Sadjad Abedi's Reviews > نامه به کودکی که هرگز زاده نشد
نامه به کودکی که هرگز زاده نشد
by
by

خیلی خوب بود. هم از نظر داستانی کشش داشت هم مفاهیم متعددی رو بنا بر جهانبینی نویسنده عنوان می کرد. فالاچی تونسته بود به خوبی حس خودشو منتقل کنه حتی به من که نه تجربه بارداری دارم و نه میتونم داشته باشم. برای من از قدیم مسئله به وجود آوردن موجود زنده ای و وارد کردنش به اجبار به این دنیا مهم بوده و هنوز هم نتونستم جواب درخوری براش پیدا کنم. شخصیت های داستان هرکودوم به خوبی نماینده ی دیدگاهها� غالب موجود بودن و نویسنده اکثرا بدون سعی در تحریف اندیشه اونها رو از زبان شخصیت بیان می کرد و البته در انتها نقد خودشو هم میگفت. نگاه رادیکال و منطقیش به کار، خانواده، تولید مثل، عشق و امثالهم در کنار مواضع احساسی که در مورد بعضی از این مسائل می گرفت به خوبی نماینگر ذهن چندوجهی انسان بود. برای من هم بارها اتفاق افتاده که با عصبانیت و بیرحمانه به بعضی باورهای رایج حمله می کنم و اونها رو بعضا احمقانه میدونم اما در شرایطی و در فضایی احساسی با نظرات عموم همراهی می کنم. اگرچه از عنوان کتاب پایان سرنوشت کودک مشخصه اما این هیچی از ارزش کتاب کم نمیکنه چراکه این موضوع واقعا در کنار روند داستان کم ارزشه. در واقع مسیر وقوع اتفاقه که جذابه و نه نتیجه ی نهایی اون. در طول کتاب بارها یاد سیمون دوبوار افتادم. اصلا احساس می کردم که ضمیری مشترک این کتاب رو نوشته. شاید این صدای نسلی از زنان به خود متکی غرب در دوران عدم رواداری و سختگیریه و بسیار بسیار به فضای امروز ایران نزدیکه. حتی وضعیت امروز ایران بسیار عقب تر از دنیای این داستانه. به عنوان یک فمنیست از خوندن این کتاب به وجد اومدم و بارها براش دست زدم. برای جملاتی که همونطور که گفتم نه نظر یا عقیده شخصی یک نفر بلکه صدای مشترک میلیون ها نفره. امثال فالاچی و دوبوار کم نبودن اما بسیار بیشتر از اونها زنان و دخترانی بودن که اسیر و گرفتار جبر جامعهشو� شدن و عقاید و استعدادها و توانایی هاشون سرکوب شد. در یک مقایسه ناعادلانه، وقتی زبان و ادبیات فالاچی رو کنار فمنیستای شومن و لمپن داخلی (مثل تهمینه میلانی) میذارم به جامعه حق میدم که هنوز صدای این قشر رو نشنیده باشه و در مقابل خواسته هاشون موضع بگیره. اگرچه به نظر میرسه عدالت و برابری جنسیتی مسئله واضح و مبرهنی شده و همه متفق القول تاییدش می کنن، اما اونچه در واقع میبینیم بسیار از این موضوع فاصله داره. بخشی از این فاصله ناشی از ایدئولوژی حاکم در ایرانه، بخشی به دلیل باورهای سنتی اقشار جامعه و بخشی هم به دلیل عدم بیان شفاف و صریح مواضع. در مورد قسمت سوم خوندن این کتاب میتونه خیلی مفید باشه. در انتها به همه توصیه مکینم حتما این کتاب رو با دقت بخونین و به دیگران هم هدیه بدین.
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
نامه به کودکی که هرگز زاده نشد.
Sign In »
Reading Progress
September 15, 2017
–
Started Reading
September 29, 2017
–
Finished Reading
July 31, 2024
– Shelved
Comments Showing 1-6 of 6 (6 new)
date
newest »

message 1:
by
Mahbube
(new)
-
rated it 2 stars
Oct 02, 2017 09:34AM

reply
|
flag

به نظر من فقط زیادی واقع بینه. در واقع در تیرگی و پوچی دنیا شکی ندارم اما هم رای با Albert Camus در The Myth of Sisyphus ، به نظرم تنها قهرمان ابزورد (The Absurd Hero) میتونه علی رغم فهم این پوچی معنا و لذتی برای زندگی پیدا کنه و به اون ادامه بده.

به نظر من فقط زیادی واقع بینه. در واقع در تیرگی و پوچی دنیا شکی ندارم اما هم رای با کامو در افسانه سیزیف، به نظرم تنها قهرمان ابزورد میتونه علی رغم فهم این پوچی معنا و لذتی برای زندگی پیدا کنه و به اون ادامه بده.
جالب نوشتيد فقط مطمئن نيستم كه به عنوان يك مرد ميتوانيد خودتان را فمنيست خطاب كنيد....البته كه ميتوانيد از اين جنبش طرفدارى كنيد اما اين كلمه به نظر لقبى است زنانه....

نه اینطور فکر نمیکنم. اگرچه سردم داران این جنبش عموما زنان بودند اما در کل فمنیسم به معنای عام اون یک لقب زنانه نیست. اما برای روشن تر شدن موضوع تعریف خودم رو از این واژه میگم:
فمنیسم یعنی باور به و تلاش در جهت برابری فرصت ها برای هر دو جنس، رفع تبعیض ها هم در قانون رسمی کشور و هم در فرهنگ جامعه، اعطای حقوق برابر به هر دو جنس، اصلاح رویکردهای مردسالارانه و از این دست.
مضافا، من فمنیستم چون یک لیبرالم. همون طور که با تبعیض نژادی مخالفم. همچنین جان استوارت میل با کتاب انقیاد زنان به نظرم از پیشروان این جنبشه و نمیشه اون رو فمنیست ننامید.