HaMiT's Reviews > آخرین انسان
آخرین انسان
by
by

اتوود آدمیه که اگه در مقابلش بشینی و یه لیوان که تا نیمه آب داشته باشه رو جلوش بذاری و ازش بپرسی نیمه ی پر لیوان رو میبینی یا نیمه ی خالی اش رو، لیوان رو تو سرت خرد میکنه
ولی از اونجا که به همه ی آدمایی که دوس داره این بلا رو سرشون بیاره، دسترسی حضوری نداره، این کار رو با داستانها، کتابها، کلمات و قلمش انجام میده
داستان کتاب توی زمان حال و گذشته پیش میره. زمان حال مربوط به قسمت پساآخرالزمانی داستانه که یه انسان عادی به اسم اسنومن زنده مونده و زمان گذشته روایتگر سیر حوادث و بیانگر خاطراتی هست که از بچگی شخصیت اول داستان (اسنومن) شروع میشه و پیش میره
در واقع این کتاب هم مثل سرگذشت ندیمه زمان حال رو به همراه فلش بک هایی از گذشته روایت میکنه و مثل ندیمه در ژانر علمی- نه چندان تخیلی قرار میگیره
اما این کتاب یه تفاوت با سرگذشت ندیمه و کتابهای آخرالزمانی دیگه داره و اونم اینه که دیستوپیای این داستان در گذشته روایت میشه
اینجاست که اتوود لیوان رو توی سر خواننده میکوبونه و میگه نیاز نیست از آینده بترسونمتون. شما همین الان هم دارید توی یه جامعه ی نکبت و به صورت فلاکت بار زندگی میکنید
زیرنظر نظام های سرمایه داری که امکانات، قدرت و ثروت در اختیار عده ی خاصی هست که عوام ازشون بی بهره اند
توی دنیایی دارید زندگی میکنید که هرساله عده ای بخاطر اضافه وزن و عده ای بخاطر فقر میمیرند
اعدام در ملا عام، شلاق در ملا عام، سنگسار زنان، بریدن سر، قطع دست دزد، پورن کودکان، سوء استفاده ی جنسی از کودکان، فروش کودکان توسط خونواده های فقیر، برده داری نوین، برده داری جنسی، قاچاق انسان و اعضای بدن، تجاوز، ترور و حملات انتحاری (عملیات شهادت طلبانه!)، نژادپرستی، زن ستیزی، حیوان آزاری، سنگسار توله خرس! و انواع و اقسام رفتارهای کثافت دیگه ای که توی جوامع مختلف میگذره رو دارید میبینید یا در موردشون میشنوید و باید نگران اونها باشید
و در همین حین اتوود گونه ی جدیدی از انسان رو معرفی میکنه که از همه ی این رذایل به دور هست. مطلقا گیاهخواره و غذاش چمن و برگه. پوست بی مو و کلفتش در مقابل اشعه ی فرابنفش مقاومه. مثل خیلی از حیوانات جفتگیری فصلی داره و در نتیجه روابط جنسی افسارگسیخته نداره و خشونت رو درک نمیکنه و مثل یه صفحه ی سفید پاکه
داستان پر حادثه ای نیست ولی کشش و جذابیت خوبی داره و از خوندنش خیلی لذت بردم و هیچ بخشی ازش برام خسته کننده نبود. ارجاعات و اظهارات مذهبی جالبی هم داره
چیزی که در مورد یه کتاب خیلی حال مید� اینه که وقتی آدم کتاب رو تموم میکن� دوس داشته باشه که نویسنده� دوست صمیمی� باشه و بتونه هر موقع دوست داره یه زنگی بش بزنه
کاش اتوود دوست صمیمی من بود و عصرای جمعه میرفتم پیشش و برام چای میریخت و اون حرف میزد و من گوش میکردم
ولی از اونجا که به همه ی آدمایی که دوس داره این بلا رو سرشون بیاره، دسترسی حضوری نداره، این کار رو با داستانها، کتابها، کلمات و قلمش انجام میده
داستان کتاب توی زمان حال و گذشته پیش میره. زمان حال مربوط به قسمت پساآخرالزمانی داستانه که یه انسان عادی به اسم اسنومن زنده مونده و زمان گذشته روایتگر سیر حوادث و بیانگر خاطراتی هست که از بچگی شخصیت اول داستان (اسنومن) شروع میشه و پیش میره
در واقع این کتاب هم مثل سرگذشت ندیمه زمان حال رو به همراه فلش بک هایی از گذشته روایت میکنه و مثل ندیمه در ژانر علمی- نه چندان تخیلی قرار میگیره
اما این کتاب یه تفاوت با سرگذشت ندیمه و کتابهای آخرالزمانی دیگه داره و اونم اینه که دیستوپیای این داستان در گذشته روایت میشه
اینجاست که اتوود لیوان رو توی سر خواننده میکوبونه و میگه نیاز نیست از آینده بترسونمتون. شما همین الان هم دارید توی یه جامعه ی نکبت و به صورت فلاکت بار زندگی میکنید
زیرنظر نظام های سرمایه داری که امکانات، قدرت و ثروت در اختیار عده ی خاصی هست که عوام ازشون بی بهره اند
توی دنیایی دارید زندگی میکنید که هرساله عده ای بخاطر اضافه وزن و عده ای بخاطر فقر میمیرند
اعدام در ملا عام، شلاق در ملا عام، سنگسار زنان، بریدن سر، قطع دست دزد، پورن کودکان، سوء استفاده ی جنسی از کودکان، فروش کودکان توسط خونواده های فقیر، برده داری نوین، برده داری جنسی، قاچاق انسان و اعضای بدن، تجاوز، ترور و حملات انتحاری (عملیات شهادت طلبانه!)، نژادپرستی، زن ستیزی، حیوان آزاری، سنگسار توله خرس! و انواع و اقسام رفتارهای کثافت دیگه ای که توی جوامع مختلف میگذره رو دارید میبینید یا در موردشون میشنوید و باید نگران اونها باشید
و در همین حین اتوود گونه ی جدیدی از انسان رو معرفی میکنه که از همه ی این رذایل به دور هست. مطلقا گیاهخواره و غذاش چمن و برگه. پوست بی مو و کلفتش در مقابل اشعه ی فرابنفش مقاومه. مثل خیلی از حیوانات جفتگیری فصلی داره و در نتیجه روابط جنسی افسارگسیخته نداره و خشونت رو درک نمیکنه و مثل یه صفحه ی سفید پاکه
داستان پر حادثه ای نیست ولی کشش و جذابیت خوبی داره و از خوندنش خیلی لذت بردم و هیچ بخشی ازش برام خسته کننده نبود. ارجاعات و اظهارات مذهبی جالبی هم داره
چیزی که در مورد یه کتاب خیلی حال مید� اینه که وقتی آدم کتاب رو تموم میکن� دوس داشته باشه که نویسنده� دوست صمیمی� باشه و بتونه هر موقع دوست داره یه زنگی بش بزنه
کاش اتوود دوست صمیمی من بود و عصرای جمعه میرفتم پیشش و برام چای میریخت و اون حرف میزد و من گوش میکردم
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
آخرین انسان.
Sign In »
Reading Progress
May 27, 2019
– Shelved
May 27, 2019
– Shelved as:
to-read
June 29, 2019
–
Started Reading
June 30, 2019
–
55.86%
"انگار حیوان ناطق نمیفهمه که وقتی خورد و بارش ته میکشه دیگه نباید بچه پس بندازه. انسان یکی از اون موجودات نادریه که با کاستی یافتن منابع غذاییش دایره ی زاد و ولد خودشو محدود نمیکنه. به عبارت دیگه - و البته تا یه حدی - ما هرچی کمتر میخوریم بیشتر بچه میسازیم"
page
281
July 26, 2019
– Shelved as:
science-fiction
July 26, 2019
–
Finished Reading
February 23, 2022
– Shelved as:
favorites
Comments Showing 1-10 of 10 (10 new)
date
newest »

message 1:
by
Mahsa.Badrian
(new)
-
added it
Sep 10, 2019 09:31AM

reply
|
flag

مرسی :) دوس دارم بیشتر بخونم ازش ولی هنوز نشده

خود نویسنده فک کنم گفته به نظر خودش این بهترین کتابشه
اگه اشتباه نکرده باشم"
خیلی ممنون
والا اونش رو نمیدونم چون در موردش جایی چیزی نخوندم
در مورد نویسنده ی مورد علاقه اش میدونم که ادگار الن پو بوده


اوه! من تحت فشار قرار گرفتم الان! :)) امیدوارم خوشتون بیاد ازش و این یکی باعث نشه باز فراری بشین از کتابخونه
مرسی که خوندین
راستی بعدش من دیدم دوستان از ترجمه کمی ناراضی بودن و میگفتن اوایل کتاب ترجمها� یه جوریه و قلق داره و همچین چیزایی
ولی خودم یادم نمیاد باهاش مشکلی داشته باشم. بهرحال گفتم که بگم

اوه! من تحت فشار قرار گرفتم ا..."
شخصا آدم سختگیری نیستم رو ترجمه و به نظرم بهتره آدم خیلی حساسیت نشون نده :))
در هر صورت مرسی که اطلاع دادید :)

اوه! من تحت فشا..."
آره من خودمم همینطورم :))
خواهش میکنم