Hamid's Reviews > دربارهٔ تلویزیون و سلطهٔ ژورنالیسم
دربارهٔ تلویزیون و سلطهٔ ژورنالیسم
by
by

تو سال ۹۶ یه برنامه تو دفتر کار بوردیو ضبط میشه به مدت یک ساعت، اینجور که بر خلاف رسوم برنامهها� تلویزیونی از حرکت دوربین و قطع تصویر و پخش موسیقی خبری نیست و تمام یک ساعت رو بوردیو بیوقف� مقابل یه دوربین ثابت حرف میزنه. راجع به الزامات حاکم بر تلویزیون و نقشی که تلویزیون در حفظ نظم موجود و ساختارهای قدرت ایفا میکنه. گفتار دوم هم درباره ژورنالیسمه، هم از نوع مطبوعاتی هم تلویزیونی، اینکه چطور ارزشها� خبری غلط تولید و تکرار میشه و به اسم مخاطبسنج� به کل فضای ژورنالیسم تحمیل میشه.
بخش اول که درباره تلویزیونه، حرف از این میزنه که چطور تلویزیون با پر کردن برنامهها� از هیچ (خلا) عملن اطلاعاتی به بیننده نمیده و نظم موجود رو حفظ میکنه. و اینکه تو موقعیتها� مختلف با نشون دادن بخشها� حاشیها� یک موضوع جا رو برای نشون دادن اصل داستان میگیره در حالیکه این ژست رو هم داره که به قضیه پرداخته. و چند بخش دیگه که فضای حاکم بر تلویزیون چیه و قدرت بسیج توده تلویزیون میتونه چه تبعاتی داشته باشه. کنار همه اینها اما بوردیو اصرار داره که هیچ علاقها� به نخبهگرای� تو تلویزیون نداره، اما مشخص نمیکن� که چطور میشه کنترل کرد تلویزیون رو و انتظارش اصلن از تلویزیون چیه.
تو گفتار دوم هم که راجع به ژورنالیسمه، منطق حاکم بر ژورنالیسم رو نقد میکنه. چیزهایی که تبدیل شدن به اصول ژورنالیسم مثل اینکه خبر جدید باشه و خارق العاده باشه و مخاطب زیاد داشته باشه رو میبره زیر سوال و فضایی که باعث شده اینها تبدیل به ارزش خبری بشن رو تعریف و نقد میکنه. این بخش دوم به نظرم خیلی فشردهس�. بخش اول که راجع به تلویزیونه خیلی چیزا که مطرح میشه از بدیهیاته و یه اشاره کافیه برا رسوندنش، ولی تو مورد دوم داره اصولی که سالهاست مطبوعات رو میگردونه رو میبره زیر سوال. من ترجیح میدادم خیلی بیشتر بمونه رو این بحث و یه بدیلی هم ارائه کنه. از نقد صرف عبور کنه، ولی نمیکنه.
در کل خوب بود و سادهفه� و راضیا�
بخش اول که درباره تلویزیونه، حرف از این میزنه که چطور تلویزیون با پر کردن برنامهها� از هیچ (خلا) عملن اطلاعاتی به بیننده نمیده و نظم موجود رو حفظ میکنه. و اینکه تو موقعیتها� مختلف با نشون دادن بخشها� حاشیها� یک موضوع جا رو برای نشون دادن اصل داستان میگیره در حالیکه این ژست رو هم داره که به قضیه پرداخته. و چند بخش دیگه که فضای حاکم بر تلویزیون چیه و قدرت بسیج توده تلویزیون میتونه چه تبعاتی داشته باشه. کنار همه اینها اما بوردیو اصرار داره که هیچ علاقها� به نخبهگرای� تو تلویزیون نداره، اما مشخص نمیکن� که چطور میشه کنترل کرد تلویزیون رو و انتظارش اصلن از تلویزیون چیه.
تو گفتار دوم هم که راجع به ژورنالیسمه، منطق حاکم بر ژورنالیسم رو نقد میکنه. چیزهایی که تبدیل شدن به اصول ژورنالیسم مثل اینکه خبر جدید باشه و خارق العاده باشه و مخاطب زیاد داشته باشه رو میبره زیر سوال و فضایی که باعث شده اینها تبدیل به ارزش خبری بشن رو تعریف و نقد میکنه. این بخش دوم به نظرم خیلی فشردهس�. بخش اول که راجع به تلویزیونه خیلی چیزا که مطرح میشه از بدیهیاته و یه اشاره کافیه برا رسوندنش، ولی تو مورد دوم داره اصولی که سالهاست مطبوعات رو میگردونه رو میبره زیر سوال. من ترجیح میدادم خیلی بیشتر بمونه رو این بحث و یه بدیلی هم ارائه کنه. از نقد صرف عبور کنه، ولی نمیکنه.
در کل خوب بود و سادهفه� و راضیا�
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
دربارهٔ تلویزیون و سلطهٔ ژورنالیسم.
Sign In »
Reading Progress
August 1, 2012
–
Started Reading
August 1, 2012
– Shelved
August 3, 2012
–
Finished Reading