ŷ

سعید خانجانی‌نژا� > سعید's Quotes

Showing 1-8 of 8
sort by

  • #1
    Mahmoud Dowlatabadi
    “تا چه مایه اندوهناک و دشوار می تواند باشد عالم وقتی تو هیچ بهانه ای برای حضور در ان نداشته باشی”
    محمود دولت آبادی / Mahmoud Dolat Abadi, سلوک

  • #2
    حمید مصدق
    “من تمنا کردم
    که تو با من باشی
    تو به من گفتی
    -رگز-رگز
    پاسخی سخت و درشت
    و مرا غصه ی این هرگز کشت!

    حمید مصدق, مجموعه اشعار حمید مصدق

  • #3
    احمد شاملو
    “ای کاش می توانستند
    از آفتاب یاد بگیرند
    که بی دریغ باشند
    در دردها و شادیهایشان
    حتی
    با نان خشکشان
    و کاردهایشان را
    جز از برایِ قسمت کردن
    بیرون نیاورند”
    احمد شاملو / Ahmad Shamlou

  • #4
    قیصر امین‌پور
    “وقتي تو نيستي
    نه هست‌ها� ما
    چونانكه بايدند
    نه بايدها

    مثل هميشه آخر حرفم
    و حرف آخرم را
    با بغض مي‌خور�

    عمـري است
    لبخندهاي لاغر خود را
    در دل ذخيره مي‌كن�: باشد براي روز مبادا
    اما
    در صفحه‌ها� تقويم
    روزي به نام روز مبادا نيست

    آن روز هر چه باشد
    روزي شبيه ديروز
    روزي شبيه فردا
    روزي درست مثل همين روزهاي ماست
    اما كسي چه مي‌داند�
    شايد
    امروز نيز روز مبادا
    باشد

    وقتي تو نيستي
    نه هست‌ها� ما
    چونانكه بايدند
    نه بايدها

    هر روز بي‌ت�
    روز مباداست”
    قيصر امين‌پو� / Gheysar Amin Pour, آینه‌ها� ناگهان

  • #5
    قیصر امین‌پور
    “این روز ها که می گذرد شادم
    این روزها که می گذرد
    شادم که می گذرد این روزها
    شادم که می گذرد...”
    قیصر امین‌پو�, عشق هم شاید

  • #6
    مهدی اخوان ثالث
    “با تو دارد گفت و گو شوريده‏� مستي
    -مستم و دانم كه هستم من-
    اي همه هستي ز تو، آيا تو هم هستي؟”
    مهدی اخوان ثالث / Mehdi Akhavan Sales

  • #7
    Anton Chekhov
    “آدم خوشبخت خوشبختی خودش را حس نمی‌کند� مگر وقتی که بدبخت ها را ببیند که بار خودشان را در خاموشی به دوش می‌کشن�”
    Chekhov, Anton

  • #8
    بهاره رضایی
    “برج مراقبت سلام !
    موقعیت خودم را اعلام می‌کن�
    کمی خسته
    مقدار متناسبی
    زخمی شده‌�
    در چند مایلی این جو خطرناک
    بدون کلاهخود و زره
    توی خاکریزهای کلمه
    غلت می‌زن�
    و جواز شاعرانه‌ا� را
    محکم به خودم فشار می‌ده�
    جنگ سرد است این‌ج� ؟
    حشره‌ها� زیادی در حال نیش زدن‌ان�

    عادت کرده بودم
    روی موهای مجعد مادرم
    شعر بنویسم
    فقط از خانه تکانی ذهنم برمی‌گشت�
    و از ته‌مانده‌ها� آن
    یادداشت برمی‌داشت�

    برج مراقبت !
    اطلاعات پرواز اشتباه بود !
    جهت فرود خودم را اصلاح می‌کن�
    جعبه‌� سیاه هواپیمای من
    هیچ وقت پیدا نمی‌شو�”
    بهاره رضایی



Rss
All Quotes



Tags From سعید’s Quotes