یک کتاب بامزه و خنده دار مغز نوشته های یک نوزاد کتابی خنده داره که از زبان یک نوزاد بیان میشه :)
قسمت هایی از کتاب
جزیره آدم خواران : فک کنم یا قحطی آمدهیک کتاب بامزه و خنده دار مغز نوشته های یک نوزاد کتابی خنده داره که از زبان یک نوزاد بیان میشه :)
قسمت هایی از کتاب
جزیره آدم خواران : فک کنم یا قحطی آمده،یا قیمت گوشت بالا رفته، یا فامیل های ما همه از نسل آدم خوار ها هستند ،چون هرکس مرا می بیند فوری می گوید بخورمت
عمل چیز: امروز برای یک عمل سرپایی به مطب دکتر آمده ایم،خیلی از عمل چیز می ترسم؛اما بابا گفته عملش ناچیز است و اگر عمل نکنم بعدا نسل ام منقرض می شود. بعد از عمل: احساس می کنم دیگر چیزی برای از دست دادن ندارم!!!
اضافه وزن: فک کنم دکتر بخاطر اضافه وزن و کم تحرکی، به من رژیم داده چون از صبح تا شب مامان فقط و فقط به من شیر می دهد و اصلا خبری از غذا نیست،شاید بخاطر همین اوضاع معده و پوشکم شیر تو شیر شده !...more
کتاب ی جورایی ادامه عطر سنبل عطر کاج حساب میشه که متاسفانه به خوبی کتاب اول نبود به نظرم اومد خانم جزایری قصد داشته تو این کتاب مخاطبین آمریکایی رو مورکتاب ی جورایی ادامه عطر سنبل عطر کاج حساب میشه که متاسفانه به خوبی کتاب اول نبود به نظرم اومد خانم جزایری قصد داشته تو این کتاب مخاطبین آمریکایی رو مورد هدف قرار بده و با آشنا کردن اونها با فرهنگ ایرانیان، مقابله ای کرده باشه در برابر ایرانی هراسی های موجود، که تلاشش قابل تحسینه اگر به دید کتاب طنز نگاه کنیم کتاب زیاد موفق نیست ولی به دید فرهنگی حرف های قشنگی برای مخاطب آمریکایی داره...more
ایده قشنگی داشت و خب کتاب قشنگی هم بود آنچنان جذبش شدم که متوجه گذر زمان نشدم آیا در زندگی شکست خوردید؟لااقل در مرگتان موفق باشید این شعار مغازه ی خودایده قشنگی داشت و خب کتاب قشنگی هم بود آنچنان جذبش شدم که متوجه گذر زمان نشدم آیا در زندگی شکست خوردید؟لااقل در مرگتان موفق باشید این شعار مغازه ی خودکشی عه مغازه ای که فروشندگانش خودکشی موفق شما رو تضمین می کنند والبته شمارو نمی کشن چون قاتل نیستن بلکه ابزار خودکشی رو در اختیارتون قرار میدن از طناب دار گرفته تا انواع سم و وسایل ابتکاری بر خلاف اسمش کتاب غمگینی نیست بلکه ی جور طنز تلخی داره شیرینه :) !!! در کل کتاب رو دوست داشتم
انیمیشن اقتباسی از کتاب رو هم تماشا کردم جالب بود سعی کرده بودند با ایجاد تغیرات داستان بهتری بسازند ولی خب ،گند زدند، کتاب خیلی بهتر از انیمیشن بود...more
ی کتاب بامزه با خاطراتی خوندنی ، اگه بگم کل کتاب لبخند به لبم بود زیاد دروغ نگفتم از معدود کتاب هایی بود که از خوندنش اونقدر لذت می بردم که دوست نداشتی کتاب بامزه با خاطراتی خوندنی ، اگه بگم کل کتاب لبخند به لبم بود زیاد دروغ نگفتم از معدود کتاب هایی بود که از خوندنش اونقدر لذت می بردم که دوست نداشتم تمومش کنم
قسمتی از صفحه اول کتاب:
هفت ساله بودم که با پدر،مادر،وبرادرم چهارده ساله ام فرشید از آبادان به شهر ویتی یر کالفرنیا آمدیم.برادر بزرگترم فرید را یک سال پیش از آن به فیلادلفیا فرستاده بودند و آنجا به دبیرستان می رفت. اوهم مثل خیلی از جوان های ایرانی آرزو داشت خارج از کشور درس بخواند و با وجود اشک های مادر ما را ترک کرده و پیش عمویم و همسر آمریکایی اش زندگی می کرد. من هم از رفتن او ناراحت بودم،ولی به زودی غصه از یادم رفت . اولین بسته سوغاتی که رسید دیدم داشتن یک باربی کامل -باکیف حمل،چهاردست لباس،یک بارانی و یک چتر کوچک -به دوری از برادر می ارزد...
پ.ن: شخصیت مورد علاقه ام کاظم بود(پدر نویسنده) هم توی این کتاب هم جلد بعدی(لبخند بی لهجه)، اگه ی روزی نویسنده ریویو منو خوند بهش پیشنهاد میکنم تو کتاب بعدی از پدرش خاطرات بیشتری بزاره :) یا ی کتاب کامل راجب پدرش بنویسه اسم کتابم بزاره "کاظم" مخاطب آمریکایی به کنار :)ما وطنی ها می خریم می خونیم...more
فارسی شکر است بامزه ترین داستانی بود که از کتاب یکی بود و یكی نبود خوندم جمالزاده در این داستان با زبان طنز به شیوه صحبت کردن مردم غرب زده و اسلام گرا فارسی شکر است بامزه ترین داستانی بود که از کتاب یکی بود و یكی نبود خوندم جمالزاده در این داستان با زبان طنز به شیوه صحبت کردن مردم غرب زده و اسلام گرا می پردازد و فاصله ی آن ها با مردم عادی جامعه را به تصویر می کشد
قسمتی از داستان :
رمضان همين که ديد خير راستي راستي فارسي سرم ميشو� و فارسي راستا حسيني باش حرف ميزن� دست مرا گرفت و حالا نبوس و کي ببوس و چنان ذوقش گرفت که انگار دنيا را بش دادهان� و مدام ميگف�: «هي قربان آن دهنت بروم! والله تو ملائکها�! خدا خودش تو را فرستاده که جان مرا بخري!»
گفتم: «پسر جان آرام باش. من ملائکه که نيستم هيچ، به آدم بودن خودم هم شک دارم. مرد بايد دل داشته باشد. گريه براي چه؟ اگر همقطارهاي� بدانند که دستت خواهند انداخت و ديگر خر بيار و خجالت بار کن...» گفت: «اي درد و بلات به جان اين ديوانهه� بيفتد! به خدا هيچ نمانده بود زهرها� بترکد. ديدي چه طور اين ديوانهه� يک کلمه حرف سرشان نميشو� و همها� زبان جني حرف ميزنند؟�
گفتم: «داداش جان اينها نه جنيان� نه ديوانه، بلکه ايراني و برادر وطني و ديني ما هستند!» رمضان از شنيدن اين حرف مثلي اينکه خيال کرده باشد من هم يک چيزيم ميشو� نگاهي به من انداخت و قاه قاه بناي خنده را گذاشته و گفت «تو را به حضرت عباس آقا ديگر شما مرا دست نيندازيد. اگر اينها ايراني بودند چرا از اين زبانه� حرف مي� زنند که يک کلمها� شبيه به زبان آدم نيست؟»...more
مجموعه ای از مکالمات طنز و گاها روزمره ای که کتاب فروش ها با خریدارهاشون دارند
CUSTOMER: They should make vending machines for books. Then there’d be nمجموعه ای از مکالمات طنز و گاها روزمره ای که کتاب فروش ها با خریدارهاشون دارند
CUSTOMER: They should make vending machines for books. Then there’d be no more need for bookshops, and you could have a really long holiday. That’d be nice, wouldn’t it? گاج خیلی ساله بیرون فروشگاه شعبه خیابان انقلاب وندینگ ماشین گذاشته :)))
CUSTOMER: Do you have a copy of The Handmaid’s Tale? BOOKSELLER: I’m afraid we sold our copy of that this morning. I can order it in for you, though. CUSTOMER: Can’t you just print a copy for me? From the internet? چرا که نه :)))
CUSTOMER: I need a really awful book to give to someone I hate. Any recommendations? کلیییی کتاب می تونم بهت پیشنهاد بدم:)))
CUSTOMER (whispers): Sometimes I think my cat is trying to kill me. BOOKSELLER: Oh? CUSTOMER: Only sometimes, though. Not all the time. Sometimes he can be quite nice جدی ؟ این کتاب رو بخون خیلی بهت کمک می کنه :))))
[image]
How to Tell If Your Cat Is Plotting to Kill You
CUSTOMER (looking at the history section): I’ve always wanted to be a prisoner of war. BOOKSELLER: � CUSTOMER: It sounds romantic, doesn’t it? :| معلومه که نه
CUSTOMER: If I had a bookstore, I’d make the mystery section really hard to find :))) ایده خیلی باحالی عه...more
یک کمیک بسیار قوی و پر از حرف به نظرم مهم ترین دلیل قوی بودن این کتاب اینه که هر صفحه از این کتاب به صورت هفتگی در هفته نامه چلچراغ چاپ شده ،این یعنی بیک کمیک بسیار قوی و پر از حرف به نظرم مهم ترین دلیل قوی بودن این کتاب اینه که هر صفحه از این کتاب به صورت هفتگی در هفته نامه چلچراغ چاپ شده ،این یعنی بزرگهر حسین پور برای این کتاب کلی وقت داشته تا بهترین جملات ممکن رو در قالب این کمیک ها بیان کنه
گوساله: پدربزرگ آدمها مارا میکشند و همه جای مارا میخورند اما خرها را نمیکشند و هیچ جایشان را نمیخورند یعنی واقعا آنها خوردنی نیستند؟چرا این همه اختلاف؟ پدر بزرگ:پسرم...آنها به مزرعه دار ها سواری میدهند پس زنده می مانند.یادت باشد راز زنده ماندن در مزرعه این است...more
خیلی کتاب بامزه ای بود نویسنده ی کتاب فروشنده ی کتابه و اتفاقات و سوالاتی عجیب غریبی که خریدار ها ازش پرسیدند رو در این کتاب جمع آوری کرده ، مکالماتی خیلی کتاب بامزه ای بود نویسنده ی کتاب فروشنده ی کتابه و اتفاقات و سوالاتی عجیب غریبی که خریدار ها ازش پرسیدند رو در این کتاب جمع آوری کرده ، مکالماتی که گاهی اوقات نمیدونستم باید بهشون بخندم یا نه ، مکالماتی خنده دار و گاهی افسوس برانگیز
در کل کتابو خیلی دوست داشتم باعث شد به فکر پیدا کردن کار تو کتاب فروشی/کتاب خانه ها بیوفتم...more
i expected a super fun book but it wasn't fun at all maybe i didn't like it because i don't have a dog and most of the book is about her dog . if you i expected a super fun book but it wasn't fun at all maybe i didn't like it because i don't have a dog and most of the book is about her dog . if you have a dog read this book . if you don't. do not waste your time....more
نمیشه به این کتاب به دید طنز نگاه کرد، چون در این زمینه زیاد موفق نیست کتاب در حقیقت زندگی نامه مازیار جبرانی از کودکی تا شهرت تقریبی ایشون درخاورمیانهنمیشه به این کتاب به دید طنز نگاه کرد، چون در این زمینه زیاد موفق نیست کتاب در حقیقت زندگی نامه مازیار جبرانی از کودکی تا شهرت تقریبی ایشون درخاورمیانه است
پ.ن: گویا نسخه ترجمه شده سانسور کم نداره پس بهتون پیشنهاد میکنم در صورت امکان نسخه اصلی رو (نه صرفا به خاطر سانسور ، بلکه برای بیشتر لذت بردن) مطالعه کنید
پ.ن2:خودم ترجمه شده خوندم و لذتی ازش نبردم، 3 امتیاز رو بیشتر به خاطر استند آپ های مازیار دادم تا کتاب...more