Ali Karimnejad's Reviews > روح پراگ
روح پراگ
by
by

3.5
اندکی زندگینام� + مقالاتی چند اندر باب فرهنگ + گذری کوتاه بر انقلاب 1989 + مروری قابل توجه بر آثار کافکا (؟!)
راستش بنظرم به سختی بشه به این مجموعه، کتاب گفت. اما از اونجایی که تعریف دقیقی از "کتاب" موجود نیست قصد ندارم گیر بدم و حتی میخوا� بگم به لحاظ کیفی خیلی هم خوب بود. مثلا فصل آخر کتاب که بررسی آثار و شخصیت کافکا میپرداز� بنظرم خیلی عالی بود و میتون� منبع بسیار خوبی برای درک آثار کافکا باشه. اما حقیقتا هیچ ربطی به باقی کتاب نداشت!ا
اونچه که برای خود من بشخصه خیلی جذابیت داشت، فصلها� سوم و چهارم کتاب بود.
توی فصل سوم که به نوعی بررسی ساختار حکومتها� توتالیتر هم هست، کلیما به شرح و بررسی مبارزه روشنفکران چکسلواکی با حکومت میپرداز� و اینکه چطور این افراد به ظاهر بیقدر� نهایتا دستگاه خشن و بیرح� حکومتی رو خنثی کردن. بنظرم این فصل تا حد زیادی هم یادآور کتاب "قدرت بیقدرتا�" نوشته واتسلاو هاول (از همرزمان و نویسندهها� هم عصر کلیما ) بود ولی از جهاتی خیلی جالب توجهت�.
خیلی خلاصهطو� کلیما عنوان میکن� که چطور حکومت توتالیتر علی رغم موفقیت بالقوه در همه زمینهها� برغم تلاشها� گسترده قادر نخواهد بود از طریق عُمال دستنشاند� خودش، هنری همترا� با هنر و فرهنگ اصیل ایجاد کنه (به دلایلی که عمدتا به رها نبودن ذهن و دل خالق اثر بر میگرد�) و این همونجایی هستش که حکومت توتالیتر آسیبپذیر�. (یاد مرحوم شجریان افتادم). و عنوان میکن� که چطور نویسندگان و روشنفکران چک، با وجود ممنوعیت کاری و فشار و بازداشت، نه تنها حاضر نشدند با دستگاه حکومتی همکاری کنند که با کارها و نوشتهها� خودشون راهنما و الهام بخش نسل جدید شدند و نوشتهها� اونها سنگ بنای منشور 77 شد.
در فصل چهارم هم به وظیفه روشنفکر در جامعه میپرداز� و اینکه ظهور ایدئولوژیها� قرن بیستم نظیر فاشیسم و کمونیسم عمدتا حاصل خیانت روشنفکرانی بودن که تودهها� مردم رو تنها گذاشتند و در عوض "تنها" به خلق مفاهیم انتزاعی و انقلابی پرداختند که در نتیجه اونها فاصله بین تودهها� مردم و روشنفکران بیشتر و بیشتر شد. به طوری که طیفها� گسترده مردم، تدریجا به دنبال افراد پوپولیستی به راه افتادن که در قبال هر مساله پیچیده و بغرنجی، راه حلی شدیدا سادهساز� شده اما ناشدنی ارائه میداد� و توهم فهمیدن مسائل رو با شاخصها� سیاه و سفید به اونها ارزانی کردن. به این ترتیب بود قدرت تدریجا در دستان کسانی افتاد که نهایتا جنگه� و کشتارهای بسیار کردن و ضربات جبران ناپذیری به همه جنبهها� حیات یک ملت� وارد آوردن
اندکی زندگینام� + مقالاتی چند اندر باب فرهنگ + گذری کوتاه بر انقلاب 1989 + مروری قابل توجه بر آثار کافکا (؟!)
راستش بنظرم به سختی بشه به این مجموعه، کتاب گفت. اما از اونجایی که تعریف دقیقی از "کتاب" موجود نیست قصد ندارم گیر بدم و حتی میخوا� بگم به لحاظ کیفی خیلی هم خوب بود. مثلا فصل آخر کتاب که بررسی آثار و شخصیت کافکا میپرداز� بنظرم خیلی عالی بود و میتون� منبع بسیار خوبی برای درک آثار کافکا باشه. اما حقیقتا هیچ ربطی به باقی کتاب نداشت!ا
اونچه که برای خود من بشخصه خیلی جذابیت داشت، فصلها� سوم و چهارم کتاب بود.
توی فصل سوم که به نوعی بررسی ساختار حکومتها� توتالیتر هم هست، کلیما به شرح و بررسی مبارزه روشنفکران چکسلواکی با حکومت میپرداز� و اینکه چطور این افراد به ظاهر بیقدر� نهایتا دستگاه خشن و بیرح� حکومتی رو خنثی کردن. بنظرم این فصل تا حد زیادی هم یادآور کتاب "قدرت بیقدرتا�" نوشته واتسلاو هاول (از همرزمان و نویسندهها� هم عصر کلیما ) بود ولی از جهاتی خیلی جالب توجهت�.
خیلی خلاصهطو� کلیما عنوان میکن� که چطور حکومت توتالیتر علی رغم موفقیت بالقوه در همه زمینهها� برغم تلاشها� گسترده قادر نخواهد بود از طریق عُمال دستنشاند� خودش، هنری همترا� با هنر و فرهنگ اصیل ایجاد کنه (به دلایلی که عمدتا به رها نبودن ذهن و دل خالق اثر بر میگرد�) و این همونجایی هستش که حکومت توتالیتر آسیبپذیر�. (یاد مرحوم شجریان افتادم). و عنوان میکن� که چطور نویسندگان و روشنفکران چک، با وجود ممنوعیت کاری و فشار و بازداشت، نه تنها حاضر نشدند با دستگاه حکومتی همکاری کنند که با کارها و نوشتهها� خودشون راهنما و الهام بخش نسل جدید شدند و نوشتهها� اونها سنگ بنای منشور 77 شد.
در فصل چهارم هم به وظیفه روشنفکر در جامعه میپرداز� و اینکه ظهور ایدئولوژیها� قرن بیستم نظیر فاشیسم و کمونیسم عمدتا حاصل خیانت روشنفکرانی بودن که تودهها� مردم رو تنها گذاشتند و در عوض "تنها" به خلق مفاهیم انتزاعی و انقلابی پرداختند که در نتیجه اونها فاصله بین تودهها� مردم و روشنفکران بیشتر و بیشتر شد. به طوری که طیفها� گسترده مردم، تدریجا به دنبال افراد پوپولیستی به راه افتادن که در قبال هر مساله پیچیده و بغرنجی، راه حلی شدیدا سادهساز� شده اما ناشدنی ارائه میداد� و توهم فهمیدن مسائل رو با شاخصها� سیاه و سفید به اونها ارزانی کردن. به این ترتیب بود قدرت تدریجا در دستان کسانی افتاد که نهایتا جنگه� و کشتارهای بسیار کردن و ضربات جبران ناپذیری به همه جنبهها� حیات یک ملت� وارد آوردن
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
روح پراگ.
Sign In »
Reading Progress
May 25, 2021
–
Started Reading
May 30, 2021
–
Finished Reading
June 2, 2021
–
Started Reading
June 4, 2021
– Shelved
June 4, 2021
–
Finished Reading
Comments Showing 1-7 of 7 (7 new)
date
newest »

message 1:
by
[deleted user]
(new)
Jun 04, 2021 05:58AM
هیچوقت درک نمیکنم چجوری اعصابتون میکشه این کتابای راجع به حکومتای توتالیترو بخونید:)) من دیگه اینجوریم که ولم کنید خودم کلی بدبختی دازم:)))
reply
|
flag

حالا من که خیلی هم نمیخونم ولی می فهمم چی میگی. علاقست دیگه. شایدم خود آزاریه. نمیدونم :))) ا
حالا علی الحساب، کرونات بهتر شد یا هنوز داغانی؟! :)) ا
در دوره نقاهت به سر میبرم. خسته م هنوز ولی به نظر میرسه بیماری تموم شده و صرفا بدنم صعیفه.

امیدوارم زودتر یکی از بدبختی ها کمتر بشه و زودتر سالم و سرحال بشی 😉👍👍ا

بله. تصدیق میکنم که به لحاظ کیفی کتاب خوبی بود. 👌ا
اما راستش اگر نظر من رو بخواین، این پراکندگی مطالب باعث میشد هیچ کدوم از تاپیک ها فراتر از یک مقاله تفصیلی تشریح نشه. و با اینکه حرفهای خوبی برای زدن داشت ولی خوب خیلی محدود به هر مساله اشاره کرده بود. در حالی که در مورد مثلا بررسی آثار کافکا، یا مساله انقلاب 1989، یا موضوع فرهنگ و آبشخورهای اون یا حتی خود زندگینامه کلیما، جا داشت و میتونست از خیلی جهات دیگه مسائل رو بررسی کنه و تصویر کاملتر و کلی تری ارائه بده.
اما همچنان به عنوان یک مجموعه مقالات، کتاب خوبی بود 👍🤝ا