Mohammad Hrabal's Reviews > سقوط
سقوط
by
by

یک. در مورد ترجمه� «شورانگیز فرخ» احساس خوبی نداشتم.
دو. مقدمه� هوشنگ گلشیری را پس از خواندن کتاب بخوانید.
سه. کتاب کم حجم است ولی کشش آن کم است و باید با حوصله بخوانید.
چهار. پس از خواندن سقوط صفحات 146 تا 157 کتاب «فلسفه� کامو»؛ ریچارد کمبر؛ خشایار دیهیمی را مطالعه کنید.
شیرجهها� نرفته گاهی کوفتگیها� عجیبی به جا میگذار�. ص 47 کتاب
احساس احقاق حق، رضایت خاطر از حقانیت خود، شادی از احترام به خود، اینها محرکها� نیرومندی هستند که ما را استوار میدارن� یا به پیش میبرن�. ص 49 کتاب
بالاتر از دیگران زیستن هنوز تنها راهی است برای اینکه اکثر مردم انسان را ببینند و به او احترام بگذارند. ص 56 کتاب
آقای عزیز، آیا در واقع این همان بهشت نبود: مستقیما با زندگی در آمیختن؟ زندگی من همین بود. هرگز نیازی نداشتم که شیوه� زیستن را بیاموزم. در این مورد از بدو تولد همه چیز را میدانست�. ص 57 کتاب
دوستی به این سادگی نیست. به مرور ایام و با رنج بسیار به دست میآید� اما چون به دست آمد، دیگر راهی برای خلاصی از آن وجود ندارد، باید در برابرش سینه سپر کرد. ص 60 کتاب
انسان چنین است، آقای عزیز، دو چهره دارد: نمیتوان� بی آنکه به خود عشق بورزد دیگری را دوست بدارد. ص 63 کتاب
من زندگی را دوست دارم، ضعف حقیقی من همین است. به حدی دوستش دارم که از آنچه جز خود زندگی است هیچ گونه تصوری ندارم. فکر نمیکنی� که در این ولع به زندگی چیز عامیانها� وجود دارد؟ ص 100 کتاب
مردم برای اینکه خود محاکمه نشوند در محاکمه کردن شتاب میکنن�. ص 105 کتاب
ما به ندرت برای کسانی که از ما بهترند راز دل میگویی�. حتی از محضرشان میگریزی�. در مقابل، بیشتر اوقات اسرار خود را نزد کسانی اعتراف میکنی� که به ما شباهت دارند و در ضعفه� و حقارتهایما� شریکند. ص 107 کتاب
باور کنید ادیان از لحظها� که دم از اخلاق میزنن� و با صدور فرمان تهدید میکنند� به خطا میرون�. ص 132 کتاب
سانسور همان چیزی را که نهی می کند به فریاد بلند اعلام میدار�. ص 136 کتاب
دو. مقدمه� هوشنگ گلشیری را پس از خواندن کتاب بخوانید.
سه. کتاب کم حجم است ولی کشش آن کم است و باید با حوصله بخوانید.
چهار. پس از خواندن سقوط صفحات 146 تا 157 کتاب «فلسفه� کامو»؛ ریچارد کمبر؛ خشایار دیهیمی را مطالعه کنید.
شیرجهها� نرفته گاهی کوفتگیها� عجیبی به جا میگذار�. ص 47 کتاب
احساس احقاق حق، رضایت خاطر از حقانیت خود، شادی از احترام به خود، اینها محرکها� نیرومندی هستند که ما را استوار میدارن� یا به پیش میبرن�. ص 49 کتاب
بالاتر از دیگران زیستن هنوز تنها راهی است برای اینکه اکثر مردم انسان را ببینند و به او احترام بگذارند. ص 56 کتاب
آقای عزیز، آیا در واقع این همان بهشت نبود: مستقیما با زندگی در آمیختن؟ زندگی من همین بود. هرگز نیازی نداشتم که شیوه� زیستن را بیاموزم. در این مورد از بدو تولد همه چیز را میدانست�. ص 57 کتاب
دوستی به این سادگی نیست. به مرور ایام و با رنج بسیار به دست میآید� اما چون به دست آمد، دیگر راهی برای خلاصی از آن وجود ندارد، باید در برابرش سینه سپر کرد. ص 60 کتاب
انسان چنین است، آقای عزیز، دو چهره دارد: نمیتوان� بی آنکه به خود عشق بورزد دیگری را دوست بدارد. ص 63 کتاب
من زندگی را دوست دارم، ضعف حقیقی من همین است. به حدی دوستش دارم که از آنچه جز خود زندگی است هیچ گونه تصوری ندارم. فکر نمیکنی� که در این ولع به زندگی چیز عامیانها� وجود دارد؟ ص 100 کتاب
مردم برای اینکه خود محاکمه نشوند در محاکمه کردن شتاب میکنن�. ص 105 کتاب
ما به ندرت برای کسانی که از ما بهترند راز دل میگویی�. حتی از محضرشان میگریزی�. در مقابل، بیشتر اوقات اسرار خود را نزد کسانی اعتراف میکنی� که به ما شباهت دارند و در ضعفه� و حقارتهایما� شریکند. ص 107 کتاب
باور کنید ادیان از لحظها� که دم از اخلاق میزنن� و با صدور فرمان تهدید میکنند� به خطا میرون�. ص 132 کتاب
سانسور همان چیزی را که نهی می کند به فریاد بلند اعلام میدار�. ص 136 کتاب
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
سقوط.
Sign In »
Reading Progress
Finished Reading
March 1, 2021
– Shelved
Comments Showing 1-2 of 2 (2 new)
date
newest »

message 1:
by
Moshtagh
(new)
-
rated it 5 stars
Mar 03, 2021 01:41PM

reply
|
flag