Mohammad Ali Shamekhi's Reviews > آدلف
آدلف
by
کتاب - به نظر من - حمله ای است به عشق های خارج از اخلاقیات اجتماعی-اشرافی. البته ظاهر اینه که نویسنده داره قربانی شدن زن و هوس ورزی مرد رو تقبیح می کنه اما به حرف مؤلف اگه دقت کنیم عملا حرفش به معنای دستوری چنین است: ازدواجی در همان چارچوب معمول و پذیرفته ی اجتماع بکنید تا بعدا به دلیل از دست دادن آزادی از یک طرف و خوابیدن شور هوس هایتان از طرف دیگر پشیمان نشوید
من با این نکته ی اخلاقی داستان که کلیتش به طور مستقیم هم در مقدمه و هم در مؤخره ها آمده، همدلی ندارم
از طرف دیگر نویسنده دائم طوری حرف می زند که این دل سپردن ها غیر از عشق است و صرفا ذیل هوس می گنجد ( اغراق در حرف های عاشقانه هم نوعی طعنه است به این عشق های دروغین که بیشتر حرفند ). نویسنده احتمالا عشق را به همان ازدواج معقول از نظر اجتماع فرو می کاهد. این کاستن هم در تأکیدهای موجود در کتاب روشن است و هم در شخصیت سازی ابتدایی آدلف - همچون کسی که ناگهان به دنبال زنی می افتد بدون آنکه عشقی در میان باشد
اما من نمی دانم اگر همه ی این چیزهای انسانی را برداریم - مثل خسته شدن ها، تردیدها، افت و خیزها و ... - آیا چیز باقی می ماند که هم انسانی باشد و هم بتوان عشقش نامید؟ آن چیز نابی که نویسنده عشق می خواند و داستان همه حول فقدان آن در این رابطه می چرخد، در دکان هیچ بقالی پیدا نمی شود
--------------------------------------
اما این کتاب رو طور دیگه ای هم می شه خوند. این کتاب به استثنای بعضی جاها توصیف خوبی است از وضعیت روابط بلند مدت. اگر توصیفات ابتدای کتاب از ادلف را کنار بگذاریم و مرگ النور ( عاشق آدلف ) در پایان کتاب را نیز که به شدت اخلاق زده و متکلف است نادیده بگیریم، توصیفات جالب و به نظر من صادقی می بینیم از تردیدها و فشارهای یک رابطه؛ البته این بار نه همچون یک رابطه ی سرتاسر اشتباه - به گمان مؤلف - بلکه همچون رابطه ای طبیعی و عجین با محبت میان دو طرف
با چنین نظری می توانیم در پی آن باشیم که چه باید می شد که این رابطه به سطح رابطه ای سالم می رسید
by

کتاب - به نظر من - حمله ای است به عشق های خارج از اخلاقیات اجتماعی-اشرافی. البته ظاهر اینه که نویسنده داره قربانی شدن زن و هوس ورزی مرد رو تقبیح می کنه اما به حرف مؤلف اگه دقت کنیم عملا حرفش به معنای دستوری چنین است: ازدواجی در همان چارچوب معمول و پذیرفته ی اجتماع بکنید تا بعدا به دلیل از دست دادن آزادی از یک طرف و خوابیدن شور هوس هایتان از طرف دیگر پشیمان نشوید
من با این نکته ی اخلاقی داستان که کلیتش به طور مستقیم هم در مقدمه و هم در مؤخره ها آمده، همدلی ندارم
از طرف دیگر نویسنده دائم طوری حرف می زند که این دل سپردن ها غیر از عشق است و صرفا ذیل هوس می گنجد ( اغراق در حرف های عاشقانه هم نوعی طعنه است به این عشق های دروغین که بیشتر حرفند ). نویسنده احتمالا عشق را به همان ازدواج معقول از نظر اجتماع فرو می کاهد. این کاستن هم در تأکیدهای موجود در کتاب روشن است و هم در شخصیت سازی ابتدایی آدلف - همچون کسی که ناگهان به دنبال زنی می افتد بدون آنکه عشقی در میان باشد
اما من نمی دانم اگر همه ی این چیزهای انسانی را برداریم - مثل خسته شدن ها، تردیدها، افت و خیزها و ... - آیا چیز باقی می ماند که هم انسانی باشد و هم بتوان عشقش نامید؟ آن چیز نابی که نویسنده عشق می خواند و داستان همه حول فقدان آن در این رابطه می چرخد، در دکان هیچ بقالی پیدا نمی شود
--------------------------------------
اما این کتاب رو طور دیگه ای هم می شه خوند. این کتاب به استثنای بعضی جاها توصیف خوبی است از وضعیت روابط بلند مدت. اگر توصیفات ابتدای کتاب از ادلف را کنار بگذاریم و مرگ النور ( عاشق آدلف ) در پایان کتاب را نیز که به شدت اخلاق زده و متکلف است نادیده بگیریم، توصیفات جالب و به نظر من صادقی می بینیم از تردیدها و فشارهای یک رابطه؛ البته این بار نه همچون یک رابطه ی سرتاسر اشتباه - به گمان مؤلف - بلکه همچون رابطه ای طبیعی و عجین با محبت میان دو طرف
با چنین نظری می توانیم در پی آن باشیم که چه باید می شد که این رابطه به سطح رابطه ای سالم می رسید
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
آدلف.
Sign In »
Reading Progress
Started Reading
September 1, 2015
–
Finished Reading
September 24, 2015
– Shelved
September 24, 2015
– Shelved as:
داستان-خارجی
بابت ریویو ممنون :)