Robert Khorsand's Reviews > وقتی از دویدن صحبت میکن� در چه موردی صحبت میکن�
وقتی از دویدن صحبت میکن� در چه موردی صحبت میکن�
by
by

وقتی از دویدن صحبت میکن� در چه موردی صحبت میکن� یک کتاب متفاوت از هاروکی موراکامی نویسنده� بزرگ ژاپنیس� که من دوستش داشتم و با تک تک سلولها� بدنم پای سطر سطر این کتاب نشستم اما اینکه چرا انقدر با آن ارتباط برقرار کردم را در انتهای ریویو به شرح کامل نوشتها� و بخاطر این در آخر ریویو قرار دادم که اگر شخصی خواست گذشته من رو بخواند و حتی ازش الهام بگیرد اختیار عمل داشته باشد و من خواندن آن را به اجبار همراه ریویو به او تحمیل نکرده باشم و اگر شخصی نخواست هم صرفا بتواند به خواندن ریویو قناعت کند و از نظری طولانی آزردهخاط� نگردد.
موراکامی در این کتاب٬� خاطرات و بخشها� پررنگ از زندگی خودش در طی چندین سال را گردآوری و به شکل یک کتاب در آورده. خواننده پس از خواندن این کتاب خواهد فهمید: چطور موراکامی نویسنده شد٬ چطور قبل و اوایل نویسندگی امرار معاش میکرد� علایقش چه بود٬ چرا میدوید� چرا هیچوقت از دویدن دست برنداشت٬ تواناییه� و کاستیها� خودش رو در چه میدی� و برخی جزئیات تاثیرگذار دیگر از زندگی او. طبیعتا علاقهمندا� موراکامی از خواندن این خاطرات (زندگینامه) او لذت میبرن� اما از نظر من این کتاب میتوان� الهام بخش زندگی خیلیه� در سراسر دنیا باشد. اینکه شما هر شکلی هستید٬ هر استعدادی دارید٬ ه� مشکلی در بدنتان دارید نباید هیچوقت دست از تلاش بکشید٬� حتی پس از رسیدن به هدف باز هم نباید بیخیال شوید. ما ممکنه روزانه دهه� عیب در خودمان ببینیم اما برای رفع آنها چقدر تلاش میکنیم؟ و از همه مهمتر چقدر تلاش میکنیم بجای بولد کردن عیبه� استعدادهای خود را شکوفا کنیم؟ چقدر برای تواناییهایما� میجنگیم� خواندن این کتاب وقت زیادی نمیبر� و میتوانی� همانند من در کنار حتی یک رمان دوست داشتنی از خود موراکامی بخوانید و لذت ببرید٬ برای همین پیشنهاد میکنم حتما در لیست خواندن قرار بدیدش. در مورد ترجمه هم نگران نباشید٬ به جرات میگم تنها کتاب از موراکامی هست که سانسور نداره چون هیچ موردی که قابل سانسور باشه در کتاب وجود ندارد.
در پایان میرس� به دلیل شخصی که با تک تک سلولها� بدنم حرفها� موراکامی را تا آخرین خط خواندم و به دلم نشست: روزی در زمستان ۱۳۹۷ دیدم یک مرد سیگاریِ عصبیِ چاق و افسرده هستم با ۱۰۹کیلو وزن٬ توان ۱ طبقه پلهنورد� یا ۵۰۰ متر پیاده روی ندارم٬ یک روز همانند موراکامی که وقتی ۱۶ ساله بود اینبار من در ۲۹ سالگی بعد بیرون آمدن از حمام جلوی آینه� قدی ایستادم٬ به بدنم نگاه کردم٬ ابتدا از خودم خجالت کشیدم و بدم آمد٬ اقدام به شمردن ایرادهای خودم کردم و به این فکر میکردم که با این ایرادها زنت حق داشت که تنهات بذاره... در آن روز یعنی در ۲۷ دی ۱۳۹۷ تصمیم گرفتم درست از همین لحظه سیگار٬ مشروب٬ فستفو� و قند را برای همیشه از زندگی خودم کنار بگذارم و از همین فردا صبح شروع به پیاده روی کنم٬ اوایل بعد از ۵۰۰ متر قدم زدن به نفس میافتاد� اما ۳ ماه طول کشید تا با افزایش مسافت روزانه و کاهش وزن هفتگی بالاخره توانستم مسافت پیاده روی را به ۱۰ کیلومتر برسانم و بعد آن پیاده روی را کنار گذاشتم و شروع به دویدن در مسافت کوتاه کردم و هر روز همانند موراکامی به مسافتم اضافه میکردم. در یکسال اول موفق شدم ۴۶ کیلو از وزن خودم کاهش بدم و به ۶۳ کیلو وزن برسم بدون حتی ۱ گرم چربی در بدن اما بیخیال دویدن نشدم و چون با این میزان کاهش وزن عضلات زیادی را از دست داده بودم برنامه خود را تغییر دادم به ۴ روز تمرین با وزنه و ۳ روز استراحت بین تمرینات قدرتی را به دویدن اختصاص دادم٬ همانند نویسنده در بیش از ۲ سالی که میگذرد تا به امروز و نویسنده در طول این سالهای زیاد تعداد روزهایی که ورزش نکردم به تعداد انگشتها� دستم نمیرسد. قند٬ فستفو� و کشیدن سیگار تبدیل به خط قرمز من شدهان�! من امروز وقتی جلوی آینه میایست� بدن عضلانی و بدون چربی خودم رو که میبین� همانند نویسنده از این بابت به خودم افتخار میکن� و دقیقا مانند حرف پایانی نویسنده که گفت روی سنگ قبرم بنویسید:(حداقل هرگز پیادهرو� نکرد) دلم میخواد وقتی از دنیا رفتم روی سنگ قبرم بنویسند:(حداقل هرگز تسلیم نشد).
موراکامی در این کتاب٬� خاطرات و بخشها� پررنگ از زندگی خودش در طی چندین سال را گردآوری و به شکل یک کتاب در آورده. خواننده پس از خواندن این کتاب خواهد فهمید: چطور موراکامی نویسنده شد٬ چطور قبل و اوایل نویسندگی امرار معاش میکرد� علایقش چه بود٬ چرا میدوید� چرا هیچوقت از دویدن دست برنداشت٬ تواناییه� و کاستیها� خودش رو در چه میدی� و برخی جزئیات تاثیرگذار دیگر از زندگی او. طبیعتا علاقهمندا� موراکامی از خواندن این خاطرات (زندگینامه) او لذت میبرن� اما از نظر من این کتاب میتوان� الهام بخش زندگی خیلیه� در سراسر دنیا باشد. اینکه شما هر شکلی هستید٬ هر استعدادی دارید٬ ه� مشکلی در بدنتان دارید نباید هیچوقت دست از تلاش بکشید٬� حتی پس از رسیدن به هدف باز هم نباید بیخیال شوید. ما ممکنه روزانه دهه� عیب در خودمان ببینیم اما برای رفع آنها چقدر تلاش میکنیم؟ و از همه مهمتر چقدر تلاش میکنیم بجای بولد کردن عیبه� استعدادهای خود را شکوفا کنیم؟ چقدر برای تواناییهایما� میجنگیم� خواندن این کتاب وقت زیادی نمیبر� و میتوانی� همانند من در کنار حتی یک رمان دوست داشتنی از خود موراکامی بخوانید و لذت ببرید٬ برای همین پیشنهاد میکنم حتما در لیست خواندن قرار بدیدش. در مورد ترجمه هم نگران نباشید٬ به جرات میگم تنها کتاب از موراکامی هست که سانسور نداره چون هیچ موردی که قابل سانسور باشه در کتاب وجود ندارد.
در پایان میرس� به دلیل شخصی که با تک تک سلولها� بدنم حرفها� موراکامی را تا آخرین خط خواندم و به دلم نشست: روزی در زمستان ۱۳۹۷ دیدم یک مرد سیگاریِ عصبیِ چاق و افسرده هستم با ۱۰۹کیلو وزن٬ توان ۱ طبقه پلهنورد� یا ۵۰۰ متر پیاده روی ندارم٬ یک روز همانند موراکامی که وقتی ۱۶ ساله بود اینبار من در ۲۹ سالگی بعد بیرون آمدن از حمام جلوی آینه� قدی ایستادم٬ به بدنم نگاه کردم٬ ابتدا از خودم خجالت کشیدم و بدم آمد٬ اقدام به شمردن ایرادهای خودم کردم و به این فکر میکردم که با این ایرادها زنت حق داشت که تنهات بذاره... در آن روز یعنی در ۲۷ دی ۱۳۹۷ تصمیم گرفتم درست از همین لحظه سیگار٬ مشروب٬ فستفو� و قند را برای همیشه از زندگی خودم کنار بگذارم و از همین فردا صبح شروع به پیاده روی کنم٬ اوایل بعد از ۵۰۰ متر قدم زدن به نفس میافتاد� اما ۳ ماه طول کشید تا با افزایش مسافت روزانه و کاهش وزن هفتگی بالاخره توانستم مسافت پیاده روی را به ۱۰ کیلومتر برسانم و بعد آن پیاده روی را کنار گذاشتم و شروع به دویدن در مسافت کوتاه کردم و هر روز همانند موراکامی به مسافتم اضافه میکردم. در یکسال اول موفق شدم ۴۶ کیلو از وزن خودم کاهش بدم و به ۶۳ کیلو وزن برسم بدون حتی ۱ گرم چربی در بدن اما بیخیال دویدن نشدم و چون با این میزان کاهش وزن عضلات زیادی را از دست داده بودم برنامه خود را تغییر دادم به ۴ روز تمرین با وزنه و ۳ روز استراحت بین تمرینات قدرتی را به دویدن اختصاص دادم٬ همانند نویسنده در بیش از ۲ سالی که میگذرد تا به امروز و نویسنده در طول این سالهای زیاد تعداد روزهایی که ورزش نکردم به تعداد انگشتها� دستم نمیرسد. قند٬ فستفو� و کشیدن سیگار تبدیل به خط قرمز من شدهان�! من امروز وقتی جلوی آینه میایست� بدن عضلانی و بدون چربی خودم رو که میبین� همانند نویسنده از این بابت به خودم افتخار میکن� و دقیقا مانند حرف پایانی نویسنده که گفت روی سنگ قبرم بنویسید:(حداقل هرگز پیادهرو� نکرد) دلم میخواد وقتی از دنیا رفتم روی سنگ قبرم بنویسند:(حداقل هرگز تسلیم نشد).
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
وقتی از دویدن صحبت میکن� در چه موردی صحبت میکن�.
Sign In »
Reading Progress
February 8, 2021
–
Started Reading
February 8, 2021
– Shelved
February 8, 2021
–
26.0%
"مهمترین چیزی که در مدرسه یاد میگیری� این است که چیزهای مهم را نمیتوا� در مدرسه آموخت."
February 9, 2021
– Shelved as:
biography
February 9, 2021
– Shelved as:
japanese
February 9, 2021
–
Finished Reading
April 10, 2021
– Shelved as:
haruki-murakami
December 25, 2021
– Shelved as:
2021
Comments Showing 1-7 of 7 (7 new)
date
newest »

message 1:
by
S.Zohreh
(new)
-
added it
Feb 09, 2021 01:05PM

reply
|
flag

به قول انگلیسیه�: ایف آی کن، یو کن، خدا رو بذار مشغول کارهای خودش باشه به خودت بیا و از خودت ورژنی بساز که عاشقش بشی، قطعا میتونی👏🏻

دارم به این فکر میکنم که چطور ممکنه یکی در خاورِ دور کتابهای� بنویسه که ما این سر دنیا با خواندنشون عاشقش بشیم؟ راستی خودتم که عاشقشی بخونش تو فرصت مناسب