوانده است حرف بزند، درست انگار دارد دوره‌ا� می‌کن�. اما کو تا یکی این‌طو� و آن‌هم� اخت پیدا شود؟ خواهید گفت پیدا می‌شون�. بله، می‌دان�. من هم داشتم، یکی دوتا. آن‌قد� با هم اخت بودیم که اگر یکی نمی‌آمد� سروقت به پاتوقمان نمی‌رسید� دلشوره می‌گرفتی�. بعدش، خوب، معلوم است، یکی زن می‌گیرد� یکی سفر می‌رود� یکی می‌رو� مذهبی می‌شود� یکی هم غیبش می‌زند� خودکشی می‌کن�. دست آخر وقتی خوب زیر و بالای ‌کا� را ببینی، متوجه می‌شو� که آدم‌ها� بیشترشان، نمی‌توانن� تا آخر خط تاب بیاورند.”
    هوشنگ گلشیری, بره گمشده راعی

  • #8
    موسى الصدر
    “مطلقا باور دارم که شاه‌را� حقیقت جز از کربلا و شاه‌را� محبت جز از جلجتا نمی‌گذر�. و شادی صحیح از وجود، در به خود بالیدن از ستایش دیگران نیست، بلکه دقیق‌تری� معیار آن، آمادگی مداوم برای مرگ در هر آن برای شاد بودن دیگران از وجود است.”
    Seyed Musa Sadr - سید موسی صدر, يوميات ووثائق 1975/2



Rss