داستانش و ایده� خوب بود. قلم بد، جملات و ارایهها� ابتدایی و توصیفاتی که میتونستی حدس بزنی چیه. نپرداختن خوب به داستان و وقایع. هدف از نگارش کتاب کاملاداستانش و ایده� خوب بود. قلم بد، جملات و ارایهها� ابتدایی و توصیفاتی که میتونستی حدس بزنی چیه. نپرداختن خوب به داستان و وقایع. هدف از نگارش کتاب کاملا مشخصه. حتی جهت گیریا� که در معرفی کتاب داره باعث میشه خیلیا نیان این سمت. و این به نظرم یه عیبه... مخاطبین و خریداران این کتاب از قبل مشخص شدهان�. کل کتاب داره درباره دین و اعتقاد و تقوا میگه اون وسط با زندگی شخص اول داستان این موارد و بهم وصل میکنه که این از اثرپذیری صحبت نویسنده کم میکنه طبیعتا. باید خمیره داستان توصیف زندگی و جزئیات وقایع بود که اول آدم بتونه قشنگ ارتباط برقرار کنه بعد اینا رو با عقاید و تقوای طرف به هم وصل میکر�....more
از اینکه از جایی به جای دیگر در داستان جهش داشت گیج می شدم و دوست نداشتم اما آخرش که کتاب تمام می شود و همه یچیزهاییک� در طول کتاب خوانده شده را کنااز اینکه از جایی به جای دیگر در داستان جهش داشت گیج می شدم و دوست نداشتم اما آخرش که کتاب تمام می شود و همه یچیزهاییک� در طول کتاب خوانده شده را کنار هم قرار می دهیم تازه هنر نویسنده را در می یابیم....
Merged review:
از اینکه از جایی به جای دیگر در داستان جهش داشت گیج می شدم و دوست نداشتم اما آخرش که کتاب تمام می شود و همه یچیزهاییک� در طول کتاب خوانده شده را کنار هم قرار می دهیم تازه هنر نویسنده را در می یابیم.......more
حالا که تموم شده، وقتی کل کتاب رو نگاه میکنم؛ یه قفس میبینم، یه زندان، یه خانواده تو این قفس که تفکر بزرگترها و کوچکترها اینه که خانه و باغ و هر چیزی حالا که تموم شده، وقتی کل کتاب رو نگاه میکنم؛ یه قفس میبینم، یه زندان، یه خانواده تو این قفس که تفکر بزرگترها و کوچکترها اینه که خانه و باغ و هر چیزی که تو این دنیا دوست داشتن رو ازشون گرفتن. خاک کشورشون رو ازشون گرفتن، خونه، اتاق، آشپزخونه، پنجرها� که دیداندازش به باغشون که بابا داره توش کار میکنه رو گرفتن و به جاش ادمهای غریبها� که به زور از خونه بیرونشون کردن، به جای اونا به اون دیدانداز دسترسی دارن، توی اون آشپزخونه غذا درست میکنن و... به طور کل آزادی و امنیت رو ازشون گرفتن... ولی تو این قفس هنوز زندگی در جریانه... باید با حکومت نظامی کنار بیایم، با تیراندازی کنار بیایم، با ترس و نا امنی کنار بیایم، با ایستگاه های نظامی برای عبور از هر کجا و معطلی چند ساعته بدون دلیل کنار بیایم، با کشته شدن نزدیکانمون کنار بیایم، ولی دست از زندگی نکشیم، دست از امید نکشیم، دست از رویای آزادی نکشیم، و در نهایت؛ دست از رویای بودن در قدس نکشیم.......more
وقتی کشتی های اروپایی به قاره های جدید رسیدند،کشیشان همهمرا� کاشفان پا به ساحل گذاشتن. تلاش میکردن بومی ها رو مسیحی کنن. پاپ ها بالاترین مقام مذهبی دوقتی کشتی های اروپایی به قاره های جدید رسیدند،کشیشان همهمرا� کاشفان پا به ساحل گذاشتن. تلاش میکردن بومی ها رو مسیحی کنن. پاپ ها بالاترین مقام مذهبی در اروپا بودن تا جایی که حتی پادشاهان هم برای پیشبرد اهداف و محبوبیت خود باید خود را دوستدار و پیرو پاپ ها معرفی میکردن�. پاپ ها و کشیشان بسیار قدرتمند و ثروتمند شده بودند و با ورود به هر جا سعی در مسیحی کردن افراد و قبایل داشتند. داستان پوکوهانتس قابل توجهه. یک اشتباه بزرگ. اعتماد به انگلیسی ها و دلسوزی براشون کار دست قبیله سرخپوستی پوهاتان داد. پوکوهانتس دختر پوهاتان دلش واسه انگلیسی هایی که پدرش زندانیشو� کرده بود سوخت و یه کاری کرد آزاد بشن. اونا هم پوکوهانتس رو دزدیدن و مسیحی� کردن و زبان انگلیسی بهش آموختن و به یه زن به اصطلاح متمدن تبدیلش کردن. و یکی از همون افراد گروه به اجبار باهاش ازدواج کرد. چون طبق قانونشون زنی که میمرد اموالش به شوهرش میرسی�. بردنش پیش پادشاه. پوکوهانتس هم چون به شهر و آلودگی ناشی از سوخت ذغال سنگ و خیابان های کثیف عادت نداشت در هفده سالگی زود بیمار شد و از دنیا رفت. شوهرش و گروه انگلیسی ها سریع برای گرفتن زمین های پوکوهانتس و کاشت تنباکو اقدام� کردن.... برخی به عنوان پزشک و ساخت بیمارستان ها و برخی با عنوان معلم و ساخت مدرسه ها مردم را مجبور میکردن� که غسل تعمید داده شوند تا بتوانند از امکانات آنها استفاده کنند. دکتر استد یکی از کشیشان بود که در حوالی کرمانشاه یک پرورشگاه و مدرسه ساخت که بعد ها بچه هایی که در پرورشگاه بودند به خاطر محبتی که به دکتر استد پیدا کرده بودند نام خود را استدآبادی گذاشتند. تلاش های مبلغان مسیحیت تا امروز هم ادامه دارد. البته که فعالیتشا� در کشورهای مسلمان نشین تا حدودی نافرجام بوده است. پاسخ یکی از مبارزان آفریقایی به کشیشی که از محدود شدن فعالیتش ناراضی بود مشهور است: در آغاز ما سرزمین داشتیم و شما کتاب مقدس، اکنون ما کتاب مقدس داریم و شما سرزمین ما را در اختیار دارید....more
من دنبال یه کتاب برای یه بچه تقریبا ۲ _ ۳ ساله میگشتم کلی رفتم تحقیق کردم فهمیدم کتاب مناسب اونی نیست که متن، کل صفحه رو پر کنه یا در اصل قیمتش به میزان من دنبال یه کتاب برای یه بچه تقریبا ۲ _ ۳ ساله میگشتم کلی رفتم تحقیق کردم فهمیدم کتاب مناسب اونی نیست که متن، کل صفحه رو پر کنه یا در اصل قیمتش به میزان محتوایی که تو کتابه بیرزه... فهمیدم کتابی برای این سن مناسبه که اولا ریتم داشته باشه یعنی بیشتر شعر باشه با کلمات ساده...و بیشتر صفحه� کتاب عکس باشه تا نوشته... از طرفی محتوای کتاب هم مناسب فهم این سن باشه... این مجموعه (آن،مان،نباران) درست ترین انتخاب بود بین کتابهایی که تهیه کردم. علامتِ انتخابِ خوبم هم حفظ کردن و فهمیدن و ارتباط گرفتنِ شعرها توسط پسرم بود :) و همچنین تشکر میکنم از پدر محترم پسرم که به انتخاب من اعتماد کرد :))...more
عالی، محشر حتما پیشنهاد میکنم. برای من که اطلاع زیادی از برده داری و تاریخچه و چگونگی پیشرفت غرب توسط برده ها و ... نداشتم بسیار عالی بود... یه لقمه تمیعالی، محشر حتما پیشنهاد میکنم. برای من که اطلاع زیادی از برده داری و تاریخچه و چگونگی پیشرفت غرب توسط برده ها و ... نداشتم بسیار عالی بود... یه لقمه تمیز و شسته رُفته بود که از اول تا الان که چرا انقدر تبعیض نژادی بین سفید پوست ها و سیاه پوست ها زیاده رو متوجه میشین.ولی خب اگه دنبال اطلاعات کامل و یا تحقیق تو این زمینه هستین هم میشه از منابعی که آخر کتاب آورده استفاده کنین. جالب بود...همیشه برام سوال بود که اصلا چرا سیاه پوست ها تبدیل به برده شدن؟؟ علاوه بر رنگ پوستشون ، اختلافات قومی قبیلها� هم که با هم داشتن و سوء استفادهها� کشورهای استعمار از این وضعیت قبیله های آفریقا باعث این داستان شد. قسمت حمل برده ها با کشتی ها و بیگاری کشیدن از برده ها توی مزارع نیشکر و پنبه واقعا تاسف بار و منزجر کننده بود. دقیقا هنگام مطالعه کلمه� (غرب وحشی) توی ذهنم تداعی میشد. شورش سیاه پوستی به اسم توسان لوورتور که بعد از سه سال جنگ با سفید پوستان بالاخره پیروز شد و باعث استقلال هائیتی از فرانسه شد ؛ جیگرم رو حال آورد....more
از ارزوهام بود این مجموعه رو بخونم... ای کسی که منو به این ارزوم رسوندی...ممنون! خب! اولا که من مجموعه کتابشو دارم...یعنی ۵ کتاب تو یه کتابه که این بخش از ارزوهام بود این مجموعه رو بخونم... ای کسی که منو به این ارزوم رسوندی...ممنون! خب! اولا که من مجموعه کتابشو دارم...یعنی ۵ کتاب تو یه کتابه که این بخش فعلا تموم شده... دوما...ویژگی خوب کتاب اینه که متنش با رنگ قرمزه! این ویژگی باعث میشه از یه حدی به بعد چشمتون خسته بشه و کتاب رو رمانوا� نخونین...باعث میشه کم بخونین و چیزایی که خوندینو مرور کنین! ایراد کتاب میتونه این باشه که روند داستانی رو بعضی جاها روایت نمیکنه... مثلا تو فصل قبل یه داستانی رو میگه که فلان ناخدا(خیلی سعی کردم حداقل اسم یکیشون یادم بیاد :) ) اخر داستان میمیره... تو فصل بعد دوباره میاد از کارایی که کرده میگه...
و اینکه: این از اون کتاباییه که بعدا دوباره خوندنش رو شروع میکنم...✌️...more
نشانک کتابم گم شده بود و رسما نمیدونستم تا کجا خوندم و چقدر مونده...اروم اروم ورق میزدم تا یه جایی حس کردم نا اشناست شروع کردم به خوندن...وسطای فصل بونشانک کتابم گم شده بود و رسما نمیدونستم تا کجا خوندم و چقدر مونده...اروم اروم ورق میزدم تا یه جایی حس کردم نا اشناست شروع کردم به خوندن...وسطای فصل بودم که یادم اومد خوندم این قسمتو...ولی به واسطه� قلم گیرا نتونستم ول کنم و دوباره تا آخر خوندمش...و مثل دفعه اولی که فصل رو تموم میکردم صورتم از اشک خیس بود... به نظرم همون محرم بخونین که مثل من نخورین به اعیاد شعبانیه...گرچه کل یوم عاشورا...ولی خب چون من ادم معمولیا� هستم حس میکنم نباید خوندنش میخورد به جشن و شادی... ۱۴۰۱/۱۲/۵...more
تا وقتی که فرهنگ ما قهرمانان واقعی دارد روا نیست قهرمانان پوشالی و دروغینی چون بتمنه� جایگزین الگوهای فرزندان ما باشند. عملیات اچ ۳ یکی از عملیاتها� تا وقتی که فرهنگ ما قهرمانان واقعی دارد روا نیست قهرمانان پوشالی و دروغینی چون بتمنه� جایگزین الگوهای فرزندان ما باشند. عملیات اچ ۳ یکی از عملیاتها� بزرگ هوایی (دنیاست) که خلبانان ایرانی طی عملیات پیچیده پایگاه هوایی واقع در غربیتری� نقطه عراق کاملا ترکاندند...more
عجیب ترین پایان یه داستان جنایی میتونست باشه...ینی شاید دلم نمیخواست یا انتظارشو نداشتم اینجوری تموم شه...ولی خب میخواست بهم بگه(اینم یه جورشه!) در کل عجیب ترین پایان یه داستان جنایی میتونست باشه...ینی شاید دلم نمیخواست یا انتظارشو نداشتم اینجوری تموم شه...ولی خب میخواست بهم بگه(اینم یه جورشه!) در کل خوب بود قسمتها� مربوط به جین کسل کننده بود...بر عکس قسمتها� مربوط به بئا. شاید اگه جین ایر رو نخونده یا ندیده باشید کتاب جذابتر جلوه کنه...من چون این کتاب یه جین ایرِ امروزی بود خریدمش و خوندمش...ولی خب الان نظرم تغییر کرد......more
جذاب و نفسگی�. این دومین کتاب بود که از روث ور میخوندم و قطعا ادامه خواهد داشت. حتی با وجود جزئیات و تکرار بعضی جملات و وقایع خسته کننده نیست. و همه� جذاب و نفسگی�. این دومین کتاب بود که از روث ور میخوندم و قطعا ادامه خواهد داشت. حتی با وجود جزئیات و تکرار بعضی جملات و وقایع خسته کننده نیست. و همه� شخصیته� و حتی مکان و زمان و وضعیت آب و هوا و... کاملا ملموسه. در حالت عادی هیچوقت فکر نمیکنی که ممکنه یه کتاب تو رو مثل دیدن یه فیلم بترسونه. طوری که وقتی سرتو میاری بالا تازه میفهمی که ممکنه از ترس و استرس و هیجان مورمورت شده باشه :) و این فقط به خاطر ملموس بودن قلم نویسنده�.
اسپویل: لیونورا و جیمز تا حدی برام آشنا هستن. :)) چقدر روزانه آدمایی مثل کلر رو میبینم با نقاب دائمی رو صورتشون؟ و چه افراد روی مخی مثل فلو؟ یا خود بزرگ بینهای� مثل تام. و البته ؛ چه افراد جذابی مثل نینا. که بدون ترس و تعارف حرف دلشون رو میزنن...ممکنه باعث ناراحتی بشه، ولی نترس بودنش قابل تحسینه. شخصیت نینا و با کلر کاملا در تضاده.
پ�: ۴ ستاره میدم تا یادم باشه، هیچوقت به بچه هام توصیه نکنم بخوننش تا وقتی که افکارشون درست شکل بگیره که با یه کتاب یا یه فیلم تحت تاثیر قرار نگیرن. چون مفاهیم غیر اخلاقی هم توش زیاد داره....more
آفرین! تونسته بود واقعا از ذهن و زبان یه بچه داستان رو روایت کنه و خب این ویژگی باعث ملموس شدن قصهه� و عواملش بود. برای همین فراموش کردن گُلنوا خانوم کآفرین! تونسته بود واقعا از ذهن و زبان یه بچه داستان رو روایت کنه و خب این ویژگی باعث ملموس شدن قصهه� و عواملش بود. برای همین فراموش کردن گُلنوا خانوم کار سختیه......more