محمد یوسفیشیراز�'s Reviews > یکلیا و تنهایی او
یکلیا و تنهایی او
by
by

موضوع محوری این داستانِ بلند، جدال همیشگی خیر و شر و نیروهای یهوه و ابلیس است. داستان دربرگیرنده� سه روایت تودرتو است و یکی� این سه روایت، همین موضوع را میپروران�. همانگون� که اشاره شد، اساس ماجراهای این داستان جدال میان نیروهای خدایی و شیطانی است و هریک از شخصیتها� داستان، نماینده� یکی از این دو قطبان�. جالب است که اصلیتری� نمودِ گناه و سرکشی دربرابر خدا در این روایت، به پیرو� از باورهای دینی کهن، «عشق» و دلباختگ� دانسته شده است؛ چنانک� سببسا� تمام برهمریختگ� اوضاع مردمان، چه در روایت اصلی و چه در خردهروایتها،� عشق است. در روایت اصلی، یکلیا، دختر پادشاه، بهدلی� اینک� تسلیم عشق شده و به پسری چوپان دل باخته، مطرود و انگشتنما� همگان شده است. وی در فضایی پرتافتاد� و دور با شیطان ملاقات میکن� و شیطان، مهربانانه با او به گفتوگ� مینشین� و داستان دلباخت� پادشاه اورشلیم به دختری شیطانی را برایش حکایت میکن�. در این داستان، پادشاه عاشق تامار میشود� لعبتی افسونکا� که فرستاده� ابلیس است. دلسپردگ� او به این عنصر شیطانی موجب میشو� که یهوه، پروردگار بزرگ آسمانی، از مردمان این شهر عنایتش را برگیرد و بلا و آسیب بر ایشان نازل شود. سرانجام با پادرمیانی بزرگان شهر و دربار، پادشاه از این عشق صرفنظ� میکن� و این دستنشانده� شیطان از شهر رانده میشو�. اما ازآنپس� پادشاهْ دیگر آن پادشاهِ پیشین نیست و در تنهایی ژرفی فرومیرود� درست همانگون� که یکلیا در روایت اصلی مطرود و تکافتاد� و بیک� میمان�. عشق در این داستان، درخودفرورفتگی و جداافتادگی انسان را موجب میشو�. در روایت اصلی هم درست مانند روایت دوم، شیطان پس از گفتوگوی� طولانی با یکلیا و سخنراندنها� خردمندانه و فیلسوفانها� درباب تنهایی ذاتی او، هنگام دمیدن صبح او را رها میکن� و از صحنه� داستان کنار میرو� و یکلیا را با تنهاییا� وامینه�. درست است که رویه� روایت به غلبه� یهوه بر ابلیس میانجام� و درنهایت، عشق کنار نهاده میشود� اما چنین مینمای� که چینش سازهها� روایت و فضاسازیه� و نشانهها� متنی، مخاطب را به سمتی میبر� که در پایانِ داستان، با ابلیس و استدلالها� او بیشت� احساس همدل� و همداستان� کند؛ چراکه او «عشق» را، اصلیتری� نمود انسانیت را، میستای� و حالآنک� یهوه و همدستان� آن را مینکوهن�.
چندان با کتاب مقدس آشنا نیستم؛ اما گویا نویسنده با بهرهگیر� از سبک این کتاب و نیز درونمایهه� و شخصیتها� آن این داستان را آفریده است. نثر فخیم آن را بهسب� همین کهنهنمای� و ادبیانهگویی� «نثر توراتی» نامیدهان� که انصافاً نثری روان و خوشخوا� و خواندنی است.
چندان با کتاب مقدس آشنا نیستم؛ اما گویا نویسنده با بهرهگیر� از سبک این کتاب و نیز درونمایهه� و شخصیتها� آن این داستان را آفریده است. نثر فخیم آن را بهسب� همین کهنهنمای� و ادبیانهگویی� «نثر توراتی» نامیدهان� که انصافاً نثری روان و خوشخوا� و خواندنی است.
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
یکلیا و تنهایی او.
Sign In »