Parastoo Khalili's Reviews > مغازه� خودکشی
مغازه� خودکشی
by
by

مغازه� خودکشی، یک طنز سیاه نوشته ژان تولی:
ماجرا درباره ی یک خانواده ی غمگین است، یک خانواده شامل زن، شوهر، دوپسر و یک دختر. میشیما تواچ پدر این خانواده نسل در نسل صاحب یک مغازه ی خودکشی بوده، خانواده اش برای او نام یک فرد معروف ژاپنی که با هاراکیری خودکشی کرده، و او هم همین کار را برای فرزندانش انجام داد. بسیار مغرور است و به مغازه ای که نسل در نسل چرخیده میبالد� میگوید از پسر کوچکترش متنفر است و اورا یک بلا میداند، اما وقتی پسرش از او دور میشود او احساس دلتنگی میکند.
لوکریس، مادر خانواده، او هم به همان اندازه ی میشیما از پسر کوچکش متنفر است، تاوقتی که پسرش از دست پخت او تعریف میکند!
ونسان، مرلین و آلن سه فرزند خانواده ی تواچ، ونسان فرزند اول خانواده؛ فردی لاغر و نحفیف که از تغذیه ی بد رنج میبرد و دچار میگرن های بدیست� در ابتدا پدر خانواده او را به عنوان فرزند محبوب انتخاب میکند چون اون نقاشی های غمگین میکش� و همیشه ناراحت و تنهاست، او به حدی غمگین است که یک شهربازی خودکشی نیز اختراع میکند. مرلین، تک دختر خانواده، به قول خودش تپل و زشت است و هیچ مردی را پیدا نخواهد کرد که او را دوست داشته باشد، همیشه ارزوی مرگ دارد و مدام از پدرومادرش میپرسد«چرا ما نمیتونیم خودمون رو بکشیم؟» و اما آلن، اخرین فرزند خانواده ی تواچ، یک نابغه ی گمنا� مانند نامی ک پدرش او انتخاب کرده «آلن تورینگ.» آلن تنها فرز شاد این خانواده است، همیشه آهنگ شاد زیرلب زمزمه میکند، از یک پرتگاه عشاق، پل عشق میسازد و به قول پدرش اون نمیشه پر لیوان را نگاه میکند.
در این شهر، تمام انسان ها بنا به هر دلایلی؛ چه منطقی چه غیر منطقی، چه کوچک چه بزرگ، خودکشی را بهترین و قشنگ ترین راه حل میخوانند. در این خانواده نیز همینطور است، انها ارزوی مرگ برای هم میکنند، میگوین� مرگ پشت و پناهتان، و قشنگ مردن را از سعادت روزگار تصور میکنند.
ولی آلن مانند اینه� نیست،آلن فردیس� که یک ماموریت مهم دارد.
ماجرا درباره ی یک خانواده ی غمگین است، یک خانواده شامل زن، شوهر، دوپسر و یک دختر. میشیما تواچ پدر این خانواده نسل در نسل صاحب یک مغازه ی خودکشی بوده، خانواده اش برای او نام یک فرد معروف ژاپنی که با هاراکیری خودکشی کرده، و او هم همین کار را برای فرزندانش انجام داد. بسیار مغرور است و به مغازه ای که نسل در نسل چرخیده میبالد� میگوید از پسر کوچکترش متنفر است و اورا یک بلا میداند، اما وقتی پسرش از او دور میشود او احساس دلتنگی میکند.
لوکریس، مادر خانواده، او هم به همان اندازه ی میشیما از پسر کوچکش متنفر است، تاوقتی که پسرش از دست پخت او تعریف میکند!
ونسان، مرلین و آلن سه فرزند خانواده ی تواچ، ونسان فرزند اول خانواده؛ فردی لاغر و نحفیف که از تغذیه ی بد رنج میبرد و دچار میگرن های بدیست� در ابتدا پدر خانواده او را به عنوان فرزند محبوب انتخاب میکند چون اون نقاشی های غمگین میکش� و همیشه ناراحت و تنهاست، او به حدی غمگین است که یک شهربازی خودکشی نیز اختراع میکند. مرلین، تک دختر خانواده، به قول خودش تپل و زشت است و هیچ مردی را پیدا نخواهد کرد که او را دوست داشته باشد، همیشه ارزوی مرگ دارد و مدام از پدرومادرش میپرسد«چرا ما نمیتونیم خودمون رو بکشیم؟» و اما آلن، اخرین فرزند خانواده ی تواچ، یک نابغه ی گمنا� مانند نامی ک پدرش او انتخاب کرده «آلن تورینگ.» آلن تنها فرز شاد این خانواده است، همیشه آهنگ شاد زیرلب زمزمه میکند، از یک پرتگاه عشاق، پل عشق میسازد و به قول پدرش اون نمیشه پر لیوان را نگاه میکند.
در این شهر، تمام انسان ها بنا به هر دلایلی؛ چه منطقی چه غیر منطقی، چه کوچک چه بزرگ، خودکشی را بهترین و قشنگ ترین راه حل میخوانند. در این خانواده نیز همینطور است، انها ارزوی مرگ برای هم میکنند، میگوین� مرگ پشت و پناهتان، و قشنگ مردن را از سعادت روزگار تصور میکنند.
ولی آلن مانند اینه� نیست،آلن فردیس� که یک ماموریت مهم دارد.
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
مغازه� خودکشی.
Sign In »
Quotes Parastoo Liked

“Alan! How many more times do I have to tell you? We do not say “see you soon� to customers when they leave our shop. We say “goodbye�, because they won’t be coming back, ever. When will you get that into your thick head?”
― The Suicide Shop
― The Suicide Shop

“She leaves, carrying a biodegradable carrier bag that reads THE SUICIDE SHOP on one side, and on the other: HAS YOUR LIFE BEEN A FAILURE? LET’S MAKE YOUR DEATH A SUCCESS!”
― The Suicide Shop
― The Suicide Shop
Reading Progress
Comments Showing 1-3 of 3 (3 new)
date
newest »

message 1:
by
Dream.M
(new)
May 22, 2020 09:58AM

reply
|
flag

اعع؟؟ به نظرت ریویو یه جوری نبود که آدم رو تشویق به خوندن بکنه؟
فقط اسپویل داشت؟