Javad's Reviews > فیزیک اندوه
فیزیک اندوه
by
by

3.5
فیزیک اندوه یک هزارتوست - همونطور که هم خود نویسنده بارها داخل داستان بهش اشاره میکنه و بقیه دوستان هم اینجا بهش اشاره کردند. پس من زیاد راجع به هزارتو بودنش نمیگم. ولی برام جالب بود که نویسنده با سبک و ریتم خیلی جذابی داستانشو شروع میکنه: پسری (خود نویسنده) که میتونه جای افراد دیگه زندگی کنه و داستان رو از چشم اونا عقب و جلو ببره. اگرچه به نظر ایده جدیدی نمیاد اما برای پیشبرد روایت، نویسنده از سبک جدیدی (حداقل برای من جدیدی) استفاده کرده بود.
هرچه جلوتر میریم، داستان تا حد خوبی از گنگی خارج میشه اما روایت، تکهپار� و پخشوپل� میشه (البته نه همه قسمته� و نه لزوما خوب و از کار درآمده) - اونم بین هزارتا تکه� مختلف که الزاما روایت رو تکمیل نمیکنند. بسیاری از این تکهپارهها� برگرفته از زندگی خود نویسندهاس� و و یک سریهاشون� بیشتر به سبک جستار نوشته شدهان� تا داستان.
حسی که موقع خوندن این رمان داشتم، از ابتدا تا تقریبا به انتها، نظر داشتن نویسنده به سبک نویسندها� مثل کوندرا بوده. اصلا این رمان برای من تداعیگ� رمان جاودانگی کوندرا بود. البته که اگه اینجور نگاه کنیم به این اثر، باید گفت که انقدرم از خوب کار در نیومده؛ جاودانگی کجا و این کجا. اما اخرای رمان این حس بهم دست داد که شاید هم اصلا نویسنده نخواسته به کوندرا نزدیک شه و این سبک برای خودشه ( قسمتهای� پایانی که به فیزیک کونتوام و اندوه و زندگی پرداخت و چند قسمتی مثل آقای جی، نظرمو برگردوند) .
اما در کل من بیش از هرچیزی میخواستم راجع به ترجمه این اثر صحبت کنم؛ چرا که راجع به خود کتاب بقیه زیاد گفتن اینجا. من یه مقدار خوبی از متن ( حدود یک چهارم)� رو، با ترجمه انگلیسی اثر تطیبق دادم.
اولا باید بگم که نویسنده به نظر تلاشو کرده اما این ترجمه مشکلاتی داره. اولین چیزی که میتونم اشاره کنم، کمبود پانویسی برای ارجاعت مختلف و نکات پوشیده تر متنه؛ که این اثر پره ازش. حتی اگه صرفا یه پانویسی به اسم انگلیسی ماجرا ارجاع داده میشد، به نظرم تجربه خوانش رو خیلی بهتر میکرد.
دوما اینکه یک تعداد غلط ترجمها� هم دیدم که با توجه به اینکه من همه متن رو نخوندم، قابل اغماضه.
یرای یک تعداد از کلمات هم از معادلها� نسبتا نامناسب یا بسیار سادهشد� استفاده شده.
یه نکته هم اینه که برخی از کلمات و اصطلاحات نیازمند یه توضیحِ حداقلی هستند ( مخصوصا وقتی برای روان تر کردن متن، قید وفاداری به اصل کلمه رو زده باشیم تو متن) مثل کلمه Kitsch که مترجم به ابتذال فکر کنم ترجمه کرده. خب اگه نویسنده میخواست صرفا به ابتذال اشاره کنه، چندین کلمه متعارف انگلیسی براش بود و خود استفاده از کلمه کیچ هستش که تفاوت ایجاد میکنه تو متن. حداقل یه پانویسی میشد نوشت و به اصل کلمه به انگلیسی اشاره کرد که مخاطب متوجه شه چه کلکه ای به ابتذال ترجمه شده و شاید خودش بره بگرده و راجع بهش بخونه ( استفاده از کلمه Kitsch تو متن کتاب، منو بیشتر به تاثیرپذیری این نویسنده از کوندرا داشتم، چرا که کوندرا هم روی مفهوم کیچ خیلی مانور داده)
اخرین نکته هم برمیگرده به بحث سانسور. من واقعا نمیدونم دقیقا چطور این کتاب بهش ممیزی وارد شده اما، دو تا بخش رو که متوجه شدم از این قراره: یک بخش حدود 60 70 درصدش حذف شده و به بخش بعدی چسبیده شده و یک بخش هم، کلا حذف شده. من با بخشی که حذف شده کاری ندارم ( اگرچه شاید با حذف و تغییر چند کلمه اوکه میشد ولی میدونم که ارشاد خودش مشخصا اشاره میکنه چه اتفاقی بابت چیزی که بهش گیر داده بیفته تو متن) اما بخشی که نصف شده واقعا بی انصافیه، چونکه کلا انسجام معنایی اون بخش نابود شده. نمیشد کل بخش رو حذف کرد یا با تغییر اوکه اش کرد؟ اجباری بوده که نصف اون بخش به صورت کاملا لب معنا به بعدش چسبیده شه و گنده بزنه به هر دو بخش؟
فیزیک اندوه یک هزارتوست - همونطور که هم خود نویسنده بارها داخل داستان بهش اشاره میکنه و بقیه دوستان هم اینجا بهش اشاره کردند. پس من زیاد راجع به هزارتو بودنش نمیگم. ولی برام جالب بود که نویسنده با سبک و ریتم خیلی جذابی داستانشو شروع میکنه: پسری (خود نویسنده) که میتونه جای افراد دیگه زندگی کنه و داستان رو از چشم اونا عقب و جلو ببره. اگرچه به نظر ایده جدیدی نمیاد اما برای پیشبرد روایت، نویسنده از سبک جدیدی (حداقل برای من جدیدی) استفاده کرده بود.
هرچه جلوتر میریم، داستان تا حد خوبی از گنگی خارج میشه اما روایت، تکهپار� و پخشوپل� میشه (البته نه همه قسمته� و نه لزوما خوب و از کار درآمده) - اونم بین هزارتا تکه� مختلف که الزاما روایت رو تکمیل نمیکنند. بسیاری از این تکهپارهها� برگرفته از زندگی خود نویسندهاس� و و یک سریهاشون� بیشتر به سبک جستار نوشته شدهان� تا داستان.
حسی که موقع خوندن این رمان داشتم، از ابتدا تا تقریبا به انتها، نظر داشتن نویسنده به سبک نویسندها� مثل کوندرا بوده. اصلا این رمان برای من تداعیگ� رمان جاودانگی کوندرا بود. البته که اگه اینجور نگاه کنیم به این اثر، باید گفت که انقدرم از خوب کار در نیومده؛ جاودانگی کجا و این کجا. اما اخرای رمان این حس بهم دست داد که شاید هم اصلا نویسنده نخواسته به کوندرا نزدیک شه و این سبک برای خودشه ( قسمتهای� پایانی که به فیزیک کونتوام و اندوه و زندگی پرداخت و چند قسمتی مثل آقای جی، نظرمو برگردوند) .
اما در کل من بیش از هرچیزی میخواستم راجع به ترجمه این اثر صحبت کنم؛ چرا که راجع به خود کتاب بقیه زیاد گفتن اینجا. من یه مقدار خوبی از متن ( حدود یک چهارم)� رو، با ترجمه انگلیسی اثر تطیبق دادم.
اولا باید بگم که نویسنده به نظر تلاشو کرده اما این ترجمه مشکلاتی داره. اولین چیزی که میتونم اشاره کنم، کمبود پانویسی برای ارجاعت مختلف و نکات پوشیده تر متنه؛ که این اثر پره ازش. حتی اگه صرفا یه پانویسی به اسم انگلیسی ماجرا ارجاع داده میشد، به نظرم تجربه خوانش رو خیلی بهتر میکرد.
دوما اینکه یک تعداد غلط ترجمها� هم دیدم که با توجه به اینکه من همه متن رو نخوندم، قابل اغماضه.
یرای یک تعداد از کلمات هم از معادلها� نسبتا نامناسب یا بسیار سادهشد� استفاده شده.
یه نکته هم اینه که برخی از کلمات و اصطلاحات نیازمند یه توضیحِ حداقلی هستند ( مخصوصا وقتی برای روان تر کردن متن، قید وفاداری به اصل کلمه رو زده باشیم تو متن) مثل کلمه Kitsch که مترجم به ابتذال فکر کنم ترجمه کرده. خب اگه نویسنده میخواست صرفا به ابتذال اشاره کنه، چندین کلمه متعارف انگلیسی براش بود و خود استفاده از کلمه کیچ هستش که تفاوت ایجاد میکنه تو متن. حداقل یه پانویسی میشد نوشت و به اصل کلمه به انگلیسی اشاره کرد که مخاطب متوجه شه چه کلکه ای به ابتذال ترجمه شده و شاید خودش بره بگرده و راجع بهش بخونه ( استفاده از کلمه Kitsch تو متن کتاب، منو بیشتر به تاثیرپذیری این نویسنده از کوندرا داشتم، چرا که کوندرا هم روی مفهوم کیچ خیلی مانور داده)
اخرین نکته هم برمیگرده به بحث سانسور. من واقعا نمیدونم دقیقا چطور این کتاب بهش ممیزی وارد شده اما، دو تا بخش رو که متوجه شدم از این قراره: یک بخش حدود 60 70 درصدش حذف شده و به بخش بعدی چسبیده شده و یک بخش هم، کلا حذف شده. من با بخشی که حذف شده کاری ندارم ( اگرچه شاید با حذف و تغییر چند کلمه اوکه میشد ولی میدونم که ارشاد خودش مشخصا اشاره میکنه چه اتفاقی بابت چیزی که بهش گیر داده بیفته تو متن) اما بخشی که نصف شده واقعا بی انصافیه، چونکه کلا انسجام معنایی اون بخش نابود شده. نمیشد کل بخش رو حذف کرد یا با تغییر اوکه اش کرد؟ اجباری بوده که نصف اون بخش به صورت کاملا لب معنا به بعدش چسبیده شه و گنده بزنه به هر دو بخش؟
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
فیزیک اندوه.
Sign In »
Reading Progress
December 10, 2024
–
Started Reading
December 10, 2024
– Shelved
December 10, 2024
– Shelved as:
to-read
January 22, 2025
–
Finished Reading
Comments Showing 1-2 of 2 (2 new)
date
newest »

message 1:
by
Parisa
(new)
-
rated it 4 stars
Jan 23, 2025 08:19AM

reply
|
flag