Mehrdad's Reviews > داستان شاهدخت سرزمین ابدیت
داستان شاهدخت سرزمین ابدیت
by
by

داستان کتاب در مورد پسریه که به تازگی مادرش رو از دست داده و حالا به دنبال پرده برداری از گذشته مادرش و همینطور خودشه چرا که مادرش رازهای زیادی رو ناگفته باقی گذاشته بود. توی این راه اون با آدمهای جدیدی آشنا میشه که بخشی از گذشته رو با مادرش شریک شده بودن و اونا شروع میکنن به تعریف کردن قصه که یکی از این قصه ها، "شاهدخت سرزمین ابدیته".
ساختار روایی داستان به صورت سه روایت موازیه که توی هرکدوم کم کم تکه های پازل کنار هم قرار میگیرن و در نهایت همگی با هم یکی میشن. اینکه یکی از روایت ها حالتی افسانه مانند پیدا میکنه منو یاد فیلم The Fountain ساخته درن ارنوفسکی میندازه که به شدت عاشقش بودم و این رو هم به همون شکل دوست داشتم. لازمه بگم فیلم بعد از این کتاب ساخته شده و اسمشو نمیشه کپی برداری گذاشت.
برعکس نقطه قوت کتاب که روایتش بود، شخصیت پردازی ها مبهم و کلی بودن خیلی جاها و نمیشد گاهی فهمید درونشون داره چی رخ میده. البته خوشبختانه جاهای مهم این مطالب بیان میشدن و سردرگمی ای وجود نداشت و ارتباط خواننده حفظ میشد با خط احساسی داستان.
تقریباً کل کتابو یک نفس خوندم و لذت بردم حسابی.
آرش حجازی یه داستان رمانس معمایی ایرانی خوب برامون به جا گذاشت و صد حیف که اجازه انتشار نداره دیگه.
"مگر به جز قصه، چیز دیگری هم در این دنیا هست؟ من قصه ام..تو قصه ای..همه قصه ایم..."
پ.ن: قصهگ� عمرش جاودانه، همینطور عشقش، اما همواره تنهاست. شاید چون مال این دنیا نیست. یا شاید چون قاعده این دنیا جور دیگه ایه و ارزشمند چیز دیگه ایه. شایدم هردو...
ساختار روایی داستان به صورت سه روایت موازیه که توی هرکدوم کم کم تکه های پازل کنار هم قرار میگیرن و در نهایت همگی با هم یکی میشن. اینکه یکی از روایت ها حالتی افسانه مانند پیدا میکنه منو یاد فیلم The Fountain ساخته درن ارنوفسکی میندازه که به شدت عاشقش بودم و این رو هم به همون شکل دوست داشتم. لازمه بگم فیلم بعد از این کتاب ساخته شده و اسمشو نمیشه کپی برداری گذاشت.
برعکس نقطه قوت کتاب که روایتش بود، شخصیت پردازی ها مبهم و کلی بودن خیلی جاها و نمیشد گاهی فهمید درونشون داره چی رخ میده. البته خوشبختانه جاهای مهم این مطالب بیان میشدن و سردرگمی ای وجود نداشت و ارتباط خواننده حفظ میشد با خط احساسی داستان.
تقریباً کل کتابو یک نفس خوندم و لذت بردم حسابی.
آرش حجازی یه داستان رمانس معمایی ایرانی خوب برامون به جا گذاشت و صد حیف که اجازه انتشار نداره دیگه.
"مگر به جز قصه، چیز دیگری هم در این دنیا هست؟ من قصه ام..تو قصه ای..همه قصه ایم..."
پ.ن: قصهگ� عمرش جاودانه، همینطور عشقش، اما همواره تنهاست. شاید چون مال این دنیا نیست. یا شاید چون قاعده این دنیا جور دیگه ایه و ارزشمند چیز دیگه ایه. شایدم هردو...
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
داستان شاهدخت سرزمین ابدیت.
Sign In »
Reading Progress
November 24, 2019
–
Started Reading
November 24, 2019
– Shelved
November 26, 2019
–
Finished Reading