ŷ

Roshanak's Reviews > دو روز مانده به پایان جهان

دو روز مانده به پایان جهان by عرفان نظرآهاری
Rate this book
Clear rating

by
32993103
's review

liked it

عموی من زنجیرباف بود. او همه زمستان، برف ها را به هم بافت و سرما را به سرما گره زد و یخ را به یخ دوخت. و هی درختان را به زنجیر کشید و پرنده ها را به بند و آدم ها را اسیر کرد. جهان را غل و زنجیر و بند و طناب او گرفت.
ما گفتیم: عموی زنجیرباف! زنجیرهایت را پاره کن که زنجیر، سزاوار دیوان است، نه آدمیان که آزادی، سرود فرشتگان است و رهایی، آرزوی انسان.
او نمی شنید، زیرا گرفتار بندهای خود بود و هیچ زنجیربافی نیست که خود در زنجیر نباشد.
فصلی گذشت و سرانجام او دانست تنها آنکه سرود رهایی دیگران را سر میدهد، خود نیز طعم رهایی را خواهد چشید. پس زنجیرهای خود را پاره کرد و زنجیرهای دیگران را هم. و آنها را پشت کوههای دور انداخت.
پرنده آزاد شد و درخت آزاد شد و بابا آمد، با صدای بابونه و باران با صدای جویبار و قناری. و با خود شکوفه آورد و لبخند.
6 likes · flag

Sign into ŷ to see if any of your friends have read دو روز مانده به پایان جهان.
Sign In »

Reading Progress

Finished Reading
July 12, 2014 – Shelved

No comments have been added yet.