Yegane's Reviews > In Watermelon Sugar
In Watermelon Sugar
by
در مذمت سانسورچی، نشرها� ایرانی و هر چیزی که بوی
سانسور میده�
یه روز ابری، تو کافه نشستیم و دوستم کتاب خودش رو درآورد، کنار تاریخ خریدش، مجدد تاریخ زد و نوشت «مالکیت این کتاب به یکگان� منقل میشو�.»
کتاب رو شروع کردم و صبحها� تو اورژانس بیمارستان میخوندمش. همه چی خیلی خوب و آروم در گذر بود و از خوندن دنیایی که از قند هندوانه ساخته شده لذت میبرد� که یهو حس کردم یه چیزی تو کتاب مشکل داره.
اینقدر کتاب سانسور شده خوندم که بتونم رد پای کثیف سانسورچی رو حس کنم.
شک کردم که شاید حساسیت بیش از حدم باعث شده به نسخه انگلیسیش شک کنم، تو اعماق ذهنم میگفتم بابا دیگه اینقدر کمشعو� نیستن که برن نسخه اصلی نویسنده رو هم سانسور کنن.
به هر حال پیدیا� کتاب رو پیدا کردم و مطابقت دادنش با نسخه� چاپیم فاجعه بود.
کتابم خیلی ناقص بود.
از بوسیدن تا لباس عوض کردن سانسور شده بود.
واقعیت تلخ اینه که سانسور چی تو کتاب درسی، علمی، داستان و رمان، کوچه و خیابون، مدرسه و دانشگاه هست.
سرش نه فقط تو زندگیمون که توی لباس زیرمون هم هست که یهو کسی این وسط از شنیدن اسم شورت و سوتین تحریک نشه.
یهو اگه تو متن کتاب بخونیم فلانی، فلانی رو بوسید، آلوده به گناه نشیم.
سانسورچی حواسش هست که اگه شما ترجمه نخونی و بری نسخه اصلی رو بخونی، متن رو سانسور کرده باشه، خلاصه که اینجا سانسورچی، اسم الهه� بزرگ ماست.
الهه� قدرتمندی که ردش رو همه جا میذار�.
دیدنش خشمگینمون میکن� و همه جا هست، نتیجه اینه که ما همیشه خشمگینیم.
سانسورچی باعث شد اون کتابی که روز قشنگ ابری هدیه گرفته باشم رو دوست نداشته باشم، ۵۰ صفحه رو تو دو روز خوندم و ۹۰ صفحها� که ردپای سانسورچی رو دیدم، بیست روز و به سختی تموم کردم، اونم به احترام همون روز بارونی و قشنگ...
زندگی در گذره.
میگذره و شاید روزی که این ریویو رو میخونید، بت الهه� سانسور شکسته باشه.
بتونید لابهلا� ورقها� کتابهای� که افست نیستن، کلمه� بوسیدن رو ببینید.
اون روز یادتون باشه، مردم همه� جمع میشدن که با هم بشن تبری که بت رو میکش�.
بوی خون همه جا شنیده میشه.
برای آزادی که ارزشمندترین دارایی ماست.
در امتیاز کتاب، سانسورچی در نظر گرفته نشده است.
۱۸دیما� هزار و چهارصد و یک.
ایران
by

در مذمت سانسورچی، نشرها� ایرانی و هر چیزی که بوی
سانسور میده�
یه روز ابری، تو کافه نشستیم و دوستم کتاب خودش رو درآورد، کنار تاریخ خریدش، مجدد تاریخ زد و نوشت «مالکیت این کتاب به یکگان� منقل میشو�.»
کتاب رو شروع کردم و صبحها� تو اورژانس بیمارستان میخوندمش. همه چی خیلی خوب و آروم در گذر بود و از خوندن دنیایی که از قند هندوانه ساخته شده لذت میبرد� که یهو حس کردم یه چیزی تو کتاب مشکل داره.
اینقدر کتاب سانسور شده خوندم که بتونم رد پای کثیف سانسورچی رو حس کنم.
شک کردم که شاید حساسیت بیش از حدم باعث شده به نسخه انگلیسیش شک کنم، تو اعماق ذهنم میگفتم بابا دیگه اینقدر کمشعو� نیستن که برن نسخه اصلی نویسنده رو هم سانسور کنن.
به هر حال پیدیا� کتاب رو پیدا کردم و مطابقت دادنش با نسخه� چاپیم فاجعه بود.
کتابم خیلی ناقص بود.
از بوسیدن تا لباس عوض کردن سانسور شده بود.
واقعیت تلخ اینه که سانسور چی تو کتاب درسی، علمی، داستان و رمان، کوچه و خیابون، مدرسه و دانشگاه هست.
سرش نه فقط تو زندگیمون که توی لباس زیرمون هم هست که یهو کسی این وسط از شنیدن اسم شورت و سوتین تحریک نشه.
یهو اگه تو متن کتاب بخونیم فلانی، فلانی رو بوسید، آلوده به گناه نشیم.
سانسورچی حواسش هست که اگه شما ترجمه نخونی و بری نسخه اصلی رو بخونی، متن رو سانسور کرده باشه، خلاصه که اینجا سانسورچی، اسم الهه� بزرگ ماست.
الهه� قدرتمندی که ردش رو همه جا میذار�.
دیدنش خشمگینمون میکن� و همه جا هست، نتیجه اینه که ما همیشه خشمگینیم.
سانسورچی باعث شد اون کتابی که روز قشنگ ابری هدیه گرفته باشم رو دوست نداشته باشم، ۵۰ صفحه رو تو دو روز خوندم و ۹۰ صفحها� که ردپای سانسورچی رو دیدم، بیست روز و به سختی تموم کردم، اونم به احترام همون روز بارونی و قشنگ...
زندگی در گذره.
میگذره و شاید روزی که این ریویو رو میخونید، بت الهه� سانسور شکسته باشه.
بتونید لابهلا� ورقها� کتابهای� که افست نیستن، کلمه� بوسیدن رو ببینید.
اون روز یادتون باشه، مردم همه� جمع میشدن که با هم بشن تبری که بت رو میکش�.
بوی خون همه جا شنیده میشه.
برای آزادی که ارزشمندترین دارایی ماست.
در امتیاز کتاب، سانسورچی در نظر گرفته نشده است.
۱۸دیما� هزار و چهارصد و یک.
ایران
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
In Watermelon Sugar.
Sign In »
Reading Progress
Comments Showing 1-15 of 15 (15 new)
date
newest »

message 1:
by
Maede
(new)
-
rated it 2 stars
Jan 08, 2023 05:10AM

reply
|
flag

سانسورش خیلی هم شدید بود مائده.
کلافه شده بودم از جملات نصفه نیمه�:((
مثلا Especially after they have traveled back from making love
رو حذف کرده بود.

حالا اونقدر کتاب خفنی نیست ولی خب اگه دوباره سراغش رفتی، پیدیا� بخون

مشکلم ول بودن بعضی جملهه� بود"
یکی از دلایلی که شک کردم به سانسور همین بود

آره متاسفانه
خودمم اصلا ازشون کتاب نمیخر� و خب این کتاب هدیه بود و...

من راستش بارها شنیده بودم از سانسور جنگل، اما خودم هیچ وقت ازشون رمان نگرفته بودم که دقیق اطلاع داشته باشم به جز اینبار که فاجعه بود.
اما یادمه کلاس زبان که میرفتم� دوستایی که از جنگل کتاباشون رو میگرفت� سانسور داشت:((
و نشری که کتاب آموزشی رو سانسور میکنه� طبعا به رمانه� هم دست میزن�

امیدوارم همینطور که میگی بوده باشه.

امیدوارم همینطور که میگی بوده باشه."
یگانه من اونجا قبلا پرسیده بودم توی اینستاگرام هم ملت ازشون میپرسید�
همه کتابه� سانسور نشده و قبلا تو اینستاگرام اگه میپرسید� دقیقاً بهت میگفت�
مثل اینکه یه سری کتابهاشو� گیر میکن� به تیغ