Mohammad Hrabal's Reviews > سرچشمهها� دانایی و نادانی
سرچشمهها� دانایی و نادانی
by
by

این رساله� کوچک محتوی یکی از مهمتری� نظریهها� و بهتر بگوییم محتوی لب لباب نظریات فلسفی او [پوپر] در زمینه شناخت و آگاهی و شناخت شناسی و ارزش و اعتبار نسبی فرضیهه� و تئوریها� علمی و قابل رد بودن آنها و عدم قاطعیت دانستهها� بشری است ضمن آنکه، چون برای سخنرانی تنظیم شده به زبانی سادهت� از آثار دیگر او و طبعاً سودمندتر برای همگان به نوشته درآمده است. � و اما برای همگان، کمترین سود خواندن آثار پوپر، به� ویژه این کتاب کوچک اما پر محتوا، آمادگی برای «بازاندیشی» و تحمل «دگراندیشی» است. مقدمه� مترجم. صفحه� ۶ کتاب
گرچه دانستههای� اندک است اما میخواه� آن را بشناسانم تا دیگری، بهتر از من، حقیقت را کشف کند و کاری را پی گیرد که به رفع اشتباه من بینجامد. و با این� همه شادمان خواهم شد که علت کشف آن حقیقت بودها�. آلبرشت دورر
حتی رد نظریها� که بدان پایبندم مرا شاد میکن� زیرا علم، با این کار نیز به یک پیروزی دست مییاب�. جان. س. اکلس. صفحه� ۷ کتاب
رؤیاها و انتظارهای ما ضرورتاً نمایانگر نتایجی نیستند که به وجود خواهیم آورد و بهترین روش برای جستجوی حقیقت شاید این باشد که پیش� از همه گرامیتری� عقاید خود را مورد انتقاد قرار دهیم. صفحه ۲۰ کتاب
به راستی که حقیقت به آسانی دست� یافتنی نیست، حتی پس� از آنکه به دست آمد نیز میتوان� به� سادگی از دست برود. گاه اعتقادات باطل میتواند� خواه دسیسها� در میان باشد خواه نباشد، بدون توجه به تمام نتایج تجربی، به� طرز شگفت آوری قرنه� دوام بیاورد. صفحه ۲۴ کتاب
ولتر در واژهنام� فلسفی خود این پرسش را مطرح میکن�: «تساهل یعنی چه؟» - و خود پاسخ میده�: «تساهل ویژه� انسان است. ما سراپا ناتوانی و خطاییم، ابلهیها� یکدیگر را ببخشاییم. این قانون نخست طبیعت است. » صفحه ۵۰ کتاب
اگر شما به مسئلها� که من کوشیدها� راه حلی موقتی برای آن بیابم علاقه دارید میتوانی� با انتقادی هرچه شدیدتر از کار من، آن را دنبال کنید؛ و اگر موفق شدید به آزمونی تجربی دست یابید که به عقیده شما، بتواند نظریه مرا رد کند، با کمال میل و با تمام توان خود در اقدام برای رد نظریه هم شرکت میکن�. صفحات ۷۷-۷۸ کتاب
هر چه بیشتر درباره� جهان بیاموزیم، و هر چه این آموختهه� ژرفت� باشد شناخت ما از آنچه نمیدانیم� شناخت نادانی ما بیشتر شکل میگیر� و دقت و وضوح آن بیشتر میشو�. در واقع سرچشمه� بزرگ نادانی در این است که شناخت ما قطعاً پایانی دارد و حال� آنکه نادانی ما الزاماً بیپایا� است. ما هنگامی به گستردگی پهنه نادانی خود پی میبری� که به گستردگی بیپایا� آسمانه� مینگری�: اگر این واقعیت ساده ابعاد جهان تنها علت نادانی انسان نباشد دستک� یکی از علتها� آن است. صفحه ۸۲ کتاب
من عقیده دارم که ما حتی اگر جز گستره� کوچک دانایی خود، از این راه چیزی نیاموزیم باز هم شایسته است که برای رسیدن به شناخت جهان بکوشیم. این نادانی دانشمندانه میتوان� مشکلات بسیاری را از میان بردارد. و بهجاس� از یاد نبریم که اگر داناییها� کوچک گوناگونی که داریم ما را بسیار متمایز از هم میکن� اما همه در نادانی بیپایا� خود برابریم. صفحه ۸۳ کتاب.
۱۴۰�/۰۳/۱۱
گرچه دانستههای� اندک است اما میخواه� آن را بشناسانم تا دیگری، بهتر از من، حقیقت را کشف کند و کاری را پی گیرد که به رفع اشتباه من بینجامد. و با این� همه شادمان خواهم شد که علت کشف آن حقیقت بودها�. آلبرشت دورر
حتی رد نظریها� که بدان پایبندم مرا شاد میکن� زیرا علم، با این کار نیز به یک پیروزی دست مییاب�. جان. س. اکلس. صفحه� ۷ کتاب
رؤیاها و انتظارهای ما ضرورتاً نمایانگر نتایجی نیستند که به وجود خواهیم آورد و بهترین روش برای جستجوی حقیقت شاید این باشد که پیش� از همه گرامیتری� عقاید خود را مورد انتقاد قرار دهیم. صفحه ۲۰ کتاب
به راستی که حقیقت به آسانی دست� یافتنی نیست، حتی پس� از آنکه به دست آمد نیز میتوان� به� سادگی از دست برود. گاه اعتقادات باطل میتواند� خواه دسیسها� در میان باشد خواه نباشد، بدون توجه به تمام نتایج تجربی، به� طرز شگفت آوری قرنه� دوام بیاورد. صفحه ۲۴ کتاب
ولتر در واژهنام� فلسفی خود این پرسش را مطرح میکن�: «تساهل یعنی چه؟» - و خود پاسخ میده�: «تساهل ویژه� انسان است. ما سراپا ناتوانی و خطاییم، ابلهیها� یکدیگر را ببخشاییم. این قانون نخست طبیعت است. » صفحه ۵۰ کتاب
اگر شما به مسئلها� که من کوشیدها� راه حلی موقتی برای آن بیابم علاقه دارید میتوانی� با انتقادی هرچه شدیدتر از کار من، آن را دنبال کنید؛ و اگر موفق شدید به آزمونی تجربی دست یابید که به عقیده شما، بتواند نظریه مرا رد کند، با کمال میل و با تمام توان خود در اقدام برای رد نظریه هم شرکت میکن�. صفحات ۷۷-۷۸ کتاب
هر چه بیشتر درباره� جهان بیاموزیم، و هر چه این آموختهه� ژرفت� باشد شناخت ما از آنچه نمیدانیم� شناخت نادانی ما بیشتر شکل میگیر� و دقت و وضوح آن بیشتر میشو�. در واقع سرچشمه� بزرگ نادانی در این است که شناخت ما قطعاً پایانی دارد و حال� آنکه نادانی ما الزاماً بیپایا� است. ما هنگامی به گستردگی پهنه نادانی خود پی میبری� که به گستردگی بیپایا� آسمانه� مینگری�: اگر این واقعیت ساده ابعاد جهان تنها علت نادانی انسان نباشد دستک� یکی از علتها� آن است. صفحه ۸۲ کتاب
من عقیده دارم که ما حتی اگر جز گستره� کوچک دانایی خود، از این راه چیزی نیاموزیم باز هم شایسته است که برای رسیدن به شناخت جهان بکوشیم. این نادانی دانشمندانه میتوان� مشکلات بسیاری را از میان بردارد. و بهجاس� از یاد نبریم که اگر داناییها� کوچک گوناگونی که داریم ما را بسیار متمایز از هم میکن� اما همه در نادانی بیپایا� خود برابریم. صفحه ۸۳ کتاب.
۱۴۰�/۰۳/۱۱
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
سرچشمهها� دانایی و نادانی.
Sign In »
Reading Progress
Finished Reading
May 31, 2024
– Shelved