ŷ

Mohammad Ranjbari's Reviews > ارسطو و فن شعر

ارسطو و فن شعر by Aristotle
Rate this book
Clear rating

by
68342407
's review

really liked it
bookshelves: classic, literary-criticism

افلاطون موتور محرک اندیشه های ارسطو بود. از آن جایی که هیچ اندیشمندی در جهان وجود ندارد که دچار اشتباه نشده باشد، ارسطو نیز در فن شعر از اشتباهات محاسباتی به دور نبوده است. نظام اخلاقی افلاطون، باعث طرد و تحریم برخی از شاخه های هنر و ادبیات گردید. در بخشی از این تعصبات افلاطون حق داشت و در بخشی دیگر شاعران و ادبا. اما در کل چنین دیدگاهی باعث تنزیه و کمرنگ شدن و محتاط تر بودن ادبیات شد. در برخی از بخش های رسالۀ فن شعر ارسطو، مشابه چنین دیدگاه و طرز برخوردی را مشاهده می کنیم.

شعر غنایی:
اجحافی که بر شعر غنایی در این رساله می رود قابل تأمل است. ارسطو موسیقی را تا مرز تطبیق با ادبیات غنایی پیش می برد و ناگهان متوجه می شود نباید در تقسیم بندی ژانرها، این گونه را ذکر کند، زیرا فنی به نام موسیقی جور آن را خواهد کشید و ادب غنایی همان ادب لیریک (لور یا لیر= نوعی آلت موسیقی) است. اما این اشتباه محاسباتی تناقضات سختی در نظام فکری ارسطو پدید می آورد. به ویژه که با کمی آگاهی پی می بریم دیگر شاخه ها نیز با موسیقی اخت و همراه بوده اند : تراژدی، حماسه، طنز. مگر دلیل چنین اشتباهی را تاثیر نظام فکری افلاطون در ارسطو بدانیم و ترس از تعالیم فاسد و مضامین نامناسب و غیر اخلاقی اشعار غنایی.
متاسفانه با ترجمه این دیدگاه ها مسلمانان نیز از مکتب افلاطون و ارسطو چیزی جز نقد اخلاقی خلق نکردند. حتی تولستوی نیز به طرزی ابلهانه در قرنی که در آستانۀ ورود به دنیای مدرن هست، در کتاب «هنر چیست»، خود را افلاطونی دیگر از این نظریات معرفی نمود. نقد اخلاقی به طور وضوح در اروپا و شرق تا چندین قرن استیلا پیدا کرده و دیگر نظریات مفید و نو را به حاشیه راند.

برتری تراژدی بر حماسه:
دومین اشتباه ارسطو در برتری دادن تراژدی بر حماسه بود. آن هم به این دلیل که تراژدی عناصر تداعی گر زیادی نسبت به حماسه دارد. اگر با یک مثال امروزی این مطلب را ساده کنیم، این است که فعالیت کتاب خواندن را مثلاً با اینستاگرام بررسی کنیم و در نهایت اینستا را بهتر از کتاب معرفی کنیم، آن هم به خاطر مولتی مدیا بودن آن. ارسطو در عصری می زیست که نمایش، هیجان برتری از خوانش داشت و باید تا حدودی او را بی تقصیر بدانیم. اما در کلیت ذهن او، نباید حماسه با تراژدی مقایسه می شد و در ثانی، ویژگی های عرضی و اکتسابی تراژدی (نمایش، حرکت، هیجان، تداعی فضا � زمانی و ...) به عنوان ماهیت آن قلمداد شده و به آن برتری می داد.

نکات ضعف و تناقض زیادی در این رساله هنوز لاینحل باقی مانده و برخی نیز از احترام و عادت مطرح نشده که جا دارد مورد بررسی قرار گیرد. در عین حال نکات قوت بی شمار این رساله نیز قطعا در مشهور شدن آن موثر بوده و خواهد بود.

97/10/19
39 likes · flag

Sign into ŷ to see if any of your friends have read ارسطو و فن شعر.
Sign In »

Reading Progress

December 29, 2018 – Started Reading
December 29, 2018 – Shelved
December 29, 2018 –
page 53
24.09% "گمان نمی کردم خوانش دوم این کتاب روزی برای امتحان درسیم باشه.
به هر حال توفیق اجباری لذتبخشی شد منابع این امتحان
منابع دیگر هم برایم لذتبخش هست
نظریه ی ادبیات رنه ولک
ژانر- هدر برو
شعر غنایی والتر پیتر

ادای احترام به بزرگی اندیشۀ منسجم و هولناکی به نام ارسطو که کار ادبیات و . نظریه پژوهان رو تسهیل کرد. ممکن بود در نبود اون ما تا 10 قرن بر سر ژانرها و تقسیم بندیشون دعوا راه بندازیم. هر چند چنین جنجال ها کم نبوده"
January 5, 2019 –
page 137
62.27%
January 8, 2019 – Finished Reading
January 9, 2019 – Shelved as: classic
January 9, 2019 – Shelved as: literary-criticism

Comments Showing 1-13 of 13 (13 new)

dateDown arrow    newest »

message 1: by Sarah (new)

Sarah Far عالی مث همیشه!
نظرات و انتخاب کتابهای شما خیلی خوبه!
خوشحالم همچین دوستانی دارم که این نوع کتابها رو میخوونند تا چیزهای خوبی ازشون یاد بگیرم!


Mohammad Ranjbari Farhadian wrote: "عالی مث همیشه!
نظرات و انتخاب کتابهای شما خیلی خوبه!
خوشحالم همچین دوستانی دارم که این نوع کتابها رو میخوونند تا چیزهای خوبی ازشون یاد بگیرم!"


نظر لطف شماست خانم فرهادیان، در کنار دوستانی مثل شما هم یاد می گیرم و هم انگیزه


message 3: by HAMiD (new)

HAMiD درجه یک/ دکتر عزیز ما


Mohammad Ranjbari Hamid e wrote: "درجه یک/ دکتر عزیز ما"

مدیون محبتای شما و روح پاکتون


message 5: by Elaheh (new)

Elaheh ریوو رو خواندم، ریوو خوبی بود.
اما، من با قسمت برتری تراژدی بر حماسه موافقم. به دلایلی، یکی اینکه از نظر ارسطو تراژدی دارای فرم هست(ابتدا، میان و پایان) و اینکه پلات یا طرح داستان یکی از عناصراصل تراژدی هست که داستان رو بر اساس تمام زوایا جلو میبره، و اینکه شخصیت ها در تراژدی اشخاص شریفی هستند که نه کاملا بد هستند نه کاملا خوب. در حالی که در حماسه ما با یک داستان روایی سرو کار داریم که شخصیت ها یا افسانه ایی هستند یا اسطوره ایی و یا دارای نیروهای خارقالعاده. با تمام این مقایسه ها متوجه میشیم که یکی از مهم ترین دلیلی که ارسطو تراژدی رو والاتر از حماسه میدونه اینه که تا قبل از تراژدی این عناصر در هیچ گونه شعری وجود نداشته مگر در تراژدی و اینکه در کتاب بوطیقا مینویسه: در تراژدی تمام عناصر حماسه پیدامیشه نه برعکس.

با این تفاسیر تراژدی منبعی برای فرمالیسم و نقد جدید در قرن بیستم میشه که بنظر من یکی از مهم ترین رویدادهای ادبی قرن بیستم هست و باید مدیون بوطیقا شد.


Mohammad Ranjbari Elaheh wrote: "ریوو رو خواندم، ریوو خوبی بود.
اما، من با قسمت برتری تراژدی بر حماسه موافقم. به دلایلی، یکی اینکه از نظر ارسطو تراژدی دارای فرم هست(ابتدا، میان و پایان) و اینکه پلات یا طرح داستان یکی از عناصراصل ت..."


اگر با دید فرمالیستی بخواهیم به متون نگاه کنیم، حماسه و دیگر ژانرها نیز مستعد این عنوان خواهند بود. به عنوان مثال کاری که ولادیمیر پراپ در ریخت شناسی قصه های عامیانه انجام داد. چند صد الگوی مرکزی برای پیشبرد متون.
البته خود ارسطو در بوطیقا چند جا رأی به برتری حماسه میده اما ایرادی که شما گرفتین رو هم بر اون دخیل می دونه. مشکل این تفوق در نظر من این هست که ارسطو به ملزومات (به قول خودش وسائطی) اشاره می کنه که ثانوی و بیرون از متن هست. همه بر عنصر نمایشی امر تأکید بیشتری داره، و این نوع نگاه محدودیت ها و کج روی هایی رو شامل میشه که اون هم اتکای بی از حد به شخصیت های ایفا کننده و محدودیت های زمانیِ نمایش در اجرا برای بینندگان هست. اگر بعدها توسط دریدا به اصالت نوشتار بر گفتار هم برسیم ، این نوع نگاه بیشتر زیر سوال خواهد رفت.
من امید داشتم ارسطو ژانر حماسه رو با تراژدی که به قول خودش، تراژدی می تونه از حماسه تغذیه کنه، مقایسه نکنه. تراژدی تمام وسائط حماسه رو داره اما این کلیت ناشی از لحاظ کردن جهانِ بیرونِ متن به متن هست.
«تراژدی غایت و غرض خود را بهتر تحقق می دهد»
این دلیل نهایی ارسطو در این تفوق هست که به نظر من کمی جای سوال داره.
البته دیدگاه شما رو هم قبول دارم، زیرا حقیقت مسلمی هست اما این خلط مبحث از مبدأ ارسطو کمی برام پیچیده ست.
ممنون از توجهتون


message 7: by Elaheh (new)

Elaheh توضیحاتتون درسته، البته ارسطو به خوبی تمام اجزاء تراژدی رو مورد بررسی و مطالعه قرار داده و در جایی که گفتید درسته که ولادیمر پراپ و نظریات ژاک دریدا یا ساختارگرایی سوسور همه منشاء شون برپایه نظریات وحدت اندام وار ارسطو هست که پایه گذار ساختارگرای هست، از ریووتون استفاده کردم و لذت بردم. تشکر


Mohammad Ranjbari Elaheh wrote: "توضیحاتتون درسته، البته ارسطو به خوبی تمام اجزاء تراژدی رو مورد بررسی و مطالعه قرار داده و در جایی که گفتید درسته که ولادیمر پراپ و نظریات ژاک دریدا یا ساختارگرایی سوسور همه منشاء شون برپایه نظریات..."


از توضیحات مبسوط شما هم ممنون دوست گرامی


message 9: by Elaheh (new)

Elaheh خواشمیکنم


message 10: by Elaheh (new)

Elaheh خواشمیکنم


message 11: by Elaheh (new)

Elaheh خواشمیکنم


message 12: by Amin (new)

Amin رویو عالی بود.خیلی ممنون🌹
کدام ترجمه نسبت به بقیه بهتره؟؟


Mohammad Ranjbari Amin wrote: "رویو عالی بود.خیلی ممنون🌹
کدام ترجمه نسبت به بقیه بهتره؟؟"


خواهش می کنم، من فقط این ترجمه رو خوندم و متاسفانه از دیگر ترجمه ها اطلاعی ندارم.


back to top