ŷ������

آبلوموف نوشته شده توسط ایوان گنچاروف رمانی ایست در باره کسی که هیچ کاری انجام نمی دهد ، هیچ هیچ ، حتی به زحمت از خانه بیرون می رود ، با پولی که از املاک خود می گیرد زندگی را نه به سختی و نه به راحتی ، بلکه به هیچ می گذراند . چه گونه نویسنده از چنین سوژه ای موفق به ساختن یک رمان عظیم شده است؟
قسمت عمده کتاب در اطاق خواب یا ناهار خوری اتفاق می افتد
از خود آبلوموف مهم تر فرهنگی ایست که با خود آورده : آبلومویسم نماد تنبلی کامل و ترسناک تر از همه این است که همه ما تا بخشی به آن مبتلا هستیم ، مثلا چه تصمیم هایی گرفتیم و به آنها عمل نکردیم ، حتی آن ها را فراموش کردیم ، چه قدر از وقت ما به خوابیدن و چرت زدن یا به یک نقطه زل زدن گذشت ، رویاهای سوخته شده ، کارهای نیمه تمام که برای انجام دادنشان هیچ قدمی برنداشتیم ..
کتاب نقد منفی به مردم روسیه و در حالت کلی تر به مردم کشورهای توسعه نیافته از جمله ایران هم دارد : آنجا که زندگی دوست آلمانی آبلوموف را با زندگی خودش مقایسه میکند : اشتولتس بر خلاف ابلوموف از کودکی با استقلال و کشیدن سختی و کار سخت بزرگ شده ، همیشه با حقایق زندگی روبرو شده و تربیت سخت به روش آلمانی از او فردی سر سخت و مدبر ساخته ، کاملا بر عکس آبلوموف
اما کتاب یک شخصیت به شدت نفرت انگیز دیگر هم دارد : زاخار نوکر آبلوموف که نمادی از طبقه عامه روسیه در آن زمان است :کثیف ، تنبل و دله دزد ، در حالی که به شدت از شرایط ناراضی ایست فقط غر می زند و هیچ کاری نمی کند، چرا که خود زاخار هم آبلومویسم زده است !