ŷ

تازه‌ها� کتاب discussion

94 views
تازه‌ها� نشر > نشر بیدگل

Comments Showing 1-7 of 7 (7 new)    post a comment »
dateDown arrow    newest »

message 1: by ѱ (new)

ѱ (fidbook) | 134 comments Mod
تازه‌ها� نشر بیدگل


message 2: by ѱ (new)

ѱ (fidbook) | 134 comments Mod
«تراس» و «روال عادی» دو نمایش‌نام� از ژان کلود کری‌یر� داستان‌نویس� فیلم‌نامه‌نوی� و نمایش‌نامه‌نوی� سرشناس فرانسوی، است که با ترجمه اصغر نوری در قالب یک کتاب از طرف نشر بیدگل منتشر شده است. در پایان کتاب نیز گفت‌وگوی� با ژان کلود کری‌ی� چاپ شده است. کری‌ی� ازجمله نویسندگانی است که با کارگردانان بزرگ سینما و تئاتر همکاری کرده است. در عرصه سینما همکاری‌ا� با لوئیس بونوئل، برخی از به‌یادماندنی‌تری� فیلم‌ها� تاریخ سینما را رقم زده است که فیلم «جذابیت پنهان بورژوازی» یکی از آنهاست. در تئاتر نیز با کارگردانان بزرگی نظیر پیتر بروک و ژان‌لوی� بارو همکاری کرده است. نمایش‌نام� «تراس»، چنان‌ک� در توضیح پشت جلد ترجمه فارسی کتاب «تراس/ روال عادی» آمده است «قصه جدایی یک زوج جوان امروزی است. کری‌ی� در این نمایش‌نام� به مضمونی جهان‌شمو� و معاصر می‌پرداز�: عدم تفاهم واقعی بین انسان‌ها� اینکه هیچ‌ک� درست نمی‌دان� دنبال چیست و همه در حال فرار از وضعیتی شکست‌خورد� و رسیدن به وضعیتی تازه‌اند� بی‌آنک� بدانند در این وضعیت عادی چه باید بکنند».همچنین در توضیح پشت‌جلد� درباره نمایش‌نام� دوم کتاب یعنی «روال عادی» می‌خوانی�: «روال عادی ماجرای ملاقات خبرچین یک حکومت دیکتاتوری با کمیسر همان حکومت است. کمیسر، خبرچین را احضار کرده چون خود او را لو داده‌ان�. کری‌ی� در این نمایش‌نام� به‌خوب� نشان می‌ده� در جامعه‌های� از‎این‌دست� گاهی عجیب‌تری� و ترسناک‌تری� چیزها به امری عادی و روزمره تبدیل می‌شو�.»


message 3: by ѱ (new)

ѱ (fidbook) | 134 comments Mod
علیه تفسیر

«علیه تفسیر»، مجموعه‌ا� از نقدها و تحلیل‌ها� سوزان سانتاگ است که با ترجمه مجید اخگر از طرف نشر بیدگل منتشر شده است. سانتاگ مقالات این کتاب را بین سال‌ها� ١٩٦٢ تا ١٩٦٥ در نشریات چاپ کرده است و این کتاب، اکنون کتابی کلاسیک در حوزه نظریه به شمار می‌آی�. در بخشی از مقدمه مترجم بر ترجمه فارسی این کتاب درباره آن می‌خوانی�: «کتاب ویژگی‌های� دارد که آن را از یک مجموعه� نقد متمایز و ممتاز می‌کن�. یک منتقد معمولا به صورت حرفه‌ا� در یک حوزه� خاص به نقد می‌پردازد� و مثلا به عنوان منتقد فیلم، ادبیات، یا هنرهای تجسمی شناخته می‌شو�. از سوی دیگر، نقد معمولا به موقعیت تاریخی و فرهنگی نگارش خود وابستگی تام دارد، و به همین دلیل با گذر زمان ضرورت و معنای خود را تا حد زیادی از دست می‌ده� و در آینده بیشتر به عنوان سندی تاریخی در مورد موضوع محل مراجعه خواهد بود. به عبارت دیگر، نقد به معنای مرسوم و متعارف اصطلاح تاریخ مصرف، دعاوی، و جاه‌طلب� محدودی دارد. با نگاه به مقالات کتاب حاضر، متوجه می‌شوی� که این کتاب از جهات مختلف از این تصویر متعارف از نقد فاصله می‌گیرد� و به اعتبار این تفاوت‌ه� شاید نتوان آن را به‌معنا� دقیق یا خالص کلمه «نقد» هنری � ادبی به‌شما� آورد. اما درعین‌حال� همین فاصله‌گیر� موجب می‌شو� تا برخی از مهم‌تری� و جوهری‌تری� پتانسیل‌ه� و کارکردهای نقد که شاید برخی از آن‌ه� در زمانه‌� ما به علل مختلف- از جمله تخصصی‌شد� نقد، و اثرگذاری نهاد آکادمی و بازار بر آن در چند دهه‌� اخیر- به فراموشی رفته باشند در این نوشته‌ه� خودنمایی کنند».


message 4: by ѱ (new)

ѱ (fidbook) | 134 comments Mod
لذت خیانت

«لذت خیانت» عنوان کتابی است که دربرگیرنده مقالاتی از موریس بلانشو، پل دومان و جودیت باتلر است و نصراله مرادیانی این مقالات را به فارسی برگردانده است. چهار مقاله‌ا� که در این کتاب انتخاب و ترجمه شده‌اند� هریک مربوط به دوره و زمینه متفاوتی است. دو مقاله اول کتاب با نام‌ها� «ترجمه‌کردن� و «ترجمه از» نوشته موریس بلانشو است که او آنها را با فاصله‌ا� نزدیک به دو دهه در دو کتاب خود با نام‌ها� «کار آتش» و «دوستی» به چاپ رسانده بود. مقاله سوم کتاب با نام «نتایج: «رسالت مترجم» والتر بنیامین» نوشته پل دومان است که نخست در سال ١٩٨٣ و بعد در کتاب «مقاومت در برابر نظریه» با اندکی تغییر به چاپ رسید. مقاله چهارم و پایانی کتاب نیز «لذت خیانت» نام دارد که نوشته جودیت باتلر است. مترجم کتاب در بخشی از یادداشت ابتدایی‌ا� درباره دلیل گزینش این چهار مقاله و انتشار آنها در یک کتاب نوشته: «همان‌طو� که از نحوه گزینش مقاله‌ه� برمی‌آید� هدف از ترجمه این مقالات در مجلدی واحد پرداختن به شیوه فکری هر متفکر به‌خصو� نبوده؛ هرچند از خلال قرائت مقالات با زمینه فکری نویسنده آن مقاله در دوره به‌خصوص� از تفکر وی نیز آشنا می‌شوی�. نقطه پیوند مقالات این کتاب تأثیرپذیری همه آنها از رسالت مترجم بنیامین است. در هر چهار مقاله بر کار خلاقانه مترجم تأکید شده است و این موضع سنتی که کار مترجم تقلید یا رونوشت متن اصلی است به نقد کشیده شده است».


message 5: by ѱ (new)

ѱ (fidbook) | 134 comments Mod
به‌تازگ� مجموعه‌ا� دیگر از وودی آلن منتشر شده که شامل چند نمایش‌نام� و داستان و قطعاتی طنز از او است که مشهورترینشان نمایش‌نام� «مرگ در می‌زند� است و عنوان کتاب هم بر اساس نام همین نمایش‌نام� گذاشته شده. در این مجموعه به‌ج� این نمایش‌نام� مشهور وودی آلن، داستان‌ه� و قطعات طنز دیگری با این عناوین ترجمه شده‌ان�: «گام بزرگی برای بشریت»، «سطحی‌تری� انسان»، «پرسش»، «نقدی بر رستوران فابریزیو و بازخوردهایش»، «اعترافات یک سارق»، «خاطرات: مکان‌ه� و افراد» و «دوران شوم زندگی ما». «مرگ در می‌زند� نمایش‌نامه‌ا� کوتاه و مشهور است که پیش‌ت� در ایران ترجمه و شناخته شده بود. مرگ یکی از شخصیت‌ها� این نمایش‌نام� است که نیمه‌شب� با یک انسان روبه‌ر� می‌شو�. «دوران شوم زندگی ما» یکی از قطعات خواندنی این مجموعه است که در ابتدای آن می‌خوانی�: «بله. اعتراف می‌کن�. من، ویلرد پوگربین، که زمانی فردی خونسرد و خوش‌آتی� بودم، به رئیس‌جمهو� آمریکا تیراندازی کردم. خوشبختانه، برای همه، یکی از تماشاچیان در میان جمعیت به اسلحه لوگری که در دستم بود تنه زد و تیر به تابلوی مک‌دونال� برخورد کرد و پس از کمانه‌کرد� در سوسیسی در فروشگاه سوسیس هیمل‌اشتای� فرو رفت. پس از درگیری مختصری که طی آن چندین مقام دولتی لوله نایم را گره کور زدند، دستگیرم کردند و به‌زو� مرا برای بازجویی بردند. چطور شد که کارم به اینجا کشید، سؤالتان همین است؟ کسی مثل من که هیچ سابقه سیاسی ندارد؛ کسی که رویای کودکیش این بوده که قطعات مندلسون را با ویولن‌س� اجرا کند یا شاید در پایتخت‌ها� بزرگ در سرتاسر دنیا اجراهای رقص بی‌مانن� برگزار کند...». پیش از این، مجموعه‌ها� دیگری از وودی آلن در نشر بیدگل منتشر شده بود که «حالا بی‌حسا� شدیم»، «این آب آشامیدنی نیست!» و «بی‌بال‌وپر� هر سه با ترجمه نگار شاطریان از آن جمله‌ان�.
مرگ در می‌زن�/ وودی آلن/ ترجمه نگار شاطریان/ نشر بیدگل


message 6: by ѱ (new)

ѱ (fidbook) | 134 comments Mod
«ویوپوینت» یا «کتابی برای تمرین و اجرای تئاتر» اثری از آن بوگارت و تینا لاندو، به‌تازگ� به چاپ رسیده است. این کتاب، نهمین اثر مجموعه «تئاتر: نظریه و اجرا»ی نشر بیدگل است. مترجم در مقدمه، درباره عدم ترجمه دو اصطلاح فوق، به این مسئله اشاره کرده که در کار ترجمه این کتاب و برای برگرداندن این دو واژه، با استادان مختلفی مشورت کرده اما در نهایت به نتیجه‌ا� نرسیده چراکه این دو واژه اصطلاحاتی� مدرن‌ان� که به‌تازگ� وارد تئاتر حرفه‌ا� شده‌ان� و انتخاب هر برابرنهادی برای آنها با کاستی‌های� روبه‌ر� بود. بااین‌حا� آن بوگارت در این کتاب از اصطلاح «ویوپوینت» برای نامیدن شیوه بازیگری و از واژه «کامپوزیشن» برای شیوه� اجرای آثار استفاده کرده است. آن بوگارت، کارگردان تئاتر امروز آمریکا، دانش‌آموخت� دانشگاه نیویورک در رشته مطالعات اجرا و درام است و اکنون به‌عنوا� استاد رشته کارگردانی در دانشگاه کلمبیا مشغول به فعالیت است. بنا به توضیح، بوگارت بر این باور است که تئاتر معاصر آمریکا می‌بای� هنرمندان سراسر جهان را یکپارچه کند و از برآمد گفتمان‌ها� همه فرهنگ‌ها� جهان در هنرهایی چون حرکات موزون، موسیقی و تئاتر استفاده کند و می‌کوش� با آفریدن تصاویر بومی، فراملیتی و جهانی در آثار خود تماشاگر را به چالش بکشد. بخشی از تلاش بوگارت معطوف به این است که نوآوری‌های� در شیوه‌ها� کارگردانی به وجود بیاورد و تاکنون نیز تلاش‌ها� او در این زمینه با استقبال مواجه شده‌ان� و جوایز مختلفی نصیب او شده است. نویسنده دیگر کتاب، تینا لاندو، نویسنده و کارگردان و مدرس آزاد تئاتر است و او هم در دانشگاه‌ها� آمریکا به کار تدریس مشغول است. این دو، کتاب «ویوپوینت» را در ١٧ فصل نوشته‌ان� و اگرچه مخاطبان مختلفی برای اثر خود متصور بوده‌ان� اما در نهایت استاد یا کارگردان را مخاطب اصلی این اثر دانسته‌ان�. نویسندگان اثر این کتاب را به قصد پاسخ به پرسش‌های� نوشته‌ان� که در کلاس یا کارگاه آموزشی یا بعد از اجرای اثری تازه پیش‌رویشا� قرار می‌گرفته� پرسش‌های� مثل: «چگونه می‌توا� از این شیوه در اجرای یک صحنه استفاده کرد؟»، «چگونه می‌توا� از این شیوه در نگارش نمایش‌نام� استفاده کرد؟»، «هنگام کار با گروهی که هیچ شناختی از تعالیم ویوپوینت ندارد، چه باید کرد؟»و... این کتاب به‌ج� جنبه آموزشی‌اش� از حیثی دیگر هم حائزاهمیت است و آن اینکه تاکنون مطالب چندانی درباره موضوع این کتاب نوشته نشده است. نویسندگان، این کتاب را نه اثری نظریه‌پردازان� بلکه کتابی دانسته‌ان� که می‌کوش� به شکلی عملی این شیوه را معرفی کند و نحوه کار با آن و به‌صحنه‌آورد� آن را پیش‌رو� مخاطب بگذارد: «کتاب ویوپوینت کتابی قطعی و صدق محض نیست. این کتاب براساس تجربیات و باورهای شخصی نگاشته شده. وقتی هردوی ما به این باور مشترک رسیدیم که شیوه ویوپوینت روش‌شناس� صرف نبوده و بیشتر تکنیکی اجرائی است، سعی کردیم با تهیه این کتاب اشتیاقی میان تئاتری‌ه� برای استفاده کاربردی از این شیوه برانگیزیم. خواست ما این نیست که به دیده راهنمای دستورالعمل‌ها� تجویزی به این کتاب نگاه شود».
ویوپوینت/ آن بوگارت، تینا لاندو/ ترجمه سیمین غلامی/ نشر بیدگل


message 7: by ѱ (new)

ѱ (fidbook) | 134 comments Mod
بیرون از مولینگار
«بیرون از مولینگار»، عنوان نمایشنامه‌ا� است از جان پاتریک شنلی که به‌تازگ� با ترجمه حمید احیاء توسط نشر بیدگل و در سری نمایشنامه‌‌ها� آمریکایی منتشر شده است. جان پاتریک شنلی، نمایشنامه‌نوی� و کارگردان تئاتر و سینما است که در سال ١٩٥٠ در خانواده‌ا� ایرلندی‌الاص� در آمریکا متولد شد. او در جوانی‌ا� به تحصیل در رشته تئاتر پرداخت و در سال ١٩٨٢ یکی از اولین نمایشنامه‌های� با نام «به ماه خوش آمدید» را روی صحنه برد. در سال ٢٠٠٤ یکی از نمایشنامه‌ها� او با عنوان «شک: یک حکایت»، به‌عنوا� بهترین نمایشنامه سال انتخاب شد و جوایز پولیتزر و تونی نیز به این اثر اهدا شد تا شنلی به جمع بهترین نمایشنامه‌نویسا� معاصر آمریکایی بپیوندد. «بیرون از مولینگار»، در ژانویه ٢٠١٤ در برادوی به روی صحنه رفت و متن آن در تابستان همان سال منتشر شد. این نمایشنامه شنلی نیز با استقبال قابل‌توجه� روبرو شد و روزنامه نیویورک‌تایم� آن را بهترین اثر شنلی بعد از «شک: یک حکایت» دانست و متن شاعرانه و رمانتیسیسم آن را ستود. «بیرون از مولینگار»، نامزد بهترین نمایشنامه سال ٢٠١٤ از طرف تونی، مجمع منتقدین تئاتر نیویورک و مجمع منتقدین خارج از نیویورک شد و هم‌این� نیز فیلمی از آن به کارگردانی نویسنده‌ا� در حال تهیه است. شنلی پیشگفتاری با عنوان «تاریکی یک صبح ایرلندی» برای این نمایشنامه نوشته که در بخشی از آن می‌خوانی�: «پدر من از ایرلند آمده بود و استعداد وراجی را هم از همان‌ج� با خود آورده بود. این‌ک� چرا ایرلندی‌ه� تا این اندازه استعداد وراجی را در خود پرورش داده‌ان� احتمالا دلیل ساده‌ا� دارد. آن‌ه� جزیره‌نشی� بوده‌ان� و باید با هم کنار می‌آمدن�. البته نه که آن‌ه� با هم کنار می‌آمدند� بلکه باید سعی می‌کردن� با هم کنار بیایند. این امر منجر به پیدایش گونه‌ا� زبان شد که به آن‌ه� اجازه می‌دا� چیزهای ناجور به هم حواله کنند اما با ملاحت. من ایرلندی نیستم. من ایرلندی-آمریکایی هستم. برخی می‌گوین� که من هم از آن استعداد بهره‌مند�. خب اگر من هم بهره‌ا� از آن استعداد برده‌ا� به‌خاط� این بوده که به پدرم و عموها و دایی‌ه� و برخی از عمه‌ه� و خاله‌ه� گوش داده‌ا� که در اتاق نشیمن هرچه داشته‌ان� نثار یکدیگر کرده‌ان�...». صحنه نمایش «بیرون از مولینگار»، دهکده‌ا� در شصت‌کیلومتر� شهر دوبلین در جمهوری دوبلین است در سال‌ها� ٢٠٠٨ و ٢٠٠٩ و ٢٠١٣. پیش از این، نمایشنامه «شک: یک حکایت» با ترجمه محمد منعم در نشر نیلا و نیز با ترجمه‌ا� دیگر توسط آزاده شاهمیری در نشر قطره منتشر شد بود. همچنین نمایشنامه‌ا� دیگر از شنلی با عنوان «بیا بریم تو دل شب پر ستاره» نیز با ترجمه بهرنگ رجبی در نشر نیلا منتشر شده بود.


back to top