Abas Azimi's Reviews > آکوردی برای صرف شام
آکوردی برای صرف شام
by
by

خفاش ها
به طور کاملا تصادفی خفاش به دنیا آمدند
نفرینشان نکن!
حالا که از نور حرف میزنی
تاریکی را نیز
با احترام به آن ها بسپار!
مطمین باش!
از حاشیه خواب هایت خواهند رفت.
________________________-
دست های تو
یادگاری هایی شگفت انگیزند
از سکونت ماه بر خاک
وقتی زندگی تاریک میشود
به دست های تو فکر میکنم
وقتی کارها گره میخورند
در ها باز نمی شوند
به دست های تو فکر می کنم
دست های سفید تو
بال های منند
برای فرار از زمین در روز مبادا
به دست های سفید تو فکر می کنم !
_______________
دل کندن از تابستان آسان نیست
همین طور از چمن زار
از ساحل
از صدای پرندگان
اسب ها غمگین به اصطبل بر می گردند.
__________________________
ما با تو زندگی ساده اما خوبی داشتیم.
بیت� بودن
دست و پا زدن در کابوسهاست
چنگ زدن
به دیوار و پتو و تلفن و
اشیاء دور و بر تختخواب است
برای فرو نرفتن
در باتلاقها� جنگل تاریکی
بیت� بودن
شبی هولآو� است
که میتوان� از خود آفتاب شروع شود
چیزی بودی
شبیه زندگی در رؤیاهای تابستانی
رؤیاهایی که ماه از آینهء دریا به آنها میتابید
وقتی شبها
چشمهایما� را میبستیم
به سمت نور میرفتیم، نه به سمت تاریکی
و صبحه� وقتی بیدار میشدیم
درخشش مرواریدها در چشمهایما� بود
و خوشبختی در آوازهایمان.
با تو همه چیز به نفع ما بود
_________________
همه مهمانان آمده اند
و بارش ستاره
بر کلاویه های شب
آکوردیست مناسب برای صرف شام
کاش تو هم بودی
و کمی بعد
که ابر ها پیدایشان میشود
تو پشت پیانو می نشستی!
به طور کاملا تصادفی خفاش به دنیا آمدند
نفرینشان نکن!
حالا که از نور حرف میزنی
تاریکی را نیز
با احترام به آن ها بسپار!
مطمین باش!
از حاشیه خواب هایت خواهند رفت.
________________________-
دست های تو
یادگاری هایی شگفت انگیزند
از سکونت ماه بر خاک
وقتی زندگی تاریک میشود
به دست های تو فکر میکنم
وقتی کارها گره میخورند
در ها باز نمی شوند
به دست های تو فکر می کنم
دست های سفید تو
بال های منند
برای فرار از زمین در روز مبادا
به دست های سفید تو فکر می کنم !
_______________
دل کندن از تابستان آسان نیست
همین طور از چمن زار
از ساحل
از صدای پرندگان
اسب ها غمگین به اصطبل بر می گردند.
__________________________
ما با تو زندگی ساده اما خوبی داشتیم.
بیت� بودن
دست و پا زدن در کابوسهاست
چنگ زدن
به دیوار و پتو و تلفن و
اشیاء دور و بر تختخواب است
برای فرو نرفتن
در باتلاقها� جنگل تاریکی
بیت� بودن
شبی هولآو� است
که میتوان� از خود آفتاب شروع شود
چیزی بودی
شبیه زندگی در رؤیاهای تابستانی
رؤیاهایی که ماه از آینهء دریا به آنها میتابید
وقتی شبها
چشمهایما� را میبستیم
به سمت نور میرفتیم، نه به سمت تاریکی
و صبحه� وقتی بیدار میشدیم
درخشش مرواریدها در چشمهایما� بود
و خوشبختی در آوازهایمان.
با تو همه چیز به نفع ما بود
_________________
همه مهمانان آمده اند
و بارش ستاره
بر کلاویه های شب
آکوردیست مناسب برای صرف شام
کاش تو هم بودی
و کمی بعد
که ابر ها پیدایشان میشود
تو پشت پیانو می نشستی!
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
آکوردی برای صرف شام.
Sign In »
Reading Progress
August 19, 2018
–
Started Reading
August 19, 2018
– Shelved
August 19, 2018
–
69.57%
"غیر از تو
همه مهمانان آمده اند
و بارش ستاره
بر کلاویه های شب
آکوردیست مناسب برای صرف شام
کاش تو هم بودی
و کمی بعد
که ابر ها پیدایشان میشود
تو پشت پیانو می نشستی!"
page
80
همه مهمانان آمده اند
و بارش ستاره
بر کلاویه های شب
آکوردیست مناسب برای صرف شام
کاش تو هم بودی
و کمی بعد
که ابر ها پیدایشان میشود
تو پشت پیانو می نشستی!"
August 20, 2018
–
Finished Reading
May 14, 2020
– Shelved as:
شعر