Hossein Sharifi's Reviews > از مدرنیسم تا پستمدرنیس�: متنهای� برگزیده
از مدرنیسم تا پستمدرنیس�: متنهای� برگزیده
by
از مدرنیسم تا پستمدرنیس� مجموعه ای کاملا جامع و مناسب برای دانشجویان، محققان و تمامی علاقه مندان به مسائل فلسفی، ادبی، معماری، اخلاقی، اجتماعی و دینی . این مجموعه از قرن هفدهم شروع میکند و به نقد مدرنیته می پردازد.
ترجمه ی کتاب بسیار خوب و عاری از غلط است و به خوبی با خواننده ارتباط برقرار میکند.
متن کتاب به شیوه است که اگر خواننده هم هیج پیش زمینه ای در رابطه با آن نداشته باشد، بازهم میتواند آن را درک کرده و نهایت استفاده از آنرا ببرد. اما ازآنجا که مطالب در کل مطالبی ثقیل و پیچیده است، پس گنجاندن تمام آن در حدود 700 صفحه کتاب کاری غیر ممکن است. بهتر است خواننده برای درک بهتر کتاب، اطلاعات پیش زمینه ای قوی داشته باشد
قدیم از علامت زدن در کتاب و دیدن علامت هایی که دیگران میزدند، دل زده میشدم. اما اینبار دوستی که پیش از من کتاب را خوانده بود، تمامی قسمت های خوب کتاب را علامت زده بود و دیگر نیازی به خواندن کل کتابی به این بزرگی نبود.. :دی
در ادامه بخشی از کتاب را به عنوان نمونه خواهم فرستاد:
فیلیپو توماسو مارینتی
۱۸۷۶-۱۹۴۴
نویسنده جهان وطن که برای نشریات فرانسوی و ایتالیایی مینوش� در ۱۹۰۹ با انتشار بیانیه فوتوریسم در یک روزنامه پاریسی جنبش فوتوریسم را پایهگذار� کرد. آیندهگرای� مارینتی نمونه بارزی از جنبشها� هنری و اجتماعی است که در فاصله بین دو جنگ جهانی سربرکشیدند. او آرمانگرا� نوگرا و پورشور، خواهان هنری است که بتواند جهان را با بازشناسی امکانات نوین جامعه� صنعتی تودها� از نو بسازد. مارینتی هم مانند موسولینی جنگ را تشدید و تقویت قهرمانانه� زندگی میدانس�
{ من و دوستانم تمام شب را زیر چراغها� آویزان مسجد با گنبدهایی آراسته به ملیلهکاریها� برنجی بیدار مانده بودیم، تا آخرین مرزهای منطق مباحثه کرده و اوراق بیشمار� از کاغذ را باخطوط دیوانهوارما� سیاه کرده بودیم.
و بدین ترتیب ما با چهرههای� آغشته به سرگین نیکوی کارخانه با آستری از ضایعات فلزی و عرق بیمعن� و دوده� آسمانی درهم کوفته و با بازوانی زنجیر شده، اما بیپرو� مقاصد والایمان را به همه زندگان زمینی اعلام کردیم:
1. برآنیم تا با عشق به خطر، خوی قدرت و بیپروای� را بسراییم.
2. شجاعت، جسارت و عصیان عناصر اصلی شعر ما خواهند بود.
3. ادبیات تاکنون سکون متفکرانه، خلسه و خواب را ستایش کرده است. ما برآنیم تا عمل خشونتآمیز� بیخواب� تبآلود� گامها� بلند دونده� سرعت، پرش مرگبار و مشت و سیلی را بستاییم.
4. ما میگویی� که شکوه جهان با زیبایی نوینی غنی شده است. زیبایی سرعت یک اتومبیل مسابقه که دودکشش با لولهها� عظیم همچون مارهایی آتشیننفس� آراسته شده- اتومبیلی غرنده که گویی از لابهلا� گلوله میران� از پیروزی سامُتریس (مجسمها� یونانی مربوط به قرن دوم قبل میلاد) زیباتر است.
5. میخواهی� سرود مردی را بسراییم که چرخه� را به گردش درمیآورد� که نیزه� روحا� را همراه زمین در امتداد دایره� مدار آن پرتاب میکن�.
6. شاعر باید خود را با شور و شکوه و سخاوت خرج کند تا شوق آتشین عناصر آغازین را بارور سازد.
7. از این پس جز در نزاع زیبایی وجود ندارد. هیچکار� بیسرش� پرخاشگرانه نمیتوان� شاهکار باشد. شعر را باید همچون یورشی قهرآمیز به نیروهای ناشناخته برای خوار و خفیف کردنشا� در مقابل انسان دانست.
8. ما بر واپسین بلندای قرون ایستادهای�!.. چرا به عقب بنگریم وقتی که خواست ما درهم شکستن درهای اسرارآمیز ناممکن است؟ زمان و مکان، دیروز مردند. ما هماکنو� در مطلق زندگی میکنی� زیرا سرعت جاودانی و همهج� را خلق کردهای�.
9. ما جنگ- تنها راه تندرستی جهان- نظامیگری� میهنپرستی� اعمال تخریبی آورندگان آزادی، اندیشهها� زیبایی که شایسته� جانفشانیان� و تحقیر زنان را ستایش میکنی�.
10. ما موزهها� کتابخانهه� و هر فرهنگستانی را نابود خواهیم کرد و با اخلاقگرایی� مونثگرای� و هرگونه بزدلی فرصتطلبان� یا سودجویانه به مبارزه خواهیم پرداخت.
11. ما انبوه تودهها� به وجدآمده از کار، لذت و شورش را خواهیم سرود. ما امواج رنگارنگ و چندآوایی انقلاب را در پایتختها� جدید خواهیم سرود، ما شور شبانه پرتپش زرادخانهه� و لنگرگاهه� را که با نور تند ماهها� الکتریکی میدرخشن� خواهیم سرود. ایستگاهها� گرسنه راهآه� که مارهای دودآلود را میبلعند� کارخانههای� که با خطوط شکسته دودشان به ابرها میآویزند� پلهای� که مانند ژیمناستها� غولپیک� عرض رودخانه را با گامها� بلند میپیماین� و همچون درخشش تیغه چاقو زیر آفتاب برق میزنند� کشتیها� بخار ماجراجو که افق را بو میکشند� لوکوموتیوهای حجیم که چرخهایشا� مانند سم اسبان عظیم فولادی با افساری از لوله به ریله� پا میکوبن� و پرواز نرم هواپیماها که پروانههایشا� مانند پرچمهای� در باد هیاهو میکنن� و گویی مانند جمعیتی پرشور هلهله میکشن�.
امروز با این بیانیه فوتوریسم را پایهگذار� میکنی�. مسنتری� ما سی سال دارد بنابراین حداقل یک دهه برای به پایان رساندن کارمان در پیش داریم. هنگامی که چهل ساله شویم، مردان جوانت� و نیرومندتر احتمالا ما را مانند دستنوشتهها� بیمصر� در زبالهدا� خواهند ریخت. ما میخواهی� این اتفاق به وقوع بپیوندد. }
by

از مدرنیسم تا پستمدرنیس� مجموعه ای کاملا جامع و مناسب برای دانشجویان، محققان و تمامی علاقه مندان به مسائل فلسفی، ادبی، معماری، اخلاقی، اجتماعی و دینی . این مجموعه از قرن هفدهم شروع میکند و به نقد مدرنیته می پردازد.
ترجمه ی کتاب بسیار خوب و عاری از غلط است و به خوبی با خواننده ارتباط برقرار میکند.
متن کتاب به شیوه است که اگر خواننده هم هیج پیش زمینه ای در رابطه با آن نداشته باشد، بازهم میتواند آن را درک کرده و نهایت استفاده از آنرا ببرد. اما ازآنجا که مطالب در کل مطالبی ثقیل و پیچیده است، پس گنجاندن تمام آن در حدود 700 صفحه کتاب کاری غیر ممکن است. بهتر است خواننده برای درک بهتر کتاب، اطلاعات پیش زمینه ای قوی داشته باشد
قدیم از علامت زدن در کتاب و دیدن علامت هایی که دیگران میزدند، دل زده میشدم. اما اینبار دوستی که پیش از من کتاب را خوانده بود، تمامی قسمت های خوب کتاب را علامت زده بود و دیگر نیازی به خواندن کل کتابی به این بزرگی نبود.. :دی
در ادامه بخشی از کتاب را به عنوان نمونه خواهم فرستاد:
فیلیپو توماسو مارینتی
۱۸۷۶-۱۹۴۴
نویسنده جهان وطن که برای نشریات فرانسوی و ایتالیایی مینوش� در ۱۹۰۹ با انتشار بیانیه فوتوریسم در یک روزنامه پاریسی جنبش فوتوریسم را پایهگذار� کرد. آیندهگرای� مارینتی نمونه بارزی از جنبشها� هنری و اجتماعی است که در فاصله بین دو جنگ جهانی سربرکشیدند. او آرمانگرا� نوگرا و پورشور، خواهان هنری است که بتواند جهان را با بازشناسی امکانات نوین جامعه� صنعتی تودها� از نو بسازد. مارینتی هم مانند موسولینی جنگ را تشدید و تقویت قهرمانانه� زندگی میدانس�
{ من و دوستانم تمام شب را زیر چراغها� آویزان مسجد با گنبدهایی آراسته به ملیلهکاریها� برنجی بیدار مانده بودیم، تا آخرین مرزهای منطق مباحثه کرده و اوراق بیشمار� از کاغذ را باخطوط دیوانهوارما� سیاه کرده بودیم.
و بدین ترتیب ما با چهرههای� آغشته به سرگین نیکوی کارخانه با آستری از ضایعات فلزی و عرق بیمعن� و دوده� آسمانی درهم کوفته و با بازوانی زنجیر شده، اما بیپرو� مقاصد والایمان را به همه زندگان زمینی اعلام کردیم:
1. برآنیم تا با عشق به خطر، خوی قدرت و بیپروای� را بسراییم.
2. شجاعت، جسارت و عصیان عناصر اصلی شعر ما خواهند بود.
3. ادبیات تاکنون سکون متفکرانه، خلسه و خواب را ستایش کرده است. ما برآنیم تا عمل خشونتآمیز� بیخواب� تبآلود� گامها� بلند دونده� سرعت، پرش مرگبار و مشت و سیلی را بستاییم.
4. ما میگویی� که شکوه جهان با زیبایی نوینی غنی شده است. زیبایی سرعت یک اتومبیل مسابقه که دودکشش با لولهها� عظیم همچون مارهایی آتشیننفس� آراسته شده- اتومبیلی غرنده که گویی از لابهلا� گلوله میران� از پیروزی سامُتریس (مجسمها� یونانی مربوط به قرن دوم قبل میلاد) زیباتر است.
5. میخواهی� سرود مردی را بسراییم که چرخه� را به گردش درمیآورد� که نیزه� روحا� را همراه زمین در امتداد دایره� مدار آن پرتاب میکن�.
6. شاعر باید خود را با شور و شکوه و سخاوت خرج کند تا شوق آتشین عناصر آغازین را بارور سازد.
7. از این پس جز در نزاع زیبایی وجود ندارد. هیچکار� بیسرش� پرخاشگرانه نمیتوان� شاهکار باشد. شعر را باید همچون یورشی قهرآمیز به نیروهای ناشناخته برای خوار و خفیف کردنشا� در مقابل انسان دانست.
8. ما بر واپسین بلندای قرون ایستادهای�!.. چرا به عقب بنگریم وقتی که خواست ما درهم شکستن درهای اسرارآمیز ناممکن است؟ زمان و مکان، دیروز مردند. ما هماکنو� در مطلق زندگی میکنی� زیرا سرعت جاودانی و همهج� را خلق کردهای�.
9. ما جنگ- تنها راه تندرستی جهان- نظامیگری� میهنپرستی� اعمال تخریبی آورندگان آزادی، اندیشهها� زیبایی که شایسته� جانفشانیان� و تحقیر زنان را ستایش میکنی�.
10. ما موزهها� کتابخانهه� و هر فرهنگستانی را نابود خواهیم کرد و با اخلاقگرایی� مونثگرای� و هرگونه بزدلی فرصتطلبان� یا سودجویانه به مبارزه خواهیم پرداخت.
11. ما انبوه تودهها� به وجدآمده از کار، لذت و شورش را خواهیم سرود. ما امواج رنگارنگ و چندآوایی انقلاب را در پایتختها� جدید خواهیم سرود، ما شور شبانه پرتپش زرادخانهه� و لنگرگاهه� را که با نور تند ماهها� الکتریکی میدرخشن� خواهیم سرود. ایستگاهها� گرسنه راهآه� که مارهای دودآلود را میبلعند� کارخانههای� که با خطوط شکسته دودشان به ابرها میآویزند� پلهای� که مانند ژیمناستها� غولپیک� عرض رودخانه را با گامها� بلند میپیماین� و همچون درخشش تیغه چاقو زیر آفتاب برق میزنند� کشتیها� بخار ماجراجو که افق را بو میکشند� لوکوموتیوهای حجیم که چرخهایشا� مانند سم اسبان عظیم فولادی با افساری از لوله به ریله� پا میکوبن� و پرواز نرم هواپیماها که پروانههایشا� مانند پرچمهای� در باد هیاهو میکنن� و گویی مانند جمعیتی پرشور هلهله میکشن�.
امروز با این بیانیه فوتوریسم را پایهگذار� میکنی�. مسنتری� ما سی سال دارد بنابراین حداقل یک دهه برای به پایان رساندن کارمان در پیش داریم. هنگامی که چهل ساله شویم، مردان جوانت� و نیرومندتر احتمالا ما را مانند دستنوشتهها� بیمصر� در زبالهدا� خواهند ریخت. ما میخواهی� این اتفاق به وقوع بپیوندد. }
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
از مدرنیسم تا پستمدرنیس�.
Sign In »