Maziyar Yf's Reviews > ابل
ابل
by
by

شاید بتوان گفت استاد در رمان پر حجم ابل تلاش کرده انسان کاملی را بسازد و سپس او را از سوئیس به جامعه اشرافی روسیه که پر از دوز و کلک و ضد ارزشهای راستین انسانی بیاورد ، نتیجه این برخورد داستان را می سازد .
شاید در ملکوت ابل داستان ما یک انسان کامل باشد ، نمون ای نزدیک به مسیح ، اما در دنیای واقعی او ابل است ، او بارها و بارها مورد تمسخر کسانی قرار می گیرد که خود به انواع رذیلت های اخلاقی آلوده اند ، نزول خوران ، دزدها پول پرستان و صلیب فروش ها همگی به او می خندند و او را ابل می نامند ، پرنس هم همراه با آنان می خندد ، پرنس همان خصوصیات مسیح را دارد ، اوبار گناهان دیگران را به دوش می کشد .
در دنیایی که استاد از روسیه قرن نوزده مجسم کرده همانند جهان امروز پول حاکم و سلطان است ، با پول می توان همه کار کرد ، هم میتوان گناهان دیگران را خرید هم با زیبارویان ازدواج کرد ، از میان شخصیتهای کتاب که با دندان می خواهند پول را از آتش بیرون آورند این ابل داستان ما ست که پول را می بخشد .
داستایوفسکی در کتاب ابل هم به طمع پرداخته و شاید آنرا بتوان گناه اصلی در کتاب دانست ، اما او تردید در مذهب را هم مخرب می داند .
قهرمانان کتاب در قطاری با هم آشنا می شوند ، قطاری که مانند زندگی در حرکت است ، در طول داستان همدیگر را می یابند ، با هم زندگی می کنند ، رنج می کشند و در پایان با سرنوشتهای مختلف از هم جدا می شوند اما جامعه ای که در آن می زیسته اند همان بوده که هست ، ظهور مسیح اثری بر آن نگذاشته است .
در تاکیدی آشکار به سختیهای زندگی ، استاد در سرنوشت هر فردی رنج و درد جانکاهی گذاشته ، از فقر مطلق تا مستی و میخوارگی ، بیماری ، دزدی ، قتل ، ربا خواری و شاید معمولی بودن ، آرزوی داشتن دو یا سه خان این هم رنجی باشد.
استاد هنر شخصیت پردازی را به اوج رسانده ، خواننده در طول مطالعه کتاب با شخصیتهای آن زندگی می کند ، با وراجی ها و پرگویی های لبدف ، تا جوانک مسلولی که اشتهای عجیب به نطق کردن دارد ، تا خاطرات ژنرال با ناپلئون . کاراکتر همه افراد به شدت لمس شدنی ایست و البته برای مخاطب ایرانی سعادتی ایست که کتاب را با ترجمه عالی و بسیار روان و امروزی جناب سروش حبیبی بخواند .
نویسنده با استادی حس تعلیق را در داستان به وجود آورده ، داستانی که با آشنایی شخصیتها آغاز شده در نقاطی به اوج می رسد ، گاهی هم خسته کننده می شود ، اما خواننده می تواند وقوع رخدادی ناگوار را در انتها حس کند . پرنس داستان هر چند دوست داشتنی ایست و صادق ، اما کارهایی از او سر می زند که شاید حرص خواننده را در بیاورد و باعث شود که مخاطب داستان انتظاری از پرنس نداشته باشد !
شاید در ملکوت ابل داستان ما یک انسان کامل باشد ، نمون ای نزدیک به مسیح ، اما در دنیای واقعی او ابل است ، او بارها و بارها مورد تمسخر کسانی قرار می گیرد که خود به انواع رذیلت های اخلاقی آلوده اند ، نزول خوران ، دزدها پول پرستان و صلیب فروش ها همگی به او می خندند و او را ابل می نامند ، پرنس هم همراه با آنان می خندد ، پرنس همان خصوصیات مسیح را دارد ، اوبار گناهان دیگران را به دوش می کشد .
در دنیایی که استاد از روسیه قرن نوزده مجسم کرده همانند جهان امروز پول حاکم و سلطان است ، با پول می توان همه کار کرد ، هم میتوان گناهان دیگران را خرید هم با زیبارویان ازدواج کرد ، از میان شخصیتهای کتاب که با دندان می خواهند پول را از آتش بیرون آورند این ابل داستان ما ست که پول را می بخشد .
داستایوفسکی در کتاب ابل هم به طمع پرداخته و شاید آنرا بتوان گناه اصلی در کتاب دانست ، اما او تردید در مذهب را هم مخرب می داند .
قهرمانان کتاب در قطاری با هم آشنا می شوند ، قطاری که مانند زندگی در حرکت است ، در طول داستان همدیگر را می یابند ، با هم زندگی می کنند ، رنج می کشند و در پایان با سرنوشتهای مختلف از هم جدا می شوند اما جامعه ای که در آن می زیسته اند همان بوده که هست ، ظهور مسیح اثری بر آن نگذاشته است .
در تاکیدی آشکار به سختیهای زندگی ، استاد در سرنوشت هر فردی رنج و درد جانکاهی گذاشته ، از فقر مطلق تا مستی و میخوارگی ، بیماری ، دزدی ، قتل ، ربا خواری و شاید معمولی بودن ، آرزوی داشتن دو یا سه خان این هم رنجی باشد.
استاد هنر شخصیت پردازی را به اوج رسانده ، خواننده در طول مطالعه کتاب با شخصیتهای آن زندگی می کند ، با وراجی ها و پرگویی های لبدف ، تا جوانک مسلولی که اشتهای عجیب به نطق کردن دارد ، تا خاطرات ژنرال با ناپلئون . کاراکتر همه افراد به شدت لمس شدنی ایست و البته برای مخاطب ایرانی سعادتی ایست که کتاب را با ترجمه عالی و بسیار روان و امروزی جناب سروش حبیبی بخواند .
نویسنده با استادی حس تعلیق را در داستان به وجود آورده ، داستانی که با آشنایی شخصیتها آغاز شده در نقاطی به اوج می رسد ، گاهی هم خسته کننده می شود ، اما خواننده می تواند وقوع رخدادی ناگوار را در انتها حس کند . پرنس داستان هر چند دوست داشتنی ایست و صادق ، اما کارهایی از او سر می زند که شاید حرص خواننده را در بیاورد و باعث شود که مخاطب داستان انتظاری از پرنس نداشته باشد !
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
ابل.
Sign In »
Reading Progress
February 19, 2019
– Shelved
February 19, 2019
– Shelved as:
to-read
May 8, 2020
–
Started Reading
June 1, 2020
–
Finished Reading
June 2, 2020
– Shelved as:
f-dostoyevsky
Comments Showing 1-4 of 4 (4 new)
date
newest »


یعنی شما میگید مسیح ابل بود که بار گناهان دیگران را به دوش میکشید�! (هر چند که به نظرم مسیح واقعا قصدش همچین ..."
ن
ابل لقبی ایست که جامعه به پرنس داده است ، شاید بتوان ابل را متضاد واژه زرنگ یا رِند به کار برد . پرنس داستان بیشتر بر خلاف جریان آب حرکت می کند اما در قسمتهایی هم کاملا آگاهان پند می دهد .
اینکه لقب ابل را داشته باشد با اینکه واقعا ابل باشد متفاوت است .

واقعا خیلی موافق هستم با این که با تک تک افراد کتاب زندگی میکنیم. به نظرم با این که تقریبا در وجود همه شخصیت ها تناقض های بنیادین هست ولی خواننده عمیقا لمس و درکشون میکن
یعنی شما میگید مسیح ابل بود که بار گناهان دیگران را به دوش میکشید�! (هر چند که به نظرم مسیح واقعا قصدش همچین کاری نبوده )