Tahmineh Baradaran's Reviews > حرمتشکنی�
حرمتشکنی�
by
by

درک دقیق و کاملی از مباحث اقتصادی و فلسفی ندارم . مثلا " سالهاست که اگر امروز مفهوم " ارزش اضافی " مطرح شده مارکس را خوانده و فکرکرده ام که آن راکاملا" دریافته ام ، درکمترازیک شبانه روزمتوجه شده ام که دراشتباه بوده ام . البته درمواجهه با فلسفه وضعیت بهتری دارم.
شاید اگر قطرکتاب کم نبود و نمیدانستم که درده فصل مختصر" نگاهی به دنیای هنر ، فیلم ، عکاسی و...دارد ، امکان نداشت که به سراغش بروم . تا آنجا که من برداشت کردم خوشم آمد .یکی دو فصل راهم خیلی کم فهمیدم که برمن حرجی نبود. ازمتن یکی از فصل ها :
هیچچی� در دنیا سادهت� و بشریت� از میلورزید� نیست. پس چرا نمیتوانی� میلها� خود را اظهار كنیم؟ چرا بیانكرد� و به قالب كلمات ریختن میله� برای ما اینقد� دشوار است؟ این كار به قدری دشوار است كه سرانجام آنها را مخفی میكنی� و جایی در نهانخانه دلمان دخمها� برای آنها میسازی� و میله� در آن دخمه مومیایی و مدفون میشوند� معلق میشون� و چشمبهرا� میمانن�.
ما قادر نیستیم میلها� خویش را در قالب زبان بریزیم، چراکه آنها را تصور کردهایم� «تصورکردن» به معنای اخص، یعنی از آنها تصوری در ذهن خود ساختهای�. درواقع، در دخمه درونمان چیزی به جز مشتی تصویر نیست، مثل کتاب مصوری برای کودکانی که هنوز خواندن نمیدانن�.
درمیانگذاشت� میلها� بهتصویردرآمد� و تصویرهای مورد میل، اما، کار دشواری است. به همین سبب است که ما این کار را به بعد موکول میکنی�. موکول میکنی� به لحظها� که رفتهرفت� در مییابی� میلما� تا ابد برنیاورده خواهد ماند- و درمییابی� که این میل اظهارنشده، خودِ واقعی ماست که تا ابد در دخمه درونمان زندانی شده است .
بحث کوتاهی هم درفصل حرمت شکنی ها راجع به صنعت هرزه نمایی ( پورنوگرافی ) دارد که برای من جدید وجالب بود.
شاید اگر قطرکتاب کم نبود و نمیدانستم که درده فصل مختصر" نگاهی به دنیای هنر ، فیلم ، عکاسی و...دارد ، امکان نداشت که به سراغش بروم . تا آنجا که من برداشت کردم خوشم آمد .یکی دو فصل راهم خیلی کم فهمیدم که برمن حرجی نبود. ازمتن یکی از فصل ها :
هیچچی� در دنیا سادهت� و بشریت� از میلورزید� نیست. پس چرا نمیتوانی� میلها� خود را اظهار كنیم؟ چرا بیانكرد� و به قالب كلمات ریختن میله� برای ما اینقد� دشوار است؟ این كار به قدری دشوار است كه سرانجام آنها را مخفی میكنی� و جایی در نهانخانه دلمان دخمها� برای آنها میسازی� و میله� در آن دخمه مومیایی و مدفون میشوند� معلق میشون� و چشمبهرا� میمانن�.
ما قادر نیستیم میلها� خویش را در قالب زبان بریزیم، چراکه آنها را تصور کردهایم� «تصورکردن» به معنای اخص، یعنی از آنها تصوری در ذهن خود ساختهای�. درواقع، در دخمه درونمان چیزی به جز مشتی تصویر نیست، مثل کتاب مصوری برای کودکانی که هنوز خواندن نمیدانن�.
درمیانگذاشت� میلها� بهتصویردرآمد� و تصویرهای مورد میل، اما، کار دشواری است. به همین سبب است که ما این کار را به بعد موکول میکنی�. موکول میکنی� به لحظها� که رفتهرفت� در مییابی� میلما� تا ابد برنیاورده خواهد ماند- و درمییابی� که این میل اظهارنشده، خودِ واقعی ماست که تا ابد در دخمه درونمان زندانی شده است .
بحث کوتاهی هم درفصل حرمت شکنی ها راجع به صنعت هرزه نمایی ( پورنوگرافی ) دارد که برای من جدید وجالب بود.
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
حرمتشکنی�.
Sign In »
Reading Progress
October 10, 2020
– Shelved
October 10, 2020
– Shelved as:
to-read
November 13, 2020
–
Started Reading
November 18, 2020
–
Finished Reading