Sina Tahmasbi's Reviews > شاهنامه� دفتر یکم
شاهنامه� دفتر یکم (دیباچ تا پادشاهی کیقباد)
by
by

۹/۶/۱۴۰۰
۲:۱۵
شانام#۱
فهرست دفتر اول
دیباچ
گفتار اندر ستایش خرد
� گفتار اندروصف آفرینش عالم
گفتا� اندر آفرینش مردم
گفتا� اندر آفرینش آفتاب و ماه
گفتا� اندر ستایش پیغمبر
گفتا� اندر فراهم آوردن شاهنامه
گفتا� اندر داستان ابومنصور دقیقی
� گفتار اندر داستان دوست مهربان
گفتا� اندر ستایش امیرمنصور
گفتا� اندر ستایش سلطان محمود
گمر�
�
پادشاه� گیومرت سی سال بود
�
هوشن�
�
� پادشاهی هوشنگ چهل سال بود
گفتا� اندر نهادن جشن سده
�
� طهمورت
�
پادشاه� طهمورت سی سال بود
�
� جمشید
�
� پادشاهی جمشید هفتصدسال بود
� گفتار اندر داستان مرداس
�
″حا�
�
� پادشاهی ضخاك تازی هزارسال بود
� گفتار اندر خواب دیدن ضحاك گفتار اندر زادن آفریدون ازمادر
گفتار اندر داستان کاوهی آهنگر باضخاك تازی
گفتار اندر رفتن آفریدون به جنگ ضحاك
�
� فریدون
�
پادشاه� فریدون پانصدسال بود
� گفتار اندر آزمون کردن شاہ آفریدون پسران را به ناشناس گفتار اندر بخش کردن آفریدون جهان را بر پسران
� گفتار اندر نامه فرستادن شاه فریدون به سلم وتور
� گفتار اندرزادن منوچهر از مادر
گفتا� اندر آمدن سلم و تور به جنگ آفریدون
� گفتار اندر نامه فرستادن منوچهر بنزديك شاه آفریدون
� گفتار اندر نامه نوشتن منوچهر بنزديك شاه آفریدون
�
� منوچهر
�
� پادشاهی منوچهر صدوبیست سال بود
گفتا� اندر داستان سام نریمان وزادنزال
� گفتار اندر خواب دیدن سام نریمان
� گفتار اندر نامه نبشتن زال بنزديك سام
� گفتار اندر آگاهی یافتن شاه منوچهر از پیوندگرفتن زال بادختر مهراب
� گفتار اندر آگاهی یافتن سام نریمان از آمدن پسرش زال
� گفتار اندرنامه فرستادن سام نریمان بنزديك شاه منوچهر
� گفتار اندر آگاهی یافتن شاه منوچهر از آمدن زال
� گفتار اندر سخن پرسیدن موبدان از زال
گفتا� اندر زادن رستم از مادر به فیروز
� گفتار اندر آمدن سام نریمان از گرگساران بنزديك رستم
گفتا� اندر اندرزکردن منوچهر نوذرر
نوذر
�
پادشاه� نوذر هفت سال بود
گفتا� اندر آگاهی یافتن پشنگ از مرگ منوچهر
گفتا� اندر آمدن افراسیاب به ایران زمین به جنگ نوذر
� گفتار اندر داستان شماساس
� گفتار اندر پادشاهی افراسیاب اندر ایران زمین
زوطماسپ
�
� پادشاهی رؤطهماسپ پنج سال بود
گفتا� اندر آگاهی یافتن افراسیاب از مرگ طهماسب
کیقباد
پادشاهی کیقباد صد سال بود
موردعلاقه از دفتر اول:
بيا تا جهان را به بد نسپريم به كوشش همه دست نيكى بريم�
نباشد همى نيك و بد پايدار همان به كه نيكى بود يادگار
همان گنج و دينار و كاخ بلند نخواهد بدن مر ترا سودمند
سخن ماند از تو همى يادگار سخن را چنين خوار مايه مدار
فريدون فرّخ فرشته نبود ز مشك و ز عنبر سرشته نبود
به داد و دهش يافت آن نيكوئى تو داد و دهش كن فريدون توئى
جهانا چه بد مهر و بدگوهرى كه خود پرورانى و خود بشكرى�
نگه كن كجا آفريدون گرد كه از پير ضحاك شاهى ببرد
ببُد در جهان پانصد سال شاه بآخر شد و ماند ازو جايگاه�
برفت و جهان ديگرى را سپرد بجز حسرت از دهر چيزى نبرد
چنينيم يك سر كه و مه همه تو خواهى شبان باش و خواهى رمه�
لینک پادکست فردوسی خوانی(جلد اول مطابق با قسمت یک تا شانزده):
لینک دانلود کتاب از جلد یک تا هشت(جمع آوری "آقای سهیل خرسند"):
۲:۱۵
شانام#۱
فهرست دفتر اول
دیباچ
گفتار اندر ستایش خرد
� گفتار اندروصف آفرینش عالم
گفتا� اندر آفرینش مردم
گفتا� اندر آفرینش آفتاب و ماه
گفتا� اندر ستایش پیغمبر
گفتا� اندر فراهم آوردن شاهنامه
گفتا� اندر داستان ابومنصور دقیقی
� گفتار اندر داستان دوست مهربان
گفتا� اندر ستایش امیرمنصور
گفتا� اندر ستایش سلطان محمود
گمر�
�
پادشاه� گیومرت سی سال بود
�
هوشن�
�
� پادشاهی هوشنگ چهل سال بود
گفتا� اندر نهادن جشن سده
�
� طهمورت
�
پادشاه� طهمورت سی سال بود
�
� جمشید
�
� پادشاهی جمشید هفتصدسال بود
� گفتار اندر داستان مرداس
�
″حا�
�
� پادشاهی ضخاك تازی هزارسال بود
� گفتار اندر خواب دیدن ضحاك گفتار اندر زادن آفریدون ازمادر
گفتار اندر داستان کاوهی آهنگر باضخاك تازی
گفتار اندر رفتن آفریدون به جنگ ضحاك
�
� فریدون
�
پادشاه� فریدون پانصدسال بود
� گفتار اندر آزمون کردن شاہ آفریدون پسران را به ناشناس گفتار اندر بخش کردن آفریدون جهان را بر پسران
� گفتار اندر نامه فرستادن شاه فریدون به سلم وتور
� گفتار اندرزادن منوچهر از مادر
گفتا� اندر آمدن سلم و تور به جنگ آفریدون
� گفتار اندر نامه فرستادن منوچهر بنزديك شاه آفریدون
� گفتار اندر نامه نوشتن منوچهر بنزديك شاه آفریدون
�
� منوچهر
�
� پادشاهی منوچهر صدوبیست سال بود
گفتا� اندر داستان سام نریمان وزادنزال
� گفتار اندر خواب دیدن سام نریمان
� گفتار اندر نامه نبشتن زال بنزديك سام
� گفتار اندر آگاهی یافتن شاه منوچهر از پیوندگرفتن زال بادختر مهراب
� گفتار اندر آگاهی یافتن سام نریمان از آمدن پسرش زال
� گفتار اندرنامه فرستادن سام نریمان بنزديك شاه منوچهر
� گفتار اندر آگاهی یافتن شاه منوچهر از آمدن زال
� گفتار اندر سخن پرسیدن موبدان از زال
گفتا� اندر زادن رستم از مادر به فیروز
� گفتار اندر آمدن سام نریمان از گرگساران بنزديك رستم
گفتا� اندر اندرزکردن منوچهر نوذرر
نوذر
�
پادشاه� نوذر هفت سال بود
گفتا� اندر آگاهی یافتن پشنگ از مرگ منوچهر
گفتا� اندر آمدن افراسیاب به ایران زمین به جنگ نوذر
� گفتار اندر داستان شماساس
� گفتار اندر پادشاهی افراسیاب اندر ایران زمین
زوطماسپ
�
� پادشاهی رؤطهماسپ پنج سال بود
گفتا� اندر آگاهی یافتن افراسیاب از مرگ طهماسب
کیقباد
پادشاهی کیقباد صد سال بود
موردعلاقه از دفتر اول:
بيا تا جهان را به بد نسپريم به كوشش همه دست نيكى بريم�
نباشد همى نيك و بد پايدار همان به كه نيكى بود يادگار
همان گنج و دينار و كاخ بلند نخواهد بدن مر ترا سودمند
سخن ماند از تو همى يادگار سخن را چنين خوار مايه مدار
فريدون فرّخ فرشته نبود ز مشك و ز عنبر سرشته نبود
به داد و دهش يافت آن نيكوئى تو داد و دهش كن فريدون توئى
جهانا چه بد مهر و بدگوهرى كه خود پرورانى و خود بشكرى�
نگه كن كجا آفريدون گرد كه از پير ضحاك شاهى ببرد
ببُد در جهان پانصد سال شاه بآخر شد و ماند ازو جايگاه�
برفت و جهان ديگرى را سپرد بجز حسرت از دهر چيزى نبرد
چنينيم يك سر كه و مه همه تو خواهى شبان باش و خواهى رمه�
لینک پادکست فردوسی خوانی(جلد اول مطابق با قسمت یک تا شانزده):
لینک دانلود کتاب از جلد یک تا هشت(جمع آوری "آقای سهیل خرسند"):
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
شاهنامه� دفتر یکم.
Sign In »
Reading Progress
July 23, 2021
–
Started Reading
July 23, 2021
– Shelved
August 10, 2021
–
80.21%
"دستورالعمل رستم زایی(سزارین) در شاهنامه رو بخونیمD:
بیاور یکی خنجر آبگون
یکی مرد بینادل پرفسون
نخستین به می ماه را مست کن
ز دل بیم و اندیشه را پست کن
بکافد تهیگاه سرو سهی
نباشد مر او را ز درد آگهی
وزو بچه� شیر بیرون کشد
همه پهلوی ماه در خون کشد
وز آن پس بدوز آن کجا کرد چاک
ز دل دور کن ترس و تیمار و باک
گیاهی که گویمت با شیر و مشک
بکوب و بکن هر سه در سایه خشک
بساو و برآلای بر خستگیش
ببینی همان روز پیوست"
page
300
بیاور یکی خنجر آبگون
یکی مرد بینادل پرفسون
نخستین به می ماه را مست کن
ز دل بیم و اندیشه را پست کن
بکافد تهیگاه سرو سهی
نباشد مر او را ز درد آگهی
وزو بچه� شیر بیرون کشد
همه پهلوی ماه در خون کشد
وز آن پس بدوز آن کجا کرد چاک
ز دل دور کن ترس و تیمار و باک
گیاهی که گویمت با شیر و مشک
بکوب و بکن هر سه در سایه خشک
بساو و برآلای بر خستگیش
ببینی همان روز پیوست"
August 31, 2021
–
Finished Reading