Maziyar Yf's Reviews > به نام پدر به نام زندگی
به نام پدر به نام زندگی
by
by

به نام پدر ، به نام زندگی ، کتابی ایست از ویلیام وارتن ، نویسنده آمریکایی . کتاب او را می توان شرح پر سوز و گدازی از رابطه میان پدران و پسران دانست.
جست و جویی ساده در اینترنت نشان می دهد که رابطه نویسنده با پدر رو به فوتش ، انگیزه و الهام بخش وارتن در نگارش کتاب بوده . افزون بر شرح تفاوت دیدگاه ها میان نسل های مختلف ، کتاب او را چگونگی رفتار و تعامل با بیماری سالمند با ناخوشی سخت هم باید دانست .
سبک نگارش کتاب را باید رئالیسم دانست ، رنالیسمی دردناک و رنج آور . نویسنده با بی رحمی نشانه های بیماری و اثرات آن بر پدر خود را بیان می کند . یکی از درخشان ترین و سوزناک ترین توصیفات او را باید شرح بوی سالخوردگی دانست :
در کنار بیماری پدر ، وارتن به مشکلات متعدد سیستم بهداشت و درمان آمریکا هم با جزییات پرداخته ، این گونه به نظر می رسد که نویسنده ، تنها به جنگ سیستمی رفته که از نگاه او ناکارآمد است . وقت او به دلیل بی اعتمادی که به سیستم دارد بیشتر به درگیری با پزشکان و مدیران بیمارستان و پرستاران می گذرد . مشکلاتی که نویسنده به آن ها اشاره کرده گرچه ممکن است خواننده اروپایی را تا اندازه ای متحیر و حیران کند ، اما خواندن آن برای کتاب خوان ایرانی تنها تراژدی غمناکی ایست که چه بسا خود سخت تر از آن را دیده و شاید تجربه هم کرده باشد .
اما هنگامی که معجزه ای رخ داده و پدر به خانه باز می گردد ، روند داستان کمی افت پیدا می کند . نویسنده کوشیده تا نگاه متفاوت پدر را پس از بیماری به خانواده ، عشق و زندگی نشان دهد . این تفاوت نگاه به اندازه ای ایست که می توان پدر را انسان جدیدی با تمایلاتی جدید دانست .
اگر پدر را قهرمان داستان وارتن بدانیم ، مادرکاملا در نقطه مقابل او قرار می گیرد ، مادر زنی ایست به شدت کنترل گر و سلطه جو که در درازای زندگی مشترک ، هر گونه خلاقیت و یا حتی حس وجود پدر شوربخت را از او گرفته و او را تبدیل به موجودی فلک زده و بسیار مورد نیاز و حمایت کرده ، مادر داستان را ، در کنار بیماری پدر ، باید به عنوان بخش مهمی از مشکل دانست و نه راه حل . او دانسته یا ندانسته ( احتمالا دانسته ) با رفتارهای سخت خود خواهانه خود ، بیشتر مشکلات پدر و البته خوانواده را دامن می زند . از چنین مادری نباید انتظار رفتاری حساب شده چه با فردی بیمار و نیازمند حمایت و چه با افراد دیگر داشت . جالب آنکه وارتن داستان خود را با بیماری ناگهانی مادر شروع کرده .
وارتن از سبک خلاقانه ای برای نگارش کتاب خود استفاده کرده ، کتاب بیشتر از دیدگاه جان تریمانت ، هنرمند میانسال روایت شده که با بازگشت به خانه ، حالا مجبور به نگه داری و سرپرستی از دو بیمار شده است ، بخش دیگری از کتاب هم ار دیدگاه بیلی ، پسر جان روایت شده که بیشتر اختلاف دیدگاه نسل سوم با نسل اول و دوم را نشان می دهد . وارتن خاطرات بیلی را دل سفر جاده ای در آمریکا قرار داده که در آن پدر و پسر می کوشند تا یک دیگر را شناخته و به گونه ای شکاف میان نسل ها را کاهش دهند .
از کتاب وارتن ، فیلم اقتباسی به نام پدر به کارگردانی دیوید گلبرک هم ساخته شده که جک لمون مشهور نقش پدر یا جک تریمانت را بازی کرده است .تا شاید این گونه و با دیدن پیرمردی شیرین مانند جک لمون و طنازی بی نقص او بتوان غم داستان را تحمل کرد ..
جست و جویی ساده در اینترنت نشان می دهد که رابطه نویسنده با پدر رو به فوتش ، انگیزه و الهام بخش وارتن در نگارش کتاب بوده . افزون بر شرح تفاوت دیدگاه ها میان نسل های مختلف ، کتاب او را چگونگی رفتار و تعامل با بیماری سالمند با ناخوشی سخت هم باید دانست .
سبک نگارش کتاب را باید رئالیسم دانست ، رنالیسمی دردناک و رنج آور . نویسنده با بی رحمی نشانه های بیماری و اثرات آن بر پدر خود را بیان می کند . یکی از درخشان ترین و سوزناک ترین توصیفات او را باید شرح بوی سالخوردگی دانست :
این بوی سالخوردگی است ؛ عرق کهنه ، یبوست و ادرار خشک شده .نویسنده سپس با جزییات روند طولانی و دردناک شستن پدر خود را شرح می دهد، این بخش داستان را از آن رو که کتاب خانم دوبووار ، مرگی بسیار آرام را به خاطر خواننده می آورد ، می توان نسخه مردانه این کتاب دانست ،شرح و توصیفات وارتن همانند تفسیر خانم دوبووار ذهن و روان خواننده را خراش داده و او را از روزهای سالمندی یا چگونگی مواجه شدن با سالمندان هراسان می کند .
در کنار بیماری پدر ، وارتن به مشکلات متعدد سیستم بهداشت و درمان آمریکا هم با جزییات پرداخته ، این گونه به نظر می رسد که نویسنده ، تنها به جنگ سیستمی رفته که از نگاه او ناکارآمد است . وقت او به دلیل بی اعتمادی که به سیستم دارد بیشتر به درگیری با پزشکان و مدیران بیمارستان و پرستاران می گذرد . مشکلاتی که نویسنده به آن ها اشاره کرده گرچه ممکن است خواننده اروپایی را تا اندازه ای متحیر و حیران کند ، اما خواندن آن برای کتاب خوان ایرانی تنها تراژدی غمناکی ایست که چه بسا خود سخت تر از آن را دیده و شاید تجربه هم کرده باشد .
اما هنگامی که معجزه ای رخ داده و پدر به خانه باز می گردد ، روند داستان کمی افت پیدا می کند . نویسنده کوشیده تا نگاه متفاوت پدر را پس از بیماری به خانواده ، عشق و زندگی نشان دهد . این تفاوت نگاه به اندازه ای ایست که می توان پدر را انسان جدیدی با تمایلاتی جدید دانست .
اگر پدر را قهرمان داستان وارتن بدانیم ، مادرکاملا در نقطه مقابل او قرار می گیرد ، مادر زنی ایست به شدت کنترل گر و سلطه جو که در درازای زندگی مشترک ، هر گونه خلاقیت و یا حتی حس وجود پدر شوربخت را از او گرفته و او را تبدیل به موجودی فلک زده و بسیار مورد نیاز و حمایت کرده ، مادر داستان را ، در کنار بیماری پدر ، باید به عنوان بخش مهمی از مشکل دانست و نه راه حل . او دانسته یا ندانسته ( احتمالا دانسته ) با رفتارهای سخت خود خواهانه خود ، بیشتر مشکلات پدر و البته خوانواده را دامن می زند . از چنین مادری نباید انتظار رفتاری حساب شده چه با فردی بیمار و نیازمند حمایت و چه با افراد دیگر داشت . جالب آنکه وارتن داستان خود را با بیماری ناگهانی مادر شروع کرده .
وارتن از سبک خلاقانه ای برای نگارش کتاب خود استفاده کرده ، کتاب بیشتر از دیدگاه جان تریمانت ، هنرمند میانسال روایت شده که با بازگشت به خانه ، حالا مجبور به نگه داری و سرپرستی از دو بیمار شده است ، بخش دیگری از کتاب هم ار دیدگاه بیلی ، پسر جان روایت شده که بیشتر اختلاف دیدگاه نسل سوم با نسل اول و دوم را نشان می دهد . وارتن خاطرات بیلی را دل سفر جاده ای در آمریکا قرار داده که در آن پدر و پسر می کوشند تا یک دیگر را شناخته و به گونه ای شکاف میان نسل ها را کاهش دهند .
از کتاب وارتن ، فیلم اقتباسی به نام پدر به کارگردانی دیوید گلبرک هم ساخته شده که جک لمون مشهور نقش پدر یا جک تریمانت را بازی کرده است .تا شاید این گونه و با دیدن پیرمردی شیرین مانند جک لمون و طنازی بی نقص او بتوان غم داستان را تحمل کرد ..
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
به نام پدر به نام زندگی.
Sign In »
Reading Progress
February 11, 2024
–
Started Reading
February 11, 2024
– Shelved
March 1, 2024
–
Finished Reading