Ebi's Reviews > یکی مثل همه
یکی مثل همه
by
by

"پیری مبارزه است عزیزم، با همه چیز. یه نبرد بیاما� اونم درست وقتی تو ضعیفتری� حالتت هستی و هیچ نیرویی برای جنگیدن با چیزی تو وجودت نمونده" صفحه� ۱۱۲ رمان
ساله� قبل وقتی فیلم فرانسوی امیلی ساخته� ژانپی� ژانت رو میدید� تصویری دیدم که هیچوقت فراموش نکردم، سکانسی که در آن پیرمردی کنار تلفن نشسته و پس از تماس تلفنی که احتمالا برای تسلیت بود اسم دوست خود را از دفترچه� تلفن خط میزند� فضای رمان برایم شبیه به آن سکانس است.
برای من پیری چنین تصویری داشت تا مدتها� تنهایی و غم رفتن یکییکی� دوستان و آشنایان و نزدیکان. بماند که اکنون پس از سی سالگی کمی نگاهم به آن مرحله تغییر کرده است.
رمان یکی مثل همه در سادهتری� شکل خود درباره� پیری بود، پیری و بالطبع آن مرگ، پیریا� که اجتنابناپذی� است و مرگی که با قاطعتری� حالت ممکن ناگزیر بودن خود را فریاد میزن� و فردی که نمیخواه� این قاطعیت و مطلقبودگ� مرگ را بپذیرد و سرنوشتا�. رمان از مراسم تدفین شخصی آغاز میشو� که تا انتهای داستان اسمی از او برده نمیشود� نام کتاب هم به درستی انتخاب شده یکی مثل همه! یکی مثل همه که روزی خواهد مرد...
کتاب به خوبی مرگاندیش� را به سراغ خواننده میآور� و چه خوب که در این سن به سراغ این کتاب رفتم و نه در پیری، به اعتقاد من مرگاندیش� باعث میشو� تا آدمی با درک آن پایان محتوم بهتر بتواند ببخشد، بگذرد و بخندد، تا بتواند سادهت� بگیرد و قناعت پیشه کند، تا بتواند بیباکانهت� عشق بورزد چرا که به قول شخصیت اول داستان:
"ما به دنیا میآیی� تا زندگی کنیم اما میمیری�"
میگوین� جهان عادلانه نیست و تنها چیزی که در این دنیا به مساوات تقسیم شده مرگ است، مرگی که سراغ همه� ما خواهد آمد و چه بهتر که در وقت رسیدنا� حسرت کار نکردها� بر دل نداشته باشیم.
ساله� قبل وقتی فیلم فرانسوی امیلی ساخته� ژانپی� ژانت رو میدید� تصویری دیدم که هیچوقت فراموش نکردم، سکانسی که در آن پیرمردی کنار تلفن نشسته و پس از تماس تلفنی که احتمالا برای تسلیت بود اسم دوست خود را از دفترچه� تلفن خط میزند� فضای رمان برایم شبیه به آن سکانس است.
برای من پیری چنین تصویری داشت تا مدتها� تنهایی و غم رفتن یکییکی� دوستان و آشنایان و نزدیکان. بماند که اکنون پس از سی سالگی کمی نگاهم به آن مرحله تغییر کرده است.
رمان یکی مثل همه در سادهتری� شکل خود درباره� پیری بود، پیری و بالطبع آن مرگ، پیریا� که اجتنابناپذی� است و مرگی که با قاطعتری� حالت ممکن ناگزیر بودن خود را فریاد میزن� و فردی که نمیخواه� این قاطعیت و مطلقبودگ� مرگ را بپذیرد و سرنوشتا�. رمان از مراسم تدفین شخصی آغاز میشو� که تا انتهای داستان اسمی از او برده نمیشود� نام کتاب هم به درستی انتخاب شده یکی مثل همه! یکی مثل همه که روزی خواهد مرد...
کتاب به خوبی مرگاندیش� را به سراغ خواننده میآور� و چه خوب که در این سن به سراغ این کتاب رفتم و نه در پیری، به اعتقاد من مرگاندیش� باعث میشو� تا آدمی با درک آن پایان محتوم بهتر بتواند ببخشد، بگذرد و بخندد، تا بتواند سادهت� بگیرد و قناعت پیشه کند، تا بتواند بیباکانهت� عشق بورزد چرا که به قول شخصیت اول داستان:
"ما به دنیا میآیی� تا زندگی کنیم اما میمیری�"
میگوین� جهان عادلانه نیست و تنها چیزی که در این دنیا به مساوات تقسیم شده مرگ است، مرگی که سراغ همه� ما خواهد آمد و چه بهتر که در وقت رسیدنا� حسرت کار نکردها� بر دل نداشته باشیم.
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
یکی مثل همه.
Sign In »
Quotes Ebi Liked

“و همینطور دنیای معصومانها� که پیش از ابداع مرگ وجود داشت و هاوی آن را با دقتی دردناک تصویر کرد، زندگی ابدی در بهشت آفریده� پدرشان، بهشتی که چهار و نیم متر طول داشت و دوازده متر عمق و خودش را در پس شکل یک جواهر فروشی قدیمی پنهان کرده بود”
― Everyman
― Everyman
Reading Progress
November 5, 2015
– Shelved
November 5, 2015
– Shelved as:
to-read
December 15, 2015
– Shelved as:
literature
December 15, 2015
– Shelved as:
novel
October 24, 2018
–
Started Reading
October 25, 2018
–
Finished Reading
Comments Showing 1-1 of 1 (1 new)
date
newest »

message 1:
by
Hasti
(new)
-
added it
Oct 25, 2018 06:33PM

reply
|
flag