ŷ

آوانگارد| معرفی و بررسی کتاب's Reviews > آرامسایشگا

آرامسایشگا by بهمن فرسی
Rate this book
Clear rating

by
104731785
«امّا توما که یکی از آن دوازده بود، وقتی که عیسی آمد با ایشان نبود. شاگردان دیگر بدو گفتند خداوند را دیده‌ای�. بدیشان گفت تا در دو دستش جای میخ‌ه� را نبینم و انگشت خود را در جای میخ‌ه� نگذارم و دست خود را بر پهلویش ننهم ایمان نخواهم آورد.»[1]

یک داربست فلزی عظیم. داربست خانه‌خان� است. خانه‌های� با پهلوهای مساوی. این صحنه‌� نمایش است و راه‌پلّه‌ا� در گوشه‌ا� و سندانی عظیم در مرکز صحنه؛ فضای یک آرامسایشگا.

بهمن فُرسی نمایشنامه‌� آرامسایشگا را در سال ۱۳۵۶ هجری شمسی نوشت؛ با عنوانی تک‌کلمه‌ای� ساخته‌� خود نمایشنامه‌نوی�. در همان سال به سفارش اداره‌� تئاتر وزارت فرهنگ و و هنرِ وقت، به مدت یک ماه به کارگردانی خود نویسنده به روی صحنه رفت و بازیگران آن علی نصیریان، آذر فخر، مهین شهابی، خسرو شکیبایی، محبوبه بیات و دیگران بودند.

نویسنده، منتقد و نمایشنامه‌نوی� ایرانی، در سال ۱۳۱۲ در تبریز متولد شد. داستان‌نویس� را در کنار نمایشنامه و نقد در همان دوران جوانی آغاز کرد و رمان ممنوعه‌� «شب‌ی� شب‌دو� را نوشت و تعدادی داستان کوتاه و نمایشنامه نگاشت. در سال‌ها� اخیر، نشر بیدگل اقدام به چاپ نمایشنامه‌ها� پیشینِ این نویسنده‌� نامدار معاصر کرد و آرامسایشگا یکی از این نمایشنامه‌ها� قدیم بود که دوباره چاپ شد. نمایشنامه‌ا� با عنوانی ساختگی که به ترتیب تداعی‌گ� کلمات روبروست: آسایشگاه، سایشِ تدریجی، آرامگاه. آن‌ج� که باید مکانی باشد برای آسایش و آرامش بیمارانی که باید سلامت روان خود را بازیابند، اما در عوض تبدیل به مکانی هولناک می‌شو� که آنان را به فرسودگی تدریجی و زوال و سقوط می‌رسان�.
***
بخشی از مرور کتاب «آرامسایشگا» در سایت آوانگارد که به قلم «ماندانا حاجی‌حسینی� منتشر شده است.
برای خواندن کامل مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
1 like · flag

Sign into ŷ to see if any of your friends have read آرامسایشگا.
Sign In »

Reading Progress

Finished Reading
April 17, 2020 – Shelved

No comments have been added yet.