Mohammad Hrabal's Reviews > روح گریان من
روح گریان من
by
by

اولین کلماتی که آموختیم «کیم ایل سونگ، رهبر کبیر ما، ممنونیم» بود. به ما یاد میدادن� که از کلمه آمریکا متنفر باشیم و بچهها� بزرگت� واقعاً احساسات ضد آمریکایی شدیدی داشتند. در کره شمالی به آمریکا میگوین� «دشمن ابدی که همزیستی ما و آن زیر یک آسمان غیرممکن است» . صفحه� ۱۴ کتاب
خیلی دلم میخواس� در ژنو یک مجسمه� پری دریایی بخرم ولی چون نیم� تنه� پری دریایی عریان بود میدانست� که هرگز نمیتوان� آن را به پیونگ یانگ ببرم. صفحه� ۷۸ کتاب
ما به� عنوان یک فرد هیچ ارزشی برای آنها نداشتیم. تمام احساسات انسانی ما قربانی مفاهیمی انتزاعی مثل «سوسیالیسم»، «حزب» و «نفع جمعی» شده بود. صفحه� ۹۷ کتاب
چیزهایی درمورد زندگی زناشویی میدانستیم� ولی در تمام دوران کودکیما� به ما گفته بودند که همه� اینها میمان� برای ازدواج؛ حتی در دانشگاه هم دخترها و پسرها را از هم جدا میکردن�. دو نفر که با هم ازدواج میکردن� فقط به این دلیل بود که بچه بیاورند، چون سوسیالیسم در کشور ما ارزش خاصی برای مفاهیمی چون عشق قایل نبود. صفحه� ۱۲۵ کتاب
بچهه� قبل� از اینکه زبان باز کنند تشویقشان میکنن� که خانواده� کیمه� را بپرستند ولی این کار برای بزرگساله� به این آسانی نبود. آنه� کیمه� را فقط محض ظاهرسازی میپرستیدن�. شور و اشتیاقشان بیشتر تظاهر بود. آنها دلشان نمیخواس� به اردوگاهها� کار اجباری بروند یا، بدتر، اعدام شوند چون قانون کره شمالی میگوی� هر کس به خانواده� کیم توهین کند با میله� آهنی تا حد مرگ کتک خواهد خورد. صفحه� ۱۶۳ کتاب
انتخابات در کره� شمالی هر چهار سال یک� بار برگزار میشو�. برای هر منصب محلی تنها یک کاندیدا وجود دارد که حزب تعیینش میکن� و مردم رأی بلی یا خیر میدهن�. از هفتهه� پیش� از انتخابات، تجمعاتی ترتیب داده میشو� و تظاهرات به راه میافت� و سخنرانیهای� انجام میشو� برای تهییج مشارکت صد درصدی. مشخص است که هر فرد بالای ۱۷ سال طبق قانون ملزم به رأی دادن است و تمام آن شعارها و تجمعات تهییج� کننده دوز و کلکی بیش نیست. روز انتخابات که میرس� مردم از ساعت هفت صبح در صف میایستن� تا رأی بدهند. معمولاً یک گروه موسیقی هم در کنارشان ساز مینواز� تا روحیه� مردم را بالا ببرد. رأی� دهنده بعد از ثبت اسمش یک برگه� کاغذی دریافت میکن� که رویش مهر «بلی» خورده است. بعد میرو� داخل سرسرایی که سه مأمور انتخابات در آن نشستهان� و نزدیک شمایل خانواده� کیم میشو� و تعظیم میکن�. بعد رأی «بله» خود را داخل جعبه زیر شمایل میانداز�. کسی اگر بخواهد رأی منفی بدهد باید از انداختن برگه رأی در جعبه خودداری کند. گفتن ندارد که وقتی مأموران انتخابات مستقیم دارند به آدم نگاه میکنن� مخالفت خارج از تصور خواهد بود. صفحه� ۱۸۳ کتاب
�
خیلی دلم میخواس� در ژنو یک مجسمه� پری دریایی بخرم ولی چون نیم� تنه� پری دریایی عریان بود میدانست� که هرگز نمیتوان� آن را به پیونگ یانگ ببرم. صفحه� ۷۸ کتاب
ما به� عنوان یک فرد هیچ ارزشی برای آنها نداشتیم. تمام احساسات انسانی ما قربانی مفاهیمی انتزاعی مثل «سوسیالیسم»، «حزب» و «نفع جمعی» شده بود. صفحه� ۹۷ کتاب
چیزهایی درمورد زندگی زناشویی میدانستیم� ولی در تمام دوران کودکیما� به ما گفته بودند که همه� اینها میمان� برای ازدواج؛ حتی در دانشگاه هم دخترها و پسرها را از هم جدا میکردن�. دو نفر که با هم ازدواج میکردن� فقط به این دلیل بود که بچه بیاورند، چون سوسیالیسم در کشور ما ارزش خاصی برای مفاهیمی چون عشق قایل نبود. صفحه� ۱۲۵ کتاب
بچهه� قبل� از اینکه زبان باز کنند تشویقشان میکنن� که خانواده� کیمه� را بپرستند ولی این کار برای بزرگساله� به این آسانی نبود. آنه� کیمه� را فقط محض ظاهرسازی میپرستیدن�. شور و اشتیاقشان بیشتر تظاهر بود. آنها دلشان نمیخواس� به اردوگاهها� کار اجباری بروند یا، بدتر، اعدام شوند چون قانون کره شمالی میگوی� هر کس به خانواده� کیم توهین کند با میله� آهنی تا حد مرگ کتک خواهد خورد. صفحه� ۱۶۳ کتاب
انتخابات در کره� شمالی هر چهار سال یک� بار برگزار میشو�. برای هر منصب محلی تنها یک کاندیدا وجود دارد که حزب تعیینش میکن� و مردم رأی بلی یا خیر میدهن�. از هفتهه� پیش� از انتخابات، تجمعاتی ترتیب داده میشو� و تظاهرات به راه میافت� و سخنرانیهای� انجام میشو� برای تهییج مشارکت صد درصدی. مشخص است که هر فرد بالای ۱۷ سال طبق قانون ملزم به رأی دادن است و تمام آن شعارها و تجمعات تهییج� کننده دوز و کلکی بیش نیست. روز انتخابات که میرس� مردم از ساعت هفت صبح در صف میایستن� تا رأی بدهند. معمولاً یک گروه موسیقی هم در کنارشان ساز مینواز� تا روحیه� مردم را بالا ببرد. رأی� دهنده بعد از ثبت اسمش یک برگه� کاغذی دریافت میکن� که رویش مهر «بلی» خورده است. بعد میرو� داخل سرسرایی که سه مأمور انتخابات در آن نشستهان� و نزدیک شمایل خانواده� کیم میشو� و تعظیم میکن�. بعد رأی «بله» خود را داخل جعبه زیر شمایل میانداز�. کسی اگر بخواهد رأی منفی بدهد باید از انداختن برگه رأی در جعبه خودداری کند. گفتن ندارد که وقتی مأموران انتخابات مستقیم دارند به آدم نگاه میکنن� مخالفت خارج از تصور خواهد بود. صفحه� ۱۸۳ کتاب
�
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
روح گریان من.
Sign In »
Reading Progress
Finished Reading
March 9, 2019
– Shelved