Amin Matin's Reviews > Dark Age
Dark Age (Red Rising Saga, #5)
by
by

دوران تاریک: پیرس براون
کتاب پنجم از مجموعه قیام سرخ
ژانر (گونه ادبی): علمیتخیلی� اپرای فضایی
در باب ستایش کتاب و نویسنده
در سالها� اخیر کتابها� علمیتخیلی� که حولوحو� روابط بین سیارهای� نبردهای فضایی، درگیریها� بین نژادی و یا حتی بین خاندانی جریان دارند، به عمیقتری� و نایابتری� نیازهای خورهها� ژانر علمیتخیل� بدل شدهاند� پیرس براون با دوران تاریک به تمام آرزوهای برآورده نشدهتا� جواب میدهد� دوران تاریک کتابی هست که ذهنتان را با دغدغهها� تماتیک عمیقش تسخیر میکند� هیجانزدگیتا� را با اکشنها� حماسی خانمانسوز� لبریز میکند� اشکتا� را با پرداخت دراماتیک و تراژدیک شخصیتها� آسیبپذیر� درمیآورد� گلویتان را با تنش فزایندها� میفشارد� وحشتتان را با شرارت توقفناپذی� تبهکاران جهشیافت� و نابغها� برمیانگیزد� قلبتا� را به واسطه مرگ شخصیتها� بیگنا� و معصومش مچاله میکند� دست کشیدن از آن را با کلیفهنگرها� غیرقابلباو� و سرعت روایت سریعش غیرممکن میکند� دهانتان را با مهارت مثالزدنیا� در ذوب کردن درام و اکشن درون یکدیگر و استفاده از ستپیسها� مرگبار به همراه جشنوارها� از رقص انفجارها و مبارزات تن به تن خود به تحسین باز میکن� و در نهایت شما را با دهانی باز و چشمانی تا حد ممکن گشوده در میان سطرهای پایانیا� رها میکن�.
به طور خلاصه دوران تاریک با تریلی هجده چرخ از روی تمام کتابها� علمیتخیل� که تا قبل از آن خوانده بودم رد شد، و در جایگاه متعالی و آسمانی «برترین کتاب علمیتخیل� دورانم» نشست؛ این کتاب برای من حکم «گریتیست هیتس»ی دارد که همه قطعات جداافتاده را برای شکل دادن به یک قطعه مستقل و منحصربهفر� تازه درون یکدیگر درهمآمیخت� است.
در باب لحن کتاب:
دوران تاریک از هزینهها� اخلاقی قابل توجها� که قهرمانانش باید برای موفقیت انقلابشا� بپردازند غافل نمیشود� که همین باعث دستیابیا� به شخصیتهای� است که فارغ از اینکه در کدام جبهه قرار میگیرند� چندبعدی هستند. دوران تاریک از کلیدواژهها� دهانپرک� و بزرگسالانها� مثل خشونت و پوچگرای� صرفاً به عنوان یک روکش توخالی برای اینکه خودش را بالغ نشان بدهد سوءاستفاد� نمیکند� بلکه لحن تیرهوتاریک� محصول ارگانیک تعهدش به گلاویز شدن با سوال دراماتیک اصلیا� است: حکومت شایسته چه کسانی است؟
سوالی که در عمق آن پیچیدگی و ابهام زیادی نهفته است.
گفتاری در باب آنتاگونیسته� و پروتاگونیستها� کتاب:
رابرت مکک� میگوی�: «تعریف و تمجیدهای پُرآبوتا� و اغراقشد� از قهرمانان نسبت به تبهکاران به ندرت اتفاق میاُفتد� چون در این صورت این خطر وجود دارد که قهرمان بهجا� یک قربانی توسریخو� که غلبه کردنِ او بر رقیبش به اما و اگر بستگی دارد، همچون یک پهلوانِ بینق� که پیروزی� او از قبل قطعی احساس میشود� به نظر برسد. بنابراین وقتی پروتاگونیسته� خودستایی میکنند� معمولا آن در بدترین حالت نشانه� دروغی برای خودفریبی است.» در بهترین حالت نیز نشانه دستک� گرفتن قدرت آنتاگونیست است؛ احتمالاً متوجه شدید، قهرمانه� و به ویژه پروتاگونیستها� داستان معمولاً بسیار بیشتر از تبهکاران مورد تمسخر قرار میگیرند� زیرا تمسخر پروتاگونیست باعث پررنگت� شدن نقش او به عنوان یک قربانی تباه و توسریخو� میشو� و در نتیجه باعث میشو� غلبه نهایی بر آنتاگونیست داستان به مانند دستاوردی افسانهای� که با هزار زور و زحمت فراوان انجام شده است دیده شود.
در واقع وادار کردن پروتاگونیسته� به ابراز شفاهی ترس و دلهرهشا� نسبت به شرورها و آنتاگونیسته� تبدیل به ابزار کلیشها� و البته تضمینی برای خلق چندی از بزرگترین و پرابهتتری� ویلنها� تاریخ ادبیات شده است. منتها بهتر است تند نرویم و اسم «دارو» پروتاگونیست مجموعه قیام سرخ را از لیست پروتاگونیستها� توسریخو� خط بزنیم. پیرس براون در خلق شخصیت «دارو» دست به کاری زد که ما از آن به عنوان کلیشه برعکس یاد میکنیم� او نه تنها در اکثر اوقات خود را در مقابل آنتاگونیستها� داستان حقیر نشان نمیدهد� بلکه تواناییه� و هوش خود را تا حد آنان و حتی بیشتر بالا میبرد� ترفند پیرس براون جایی به کار میآی� که ما شکست پروتاگونیست اسطورها� داستان را در مقابل آنتاگونیستها� آن میبینیم� اینجاست که از خود میپرسی� شخصیت اسطورهایما� چطوری شکست خورد؟ و اینجاست که پیرس براون اصول خلق کشمش را به ما یاد میده�.
جان تروبی در کتاب «آناتومی» نصیحت خوبی به نویسندگان در باب خلق آنتاگونیستها� قدرتمند میکند� او میگوی�:
«حریفی خلق کنید که در حمله به بزرگترین نقطه� ضعف پروتاگونیست به شکل استثنایی خوب است.»
آنتاگونیستها� قیام سرخ دقیقاً مخصوص جانوری به نام «دارو» خلق شدهاند� آنه� همانقد� که لازم است باهوش، جهشیافته� ثروتمند و فراطبیعی قدرتمند هستند، و ریپر اسطورها� حریف قابلی برای آنه� است.
در باب نشان دادن چهره جنگ:
دوران تاریک سرتاسر جنگ است، سیصد صفحه ابتدایی کتاب فقط و فقط کشتوکا� است؛ پیرس براون در نشان دادن چهره جنگ باورنکردنی عمل میکند� جنگ عطارد، با اختلاف بهترین نبرد قیام سرخ تا به الان بود که شاهد آن بودم، رفتوبرگشته� و رویدستهمبالاآمدنها� نبرد عطارد در مقیاسی منظومها� جذاب بود، اندر توصیف سیصد صفحه� ابتدایی دوران تاریک کلمات قاصر هستند، فقط برای اینکه ضربآهن� نبرد را بتوانید تجسم کنید پیشنهاد میکن� ترک Thunderstruck از بند AC/DC را پلی کنید.
در باب حال و احوال شخصیته�:
دوستان عزیزم، خواندن دوران تاریک با غرق شدن در ناامیدی همراه است، در کتاب پنجم هیچ لحظه خوبی برای پروتاگونیستها� داستان وجود ندارد، به معنای واقعی کلمه دوران تاریک است، شخصیتها� مورد علاقهتا� تحت فشارند، ممکن است بمیرند، بعضیه� که زندهان� مرده متحرک هستند، دست و پا و گوش به راحتی آب خوردن در دوران تاریک کنده میشود� جسده� به درختان میخ میشود� و شروران یکسره و پیوسته در حال جولان دادن هستند. بحرانها� داستان یکدیگر را کنسل نمیکنن� و همگی همزمان در حال رخ دادن هستند، جنگی بزرگ، اتفاق مهم دیگری را که در آن سوی کهشکان رخ میده� کماهمی� نمیکند� و صادقانه میگوی� موقع خواندن دوران تاریک نمیتوانی� نفس راحتی بکشید.
در باب کلیفهنگ� پایینی:
پیشنهاد میکن� اگه تا الان دوران تاریک نخواندید دست به عمل پسندیدها� بزنید و همین لحظه که تقریباً هشت روز تا انتشار کتاب ششم مانده است آن را شروع کنید وگرنه هرگونه سکته قلبی احتمالیتا� را نه من، نه پیرس براون گردن نگرفته، و احتمالاً نخواهیم گرفت، در کلامی ساده بخواهم بگویم، زمانی دوران تاریک بخوانید، که کتاب ششم بغل دستتان باشد، وگرنه مثل من درگیر و دچار عذاب میشوی�.
در باب فصل مورد علاقه:
چپتر ۳۱ دوران تاریک به نام Day of Red Doves را صاف در کنار امثال عروسی خونینه� و پسر زرینه� میگذارم� از خواندن آن با وحشت یاد میکن� ولی چپتر مورد علاقها� هست. حاضرم نصف پساندا� نداشتها� را بدهم که چهرهتا� موقع خواندن این فصل را ببینم.
در باب زاویه دیدها:
حضور ماستنگ دوستداشتن� را به جمع عزیزان راوی تبریک میگویم� بانویی که مطمئنم تجسم واقعی شیر هست، و توی جلد پنج مثل یکدونه شیر واقعی برای خانواده و اهدافش جنگید؛ دورادور از افرام بزرگوار و لیریای آزاردهنده و ذغالیها� کله خراب جدید داستان نیز به نوبه خودم تشکر میکنم� راجع به دروگر حرف خاصی ندارم، شخصیت مورد علاقها� بوده و هست. نزدیک بود یادم برود، شخصیتی در دوران تاریک هست به نام بچسندر، شاید هم لیسندر بود، به خاطر ندارم، احتمالاً پیرس براون در خلق بچسندر این سوال را از خود پرسیده است، چه میش� اگه جافری حرامزاده� از هوشی فراطبیعی برخوردار بود و واقعاً حرامزاده� نبود، بلکه از نسل فاتحی بود که مسیر زندگی بشریت را تغییر داده است و قصد حکمرانی بر منظومه شمسی را داشت؟ واقعاً چه میشد� جواب پیرس براون به شما بچسندر است، حرامزاده� بزرگ روزگار.
امتیاز کتاب:
بدون رودربایستی، اغماض، حاشا، صبر، تحمل، رشوه، تهدید به مرگ توسط عوامل نویسنده، گروگانگیری اعضای خانواده و دیگر عوامل تاثیرگذار و تهدیدکننده پنج ستاره را برای دوران تاریک منظور میکن�.
لیست کتابها� علمیتخیل� برتر تمام دورانم تا اطلاع ثانوی:
۱.دوران تاریک
۲.تلماس
۳.هزار و نهصد و هشتاد و چهار(۱۹۸۴)
۴.گستر
۵.بازی اندر
کتاب پنجم از مجموعه قیام سرخ
ژانر (گونه ادبی): علمیتخیلی� اپرای فضایی
در باب ستایش کتاب و نویسنده
در سالها� اخیر کتابها� علمیتخیلی� که حولوحو� روابط بین سیارهای� نبردهای فضایی، درگیریها� بین نژادی و یا حتی بین خاندانی جریان دارند، به عمیقتری� و نایابتری� نیازهای خورهها� ژانر علمیتخیل� بدل شدهاند� پیرس براون با دوران تاریک به تمام آرزوهای برآورده نشدهتا� جواب میدهد� دوران تاریک کتابی هست که ذهنتان را با دغدغهها� تماتیک عمیقش تسخیر میکند� هیجانزدگیتا� را با اکشنها� حماسی خانمانسوز� لبریز میکند� اشکتا� را با پرداخت دراماتیک و تراژدیک شخصیتها� آسیبپذیر� درمیآورد� گلویتان را با تنش فزایندها� میفشارد� وحشتتان را با شرارت توقفناپذی� تبهکاران جهشیافت� و نابغها� برمیانگیزد� قلبتا� را به واسطه مرگ شخصیتها� بیگنا� و معصومش مچاله میکند� دست کشیدن از آن را با کلیفهنگرها� غیرقابلباو� و سرعت روایت سریعش غیرممکن میکند� دهانتان را با مهارت مثالزدنیا� در ذوب کردن درام و اکشن درون یکدیگر و استفاده از ستپیسها� مرگبار به همراه جشنوارها� از رقص انفجارها و مبارزات تن به تن خود به تحسین باز میکن� و در نهایت شما را با دهانی باز و چشمانی تا حد ممکن گشوده در میان سطرهای پایانیا� رها میکن�.
به طور خلاصه دوران تاریک با تریلی هجده چرخ از روی تمام کتابها� علمیتخیل� که تا قبل از آن خوانده بودم رد شد، و در جایگاه متعالی و آسمانی «برترین کتاب علمیتخیل� دورانم» نشست؛ این کتاب برای من حکم «گریتیست هیتس»ی دارد که همه قطعات جداافتاده را برای شکل دادن به یک قطعه مستقل و منحصربهفر� تازه درون یکدیگر درهمآمیخت� است.
در باب لحن کتاب:
دوران تاریک از هزینهها� اخلاقی قابل توجها� که قهرمانانش باید برای موفقیت انقلابشا� بپردازند غافل نمیشود� که همین باعث دستیابیا� به شخصیتهای� است که فارغ از اینکه در کدام جبهه قرار میگیرند� چندبعدی هستند. دوران تاریک از کلیدواژهها� دهانپرک� و بزرگسالانها� مثل خشونت و پوچگرای� صرفاً به عنوان یک روکش توخالی برای اینکه خودش را بالغ نشان بدهد سوءاستفاد� نمیکند� بلکه لحن تیرهوتاریک� محصول ارگانیک تعهدش به گلاویز شدن با سوال دراماتیک اصلیا� است: حکومت شایسته چه کسانی است؟
سوالی که در عمق آن پیچیدگی و ابهام زیادی نهفته است.
گفتاری در باب آنتاگونیسته� و پروتاگونیستها� کتاب:
رابرت مکک� میگوی�: «تعریف و تمجیدهای پُرآبوتا� و اغراقشد� از قهرمانان نسبت به تبهکاران به ندرت اتفاق میاُفتد� چون در این صورت این خطر وجود دارد که قهرمان بهجا� یک قربانی توسریخو� که غلبه کردنِ او بر رقیبش به اما و اگر بستگی دارد، همچون یک پهلوانِ بینق� که پیروزی� او از قبل قطعی احساس میشود� به نظر برسد. بنابراین وقتی پروتاگونیسته� خودستایی میکنند� معمولا آن در بدترین حالت نشانه� دروغی برای خودفریبی است.» در بهترین حالت نیز نشانه دستک� گرفتن قدرت آنتاگونیست است؛ احتمالاً متوجه شدید، قهرمانه� و به ویژه پروتاگونیستها� داستان معمولاً بسیار بیشتر از تبهکاران مورد تمسخر قرار میگیرند� زیرا تمسخر پروتاگونیست باعث پررنگت� شدن نقش او به عنوان یک قربانی تباه و توسریخو� میشو� و در نتیجه باعث میشو� غلبه نهایی بر آنتاگونیست داستان به مانند دستاوردی افسانهای� که با هزار زور و زحمت فراوان انجام شده است دیده شود.
در واقع وادار کردن پروتاگونیسته� به ابراز شفاهی ترس و دلهرهشا� نسبت به شرورها و آنتاگونیسته� تبدیل به ابزار کلیشها� و البته تضمینی برای خلق چندی از بزرگترین و پرابهتتری� ویلنها� تاریخ ادبیات شده است. منتها بهتر است تند نرویم و اسم «دارو» پروتاگونیست مجموعه قیام سرخ را از لیست پروتاگونیستها� توسریخو� خط بزنیم. پیرس براون در خلق شخصیت «دارو» دست به کاری زد که ما از آن به عنوان کلیشه برعکس یاد میکنیم� او نه تنها در اکثر اوقات خود را در مقابل آنتاگونیستها� داستان حقیر نشان نمیدهد� بلکه تواناییه� و هوش خود را تا حد آنان و حتی بیشتر بالا میبرد� ترفند پیرس براون جایی به کار میآی� که ما شکست پروتاگونیست اسطورها� داستان را در مقابل آنتاگونیستها� آن میبینیم� اینجاست که از خود میپرسی� شخصیت اسطورهایما� چطوری شکست خورد؟ و اینجاست که پیرس براون اصول خلق کشمش را به ما یاد میده�.
جان تروبی در کتاب «آناتومی» نصیحت خوبی به نویسندگان در باب خلق آنتاگونیستها� قدرتمند میکند� او میگوی�:
«حریفی خلق کنید که در حمله به بزرگترین نقطه� ضعف پروتاگونیست به شکل استثنایی خوب است.»
آنتاگونیستها� قیام سرخ دقیقاً مخصوص جانوری به نام «دارو» خلق شدهاند� آنه� همانقد� که لازم است باهوش، جهشیافته� ثروتمند و فراطبیعی قدرتمند هستند، و ریپر اسطورها� حریف قابلی برای آنه� است.
در باب نشان دادن چهره جنگ:
دوران تاریک سرتاسر جنگ است، سیصد صفحه ابتدایی کتاب فقط و فقط کشتوکا� است؛ پیرس براون در نشان دادن چهره جنگ باورنکردنی عمل میکند� جنگ عطارد، با اختلاف بهترین نبرد قیام سرخ تا به الان بود که شاهد آن بودم، رفتوبرگشته� و رویدستهمبالاآمدنها� نبرد عطارد در مقیاسی منظومها� جذاب بود، اندر توصیف سیصد صفحه� ابتدایی دوران تاریک کلمات قاصر هستند، فقط برای اینکه ضربآهن� نبرد را بتوانید تجسم کنید پیشنهاد میکن� ترک Thunderstruck از بند AC/DC را پلی کنید.
در باب حال و احوال شخصیته�:
دوستان عزیزم، خواندن دوران تاریک با غرق شدن در ناامیدی همراه است، در کتاب پنجم هیچ لحظه خوبی برای پروتاگونیستها� داستان وجود ندارد، به معنای واقعی کلمه دوران تاریک است، شخصیتها� مورد علاقهتا� تحت فشارند، ممکن است بمیرند، بعضیه� که زندهان� مرده متحرک هستند، دست و پا و گوش به راحتی آب خوردن در دوران تاریک کنده میشود� جسده� به درختان میخ میشود� و شروران یکسره و پیوسته در حال جولان دادن هستند. بحرانها� داستان یکدیگر را کنسل نمیکنن� و همگی همزمان در حال رخ دادن هستند، جنگی بزرگ، اتفاق مهم دیگری را که در آن سوی کهشکان رخ میده� کماهمی� نمیکند� و صادقانه میگوی� موقع خواندن دوران تاریک نمیتوانی� نفس راحتی بکشید.
در باب کلیفهنگ� پایینی:
پیشنهاد میکن� اگه تا الان دوران تاریک نخواندید دست به عمل پسندیدها� بزنید و همین لحظه که تقریباً هشت روز تا انتشار کتاب ششم مانده است آن را شروع کنید وگرنه هرگونه سکته قلبی احتمالیتا� را نه من، نه پیرس براون گردن نگرفته، و احتمالاً نخواهیم گرفت، در کلامی ساده بخواهم بگویم، زمانی دوران تاریک بخوانید، که کتاب ششم بغل دستتان باشد، وگرنه مثل من درگیر و دچار عذاب میشوی�.
در باب فصل مورد علاقه:
چپتر ۳۱ دوران تاریک به نام Day of Red Doves را صاف در کنار امثال عروسی خونینه� و پسر زرینه� میگذارم� از خواندن آن با وحشت یاد میکن� ولی چپتر مورد علاقها� هست. حاضرم نصف پساندا� نداشتها� را بدهم که چهرهتا� موقع خواندن این فصل را ببینم.
در باب زاویه دیدها:
حضور ماستنگ دوستداشتن� را به جمع عزیزان راوی تبریک میگویم� بانویی که مطمئنم تجسم واقعی شیر هست، و توی جلد پنج مثل یکدونه شیر واقعی برای خانواده و اهدافش جنگید؛ دورادور از افرام بزرگوار و لیریای آزاردهنده و ذغالیها� کله خراب جدید داستان نیز به نوبه خودم تشکر میکنم� راجع به دروگر حرف خاصی ندارم، شخصیت مورد علاقها� بوده و هست. نزدیک بود یادم برود، شخصیتی در دوران تاریک هست به نام بچسندر، شاید هم لیسندر بود، به خاطر ندارم، احتمالاً پیرس براون در خلق بچسندر این سوال را از خود پرسیده است، چه میش� اگه جافری حرامزاده� از هوشی فراطبیعی برخوردار بود و واقعاً حرامزاده� نبود، بلکه از نسل فاتحی بود که مسیر زندگی بشریت را تغییر داده است و قصد حکمرانی بر منظومه شمسی را داشت؟ واقعاً چه میشد� جواب پیرس براون به شما بچسندر است، حرامزاده� بزرگ روزگار.
امتیاز کتاب:
بدون رودربایستی، اغماض، حاشا، صبر، تحمل، رشوه، تهدید به مرگ توسط عوامل نویسنده، گروگانگیری اعضای خانواده و دیگر عوامل تاثیرگذار و تهدیدکننده پنج ستاره را برای دوران تاریک منظور میکن�.
لیست کتابها� علمیتخیل� برتر تمام دورانم تا اطلاع ثانوی:
۱.دوران تاریک
۲.تلماس
۳.هزار و نهصد و هشتاد و چهار(۱۹۸۴)
۴.گستر
۵.بازی اندر
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
Dark Age.
Sign In »
Reading Progress
August 19, 2022
–
7.1%
"خوشحالم که به قدمگاه استاد اپرای فضایی برمیگرد�
خبر انتشار کتاب ششم و هفتم طاق تحمل بنده را به آخر خود رساند و چارها� جز شروعی دوباره ندیدم�.
تنها پنج صفحه، تکرار میکنم تنها پنج صفحه طول کشید تا دوباره در اتمسفر یکی از برترین مجموعهها� علمیتخیل� تمام دورانم برگردم و امان از دست پیرس براون که مراعات نمیکن�
از همین ابتدا shit escalates، یعنی واقعاً دوران تاریک اسم خوبی بود."
page
50
خبر انتشار کتاب ششم و هفتم طاق تحمل بنده را به آخر خود رساند و چارها� جز شروعی دوباره ندیدم�.
تنها پنج صفحه، تکرار میکنم تنها پنج صفحه طول کشید تا دوباره در اتمسفر یکی از برترین مجموعهها� علمیتخیل� تمام دورانم برگردم و امان از دست پیرس براون که مراعات نمیکن�
از همین ابتدا shit escalates، یعنی واقعاً دوران تاریک اسم خوبی بود."
August 21, 2022
–
Started Reading
August 21, 2022
– Shelved
August 21, 2022
– Shelved as:
to-read
August 21, 2022
–
49.72%
"شاهکاری از جنس اپرای فضایی
سیصد و پنجاه صفحه جنگ و درگیری و خشونت
دیوانبا�"
page
350
سیصد و پنجاه صفحه جنگ و درگیری و خشونت
دیوانبا�"
August 26, 2022
– Shelved as:
favorite-of-all-time
August 26, 2022
–
Finished Reading