حسام آبنوس's Reviews > تالار فرهاد
تالار فرهاد
by
by

مگر میشو� اهل خواندن رمانها� غیر فارسی باشید و نامی از عباس پژمان نشنیده باشید. حالا این روزها نشر «اسم» رمانی از مترجم صاحب نام منتشر کرده است که میتوان� حس کنجکاوی اهل مطالعه را برانگیزاند.
«تالار فرهاد» عنوان تازهتری� اثری است که از این نویسنده و مترجم منتشر شده که حول مسئلۀ عشق میگرد�. در واقع شاید بتوان گفت این رمان روایتی از عشق است که برای خواننده لحظاتی شیرین را رقم میزن�. نحوۀ روایت پژمان در «تالار فرهاد» خواننده را مشتاق میکن� تا کتاب را به پایان برساند و این مسئلۀ مهمی است.
روایتهای� عاشقانه که معشوق مبهم و نامشخصی دارند. معشوقهای� که فارغ از خودشان از تکرار عشق میگوین� و شاید بتوان گفت که پژمان در این رمان بیشتر از عشق میگوی� و خواننده را در فضای عشق قرار میده�.
زمان در رمان «تالار فرهاد» معنا ندارد و نویسنده زمانها� متعدد را در رمانش به کار برده و خواننده را در این زمانه� جابجا میکن� و روایت خود را به خواننده اراده میکن�. از این منظر میتوا� این رمان را یک جریان سیال ذهن خواند.
در یک نگاه دیگر میتوا� این رمان را یک رمان فلسفی یا حتی روانشناسان� قلمداد کرد. نویسنده نظریات مختلفی را برای خواننده از زبان شخصیت اصلی طرح میکن� که بسیاری از آنه� ریشه در اندیشهها� متفکران غربی دارد و حتی نوع نگاه راوی به عشق نیز ناشی از همین جهان بینی است و همین سبب میشو� «تالار فرهاد» یک رمان فلسفی به شمار بیاید.
«تالار فرهاد» را به تعبیری شاید بتوان گفت که قصه ندارد و دال مرکزی آن همان مسئلۀ عشق و نوع مواجهه با آن است. شاید خواننده نتواند در یک خط داستان این رمان را بیان کند و بهتر است گفته شود که «تالار فرهاد» روایت پژمان از عشق است.
«عشق پاک» مهمترین ویژگی است که برای «تالار فرهاد» باید برشمرد. نویسنده در این به طرز عفیفانها� از عشق سخن گفته و خواننده نهتنه� از خواندن این عشق منزجر نمیشو� بلکه به مفهوم والای آن نیز دست پیدا میکن�. نگاهی که شخصیت اصلی به معشوق خود دارد مهمترین دلیل برای بیان این نکته است.
در مجموع مطالعۀ «تالار فرهاد» میتوان� یک تجربه و دریافت متفاوت از عشق به خواننده منتقل کند. تجربها� که مختص پژمان است و نویسنده با نوشتن این اثر خواننده را با خود در این تجربه شریک کرده است.
«تالار فرهاد» عنوان تازهتری� اثری است که از این نویسنده و مترجم منتشر شده که حول مسئلۀ عشق میگرد�. در واقع شاید بتوان گفت این رمان روایتی از عشق است که برای خواننده لحظاتی شیرین را رقم میزن�. نحوۀ روایت پژمان در «تالار فرهاد» خواننده را مشتاق میکن� تا کتاب را به پایان برساند و این مسئلۀ مهمی است.
روایتهای� عاشقانه که معشوق مبهم و نامشخصی دارند. معشوقهای� که فارغ از خودشان از تکرار عشق میگوین� و شاید بتوان گفت که پژمان در این رمان بیشتر از عشق میگوی� و خواننده را در فضای عشق قرار میده�.
زمان در رمان «تالار فرهاد» معنا ندارد و نویسنده زمانها� متعدد را در رمانش به کار برده و خواننده را در این زمانه� جابجا میکن� و روایت خود را به خواننده اراده میکن�. از این منظر میتوا� این رمان را یک جریان سیال ذهن خواند.
در یک نگاه دیگر میتوا� این رمان را یک رمان فلسفی یا حتی روانشناسان� قلمداد کرد. نویسنده نظریات مختلفی را برای خواننده از زبان شخصیت اصلی طرح میکن� که بسیاری از آنه� ریشه در اندیشهها� متفکران غربی دارد و حتی نوع نگاه راوی به عشق نیز ناشی از همین جهان بینی است و همین سبب میشو� «تالار فرهاد» یک رمان فلسفی به شمار بیاید.
«تالار فرهاد» را به تعبیری شاید بتوان گفت که قصه ندارد و دال مرکزی آن همان مسئلۀ عشق و نوع مواجهه با آن است. شاید خواننده نتواند در یک خط داستان این رمان را بیان کند و بهتر است گفته شود که «تالار فرهاد» روایت پژمان از عشق است.
«عشق پاک» مهمترین ویژگی است که برای «تالار فرهاد» باید برشمرد. نویسنده در این به طرز عفیفانها� از عشق سخن گفته و خواننده نهتنه� از خواندن این عشق منزجر نمیشو� بلکه به مفهوم والای آن نیز دست پیدا میکن�. نگاهی که شخصیت اصلی به معشوق خود دارد مهمترین دلیل برای بیان این نکته است.
در مجموع مطالعۀ «تالار فرهاد» میتوان� یک تجربه و دریافت متفاوت از عشق به خواننده منتقل کند. تجربها� که مختص پژمان است و نویسنده با نوشتن این اثر خواننده را با خود در این تجربه شریک کرده است.
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
تالار فرهاد.
Sign In »
Reading Progress
2016
–
Started Reading
2016
–
Finished Reading
March 12, 2019
– Shelved