SASA's Reviews > چشمای�
چشمای�
by
by

بعضی کتابها انسان را بیچاره میکنند.
پرتت میکنند وسط میدان جنگ، جایی که نویسنده با شمشیر تمام قد در انتظار است.
با پاهای لرزان می ایستی روبرویش.
نه جرات داری قدم از قدم برداری که نکند به پایان قصه برسی،نه شهامت یقه گیری از نویسنده که تکانش بدهی "بیشتر بگو،بیشتر طولش بده، اینجا تمامش نکن..."
خلاصه که این دست کتاب ها خطرناکند
مجنونت می کنند و هیچ
حالا هی قصه را از سر بخوان...
پرتت میکنند وسط میدان جنگ، جایی که نویسنده با شمشیر تمام قد در انتظار است.
با پاهای لرزان می ایستی روبرویش.
نه جرات داری قدم از قدم برداری که نکند به پایان قصه برسی،نه شهامت یقه گیری از نویسنده که تکانش بدهی "بیشتر بگو،بیشتر طولش بده، اینجا تمامش نکن..."
خلاصه که این دست کتاب ها خطرناکند
مجنونت می کنند و هیچ
حالا هی قصه را از سر بخوان...
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
چشمای�.
Sign In »
Reading Progress
Finished Reading
September 5, 2016
– Shelved
Comments Showing 1-1 of 1 (1 new)
date
newest »

message 1:
by
Nesa
(new)
-
rated it 5 stars
May 30, 2019 06:02PM

reply
|
flag