اولئانا قطعا از اون دست نمایشنامه هاست که هر بار بخونید چیز جدیدی برای کشف شدن داره. ابتدای کتاب من خیلی مجذوب حرفهای جان شدم وقتی داشت از دغدغه ش میگفاولئانا قطعا از اون دست نمایشنامه هاست که هر بار بخونید چیز جدیدی برای کشف شدن داره. ابتدای کتاب من خیلی مجذوب حرفهای جان شدم وقتی داشت از دغدغه ش میگفت از برچسبی که دوران بچگی تا جوونی آزارش داد و قطعا در شکل گیری شخصیتش بی تاثیر نبوده.«احمق بودن» برچسب زدن بخصوص به بچه ها باعث میشه که اون نقش رو بپذیرن به مرور زمان،و اون رو باور کنن. پس حواسمون باشه اگر مسئولیت پرورش کودکی رو به عهده داریم بهش برچسب نزنیم،نگیم نمی فهمی،احمقی،نادانی،ترسویی و.. البته همیشه برچسب ها منفی نیستند. نابغه بودن،مهربون بودن،زرنگ بودن و...زیاد تکرار بشه بازم تخریب کننده ست. برگردیم سراغ نمایشنامه بنظرم هم کارول هم جان یه جاهایی حق داشتند و من این کشمکش رو مدام با خودم داشتم هرچند من درونم متمایل بود به سمت کارول و به واسطه ی زن بودنم دوست داشتم تماما حق با اون باشه بخصوص وقتی جان از واژه های قلمبه سلمبه استفاده می کرد تا به نظر من تکبر خودش رو بیشتر نشون بده. ولی خب منطقی به قضیه که نگاه می کردم جان هم گاهی مظلوم میشد. تاریخ خوانش ،9/اردیبهشت/1400...more
اول بگم چقدر حیف شد که ترجمه ی جناب بارسقیان رو نداشتم و مجبور شدم ترجمه ی دیگه ای بخونم. چند سالی میشه به هنر رو آوردم و متوجه شدم برای خوب شدن حالم ناول بگم چقدر حیف شد که ترجمه ی جناب بارسقیان رو نداشتم و مجبور شدم ترجمه ی دیگه ای بخونم. چند سالی میشه به هنر رو آوردم و متوجه شدم برای خوب شدن حالم نقاشی و موسیقی بهتر از چیزای دیگه بلدن کار خودشون انجام بدن . گاهی فکر میکنم فلسفه ی هنر واقعا چیه؟ و این کتاب تا حدی کمک میکنه که بهتر درکش کنی و بهش توجه بیشتری داشته باشی. *بخشی از کتاب که من رو عاشق خودش کرد.
روتکو: و زندگی تمام و کمال روی این تکیهگا� تا ابد به تعادل میرسه و تراژدی اینجاست که ما هیچوقت نمیتونیم به این تعادل برسیم. ما وجود داریم،هممون،همیشه.در وضعیتی از ناهماهنگی مدام.ما دنبال حقیقت محض هستیم که فقط کنار دروغ بیشرمان� عقل میتونیم تحملش کنیم. میخواهیم موقتا و به طرزی معجزهآس� بهش دست پیدا کنیم و روی بوم بیاریمش.میخواهیم زمان رو متوقف کنیم اما مثل حشرهشناس� که پروانهه� رو سنجاق میکنه وقتی داریم این کارو میکنیم اون میمیره! ما چنین احمقهای� هستیم.ما آدمه� قرمز رو سیاه میکنیم. به تاریخ 1400/06/12...more
خیلی خوندنش حوصله می خواست نمیدونم چرا از همون اولش حس میکردم یکی می خواد ناله و زاری کنه و یا چه میدونم ادای عاقلای همه چیز دون رو دربیاره..... خلاص خیلی خوندنش حوصله می خواست نمیدونم چرا از همون اولش حس میکردم یکی می خواد ناله و زاری کنه و یا چه میدونم ادای عاقلای همه چیز دون رو دربیاره..... خلاص نتونستم ارتباطی برقرار کنم ،خسته می شدم از خوندنش و برای دوباره رفتن سراغش انگیزه نداشتم. هیچ چیزی نداشت در عین اینکه انگار خیلی حرفها داشت.نمیدونم. فعلا که فقط بابت تقریبا ۷۰ صفحه ی آخر تونستم خودم رو راضی نگه دارم که بد نشد خوندیش. این از دومین کتاب ۱۴۰۰ تاریخ خوانش آخرای فروردین ۱۴۰۰ بماند به یادگار برای روزی که دخترکم به این صفحه سر بزند...more
یک کتاب دیگه هم از جین آستن تموم شد و برای من همون حس خوب رو به همراه داشت،می شینی پاش دلت نمی خواد بلندشی. راستش کتابهای جین آستن ورای سرگرم کردن من ،یک کتاب دیگه هم از جین آستن تموم شد و برای من همون حس خوب رو به همراه داشت،می شینی پاش دلت نمی خواد بلندشی. راستش کتابهای جین آستن ورای سرگرم کردن من ،یجور درس اخلاق و آداب اجتماعی هم توش داره وقتی میخونمشون حس میکنم توی یه سمینار خانواده نشستم و دارم فیض میبرم.بخصوص چون شخصت داستان هاش برمحوریت زن هست و اونم از نوع دم بختش.
دیگه من مادر با یه دقت اضافی هم می خونمش تا بتونم بهتر نکات اخلاقیش رو درک کنم و بزارم بمونه برای روز مبادا. فکر می کنم فقط یک کتاب دیگه مونده ازش که نخوندم.«اِما» رو هم می خونم به وقتش. اینم از اولین کتاب سال ۱۴۰۰ تاریخ خوانش ۱۴۰۰/۰۱/۲۷...more
هر سال میگیم دریغ از پارسال دیگه الان همه دلمون پره از دست کرونا.مادرانگی و مسائل مربوط بهش هم این سختی رو دو چندان کرده،ولی با این حال خوشحالم تونستم هر سال میگیم دریغ از پارسال دیگه الان همه دلمون پره از دست کرونا.مادرانگی و مسائل مربوط بهش هم این سختی رو دو چندان کرده،ولی با این حال خوشحالم تونستم کتابهای خوبی بخونم و البته مهمترین و باارزش ترین چیزی که گودریدز واسطه ی آشنایی شد ،گروهی از دوستان اهل کتاب و با سواد هستش که کلی چیز ازشون یاد گرفتم و از این بابت خوشحالم. آرزوی روزهایی پر از کتاب و آگاهی برای اهالی گودریدز دارم....more