Mahan's Reviews > رودین
رودین
by
by

*نمره ی واقعی ۱.۵
اثری سردرگم و ضعیف…ماجرا� داستان در روستایی در روسیه اتفاق میافت�.نویسنده در همان بخش های ابتدایی شخصیت ها را معرفی میکند و نکته ی عجیب اینکه حضور بعضی از شخصیت ها کاملا غیرضروری ست و در جریان داستان هیچ تاثیری ندارند.در سراسر داستان مشخص نیست نویسنده چه مفهومی را میخواه� برساند.بخشی از دیالوگ ها کاملا غیرضروری و بخشی کاملا گنگ هستند.برای نمونه نویسنده دائما از حقیقت و کشف حقیقت حرف میزند اما به هیچ روی هدف نویسنده از تکرار این دو کلمه مشخص نیست؛کدام حقیقت؟
یا نویسنده از تاثیر سخنان شخصیت اصلی داستان “دمیتر� نیکلایویچ رودین� بر مردم می گوید و طوری “رودین� را توصیف میکند که گویی او قدرت فرابشری دارد.برای مثال می گوید با سخنان خود به روح اشخاص، به خصوص جوانان، نفوذ میکند!!!
تعلیق های نابجا، دیالوگ های غیرضروری، اصرار در استفاده از کلماتی مانند دانشمند، حقیقت و فلسفه، عشق های بی مفهوم،نتیجه گیری های عجیب،پایانبند� ضعیف و� از دیگر ایرادات داستان است.
اما همه این ها به کنار گویا در سراسر داستان تکلیف خود نویسنده با شخصیت اصلی داستان مشخص نیست.مشخص نیست که “رودین� یک شیاد است،یا یک انسان شریف.مشخص نیست “رودین� یک ابله به تمام معناست یا یک نابغه.در کل تکلیف خواننده با شخصیت اصلی داستان تا پایان ماجرا مشخص نمی شود و سرنوشت اکثر شخصیت های داستان مشخص نشده و از جایی به بعد ماجرای آنه� رها می شود.گویا نویسنده صرفا آنها را خلق کرده و نمی دانست با آنها میخواهد چه کند.
اثری سردرگم و ضعیف…ماجرا� داستان در روستایی در روسیه اتفاق میافت�.نویسنده در همان بخش های ابتدایی شخصیت ها را معرفی میکند و نکته ی عجیب اینکه حضور بعضی از شخصیت ها کاملا غیرضروری ست و در جریان داستان هیچ تاثیری ندارند.در سراسر داستان مشخص نیست نویسنده چه مفهومی را میخواه� برساند.بخشی از دیالوگ ها کاملا غیرضروری و بخشی کاملا گنگ هستند.برای نمونه نویسنده دائما از حقیقت و کشف حقیقت حرف میزند اما به هیچ روی هدف نویسنده از تکرار این دو کلمه مشخص نیست؛کدام حقیقت؟
یا نویسنده از تاثیر سخنان شخصیت اصلی داستان “دمیتر� نیکلایویچ رودین� بر مردم می گوید و طوری “رودین� را توصیف میکند که گویی او قدرت فرابشری دارد.برای مثال می گوید با سخنان خود به روح اشخاص، به خصوص جوانان، نفوذ میکند!!!
تعلیق های نابجا، دیالوگ های غیرضروری، اصرار در استفاده از کلماتی مانند دانشمند، حقیقت و فلسفه، عشق های بی مفهوم،نتیجه گیری های عجیب،پایانبند� ضعیف و� از دیگر ایرادات داستان است.
اما همه این ها به کنار گویا در سراسر داستان تکلیف خود نویسنده با شخصیت اصلی داستان مشخص نیست.مشخص نیست که “رودین� یک شیاد است،یا یک انسان شریف.مشخص نیست “رودین� یک ابله به تمام معناست یا یک نابغه.در کل تکلیف خواننده با شخصیت اصلی داستان تا پایان ماجرا مشخص نمی شود و سرنوشت اکثر شخصیت های داستان مشخص نشده و از جایی به بعد ماجرای آنه� رها می شود.گویا نویسنده صرفا آنها را خلق کرده و نمی دانست با آنها میخواهد چه کند.
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
رودین.
Sign In »
Reading Progress
Comments Showing 1-6 of 6 (6 new)
date
newest »

message 1:
by
Somayeh
(new)
May 20, 2021 12:32PM

reply
|
flag

بنده با شما موافقم.از دید من کتاب ها دو دسته اند:کتاب هایی که به دنبال رساندن مفهوم خاصی هستند و عمیق اند و کتاب هایی که پیام مشخصی ندارند و صرفا جهت سرگرمی هستند.دسته ی دوم چون پیامی ندارند فرم روایت داستان باید جذاب باشه تا نمره قابل قبولی بگیرند.اما دسته اول گاهی
اوقات شیوه ی روایت فدای مفهوم میشود و یا برعکس.تعداد معدودی نویسنده هستند که میتوانند هم داستان جذابی بسازند و هم مفهوم را تمام و کمال برسانند مثل تولستوی،داستایفسکی،فلوبر و رومن رولان و...(چون آثار این نویسندگان را خوانده ام اسمشان را آوردم).اما راجع به این کتاب باید عرض کنم از دید بنده، داستان کاملا سطحی ست و چنانچه خودتان مطالعه فرمایید به این نکته پی خواهید برد.از انجایی که داستان سطحی ست و هیچ مفهوم مشخصی وجود ندارد و حتی در برخی موارد نویسنده کاملا از واقعیت فاصله میگیرد و شعار می دهد بنابراین عمقی وجود نداشت که به آن بپردازم یا بخواهم چندین بار مطالعه کنم بنابراین به بیان ایرادت ساختاری داستان اکتفا کردم.در مورد آثاری که عمیق اند و خواننده را به فکر وامیدارند بنده با یک بار خواندن اصلا به خود اجازه نوشتن نقد و بررسی را نمی دهم.باید اضافه کنم، صد البته نظر دوستانی که عقیده دارند این کتاب عمیق است محترم است.ممنونم از توجه شما دوست گرامی


نکته اول:مگر امکان دارد از ابتدا متوجه شد داستان ایراد دارد؟ اگر قرار است کتابی را به درستی بررسی کنیم، باید تا انتها، بدون پیش داوری، آن را مطالعه کنیم.
نکته دوم:همونطور که در نقد اشاره کردم داستان تعلیق های نابجا داشت یعنی نویسنده امید میداد که در نهایت مجهولات روشن خواهند شد.
نکته سوم:اصولا عادت به نیمه کاره رها کردن کتاب ها ندارم(تنها کتابی که نیمه کاره رها کردم طبل حلبی بود که در آینده آن را هم به اتمام خواهند رساند) و معتقدم تمام کتاب ها ارزش حداقل یکبار خوانده شدن را دارند.
نکته چهارم:تورگنیف از نویسندگان مهم ادبیات روسیه است و رودین اولین رمان اوست و برنامه دارم باقی کتاب های این نویسنده را هم بخوانم.بنابراین مشاهده روند پیشرفت نویسنده جالب خواهد بود.