Zi's Reviews > وردی که برهه� میخوانن�
وردی که برهه� میخوانن�
by
by

حالا باز روز از نو ترک سیگار از نو . همه ی هستی ام درد آلودِ همین مسائل کوچک است ؛ چیزهایی که هر آدمی به سادگی از پس شان بر می آید . و من باید مثل خر گیر کنم در همان خمِ اول یا دوم . سهم نداده اند انگار لمحه ای آسایش ؛ مگر به خواب یا به عالمِ مرگ . عشق هم سهم اش برای ما شناست میانِ ماهیانِ تاریکِ اعماق ؛ به ساعاتی که دریا هیچ نیست مگر همه ی هول هستی
....
سهم نداده اند انگار لمحه ای آسایش
مگر به خواب
یا به عالم مرگ
...
به ساعاتی که دریا هیچ نیست مگر همه ی هول هستی
...
....
سهم نداده اند انگار لمحه ای آسایش
مگر به خواب
یا به عالم مرگ
...
به ساعاتی که دریا هیچ نیست مگر همه ی هول هستی
...
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
وردی که برهه� میخوانن�.
Sign In »
Quotes Zi Liked

“سهم ندادهان� انگار لمحها� آسایش، مگر به خواب یا به عالم مرگ. عشق هم سهمش برای ما آشناست میان ماهیان تاریک اعماق، به ساعتی که دریا هیچ نیست مگر همه� هول هستی.”
― وردی که برهه� میخوانن�
― وردی که برهه� میخوانن�