ŷ

تازه‌ها� کتاب discussion

51 views
موضوع > داستان کوتاه

Comments Showing 1-5 of 5 (5 new)    post a comment »
dateUp arrow    newest »

message 1: by ѱ (new)

ѱ (fidbook) | 134 comments Mod
داستان کوتاه


message 2: by ѱ (new)

ѱ (fidbook) | 134 comments Mod
آنچه باید نوشته می شد

آنچه بايد نوشته مي شد" نخستين اثر ميرا قائمی است. دكتر بيژن عبدالكريمی در بخشی از مقدمه ي خود بر اين كتاب می گويد:

"آنچه بايد نوشته مي شد بيان سير و سلوكي در نيستي و حاصل تجربه اي عميق و زيسته از نيهيليسم جهان كنوني ماست. به همين دليل در فرازهاي بسياري لحن نويسنده طنين نيچه وار به خود مي گيرد، يعني طنين متفكري كه در پرتو مقولات انديشه ي او بهتر از هر فلسفه ي ديگري مي توان به توصيف جهان كنوني پرداخت و روح آن بسياري از جمله جان نويسنده ي جوان ما را نيز تسخير كرده است..."

"ميرا قائمي با تناقض زيست مي كند و در اين تناقض يعني در جدال با هستي و نيستي كه مهمترين جدال روزگار ماست، مي انديشد هرچند كه به تناقضاتش خودآگاه نباشد..."

اين كتاب از "رنج" و "عذاب مسئول بودن" نويسنده آغاز مي شود؛ نويسنده اي كه خود را به سبب اتفاقي كه براي بچه گربه اي مي افتد، مقصر مي يابد و تصميم مي گيرد در حال و رنجي كه مي كشد دقيق شود و آن را همچنان كه از سوژه در مي گذرد، ثبت كند.
نهايتاً وي در پي آن است كه بفهمد چه قدرتي "هستي" و نيرنگ اش را در برابر "نيستي" و وسوسه اش انتخاب مي كند.

"لطفاً هنگام مطالعه دو نقطه هاي پايان جمله را در ذهن خود بگذاريد."

انتشارات:نقد فرهنگ
سال نشر:١٣٩٤


message 3: by ѱ (last edited Feb 13, 2016 10:48PM) (new)

ѱ (fidbook) | 134 comments Mod
اگر یک مرد را بکشم دو مرد را کشته‌ا�
«اگر یک مرد را بکشم دو مرد را کشته‌ام� با عنوان فرعی «تجربه زندگی مشترک در داستان‌ها� کوتاه»، مجموعه‌ا� است از داستان‌ها� کوتاه از نویسندگان مطرح جهان. این کتاب که با ترجمه سیروس نورآبادی و مقدمه فتح‌الل� بی‌نیا� از طرف نشر شورآفرین منتشر شده داستان‌ها� کوتاهی از آلبرکامو، ولادیمیر ناباکوف، ویرجینیا وولف، اسکات فیتس جرالد، گابریل گارسیا مارکز، آلبرتو موراویا، ایتالو کالوینو، جی.دی. سلینجر، آلیس مونرو، کاترین منسفیلد، کارسون مک‌کالرز� ویلیام ترور، کنراد ایکن، دوروتی پارکر و جومپا لاهیری را دربر می‌گیر�. کتاب با شعری از سیلویا پلات آغاز می‌شو�. در بخشی از مقدمه فتح‌الل� بی‌نیا� بر این مجموعه درباره داستان‌ها� گردآمده در آن و نقطه اشتراکی که باعث شده این داستان‌ه� در یک کتاب گردآوری شوند، می‌خوانی�: «محور تمام داستان‌ها� «اگر یک مرد را بکشم، دو مرد را کشته‌ام»� عشق و ازدواج است؛ موضوعی که از نخستین حماسه‌ها� تاریخ بشری شروع می‌شو� و هنوز هم با تب‌وتا� زیاد ادامه دارد. گرچه زندگی هر فردی از نظر کمیت بیشتر صرف کار، روابط اجتماعی، کسب امکانات مالی، خواب، خوراک و برخورداری از لذایذی می‌شو� که در طول تاریخ دستخوش تنوع زیادی شده‌اند� اما به‌لحا� کیفی، عشق و ازدواج جایگاه ویژه‌ا� دارند و چه‌بس� به تنهایی با تمام جهان ذهنی ناشی از مسائل فوق برابری کنند و حتی از آن هم فراتر روند... تنوع داستان‌ه� از منظر کیفی این امکان را به خواننده می‌ده� که با صداهای متنوع و مختلفی مواجه شود و فقط شنونده یک صدا نباشد». زن تنها از آلبر کامو، بهار در فیلتا از ولادیمیر ناباکوف، گردنبند ملکه از ایتالو کالوینو، پیشکش به ازمه با عشق و نکبت از جی.دی. سلینجر، گستره از آلیس مونرو، ماه‌عس� از آلبرتو موراویا و هیچ دزدی در این شهر نیست از گابریل گارسیا مارکز، از جمله داستان‌های� هستند که در مجموعه «اگر یک مرد را بکشم، دو مرد را کشته‌ام� می‌خوانی�.


message 4: by ѱ (new)

ѱ (fidbook) | 134 comments Mod
رژه پیروزی در بندر آرتور
«رژه پیروزی در بندر آرتور»، مجموعه‌ا� است از داستان‌ها� کوتاه ژاپنی از آغاز تا امروز که با ترجمه اشکان کاظمیان‌مقیم� از طرف نشر شورآفرین منتشر شده است. در این مجموعه داستان‌های� از دوره‌ها� مختلف ادبیات ژاپن گردآوری شده است و هر بخش براساس همین دوره‌بند� از بخش دیگر جدا شده است. کتاب پس از مقدمه‌ا� به قلم جی‌توما� رایمر و وان‌س� جسِل، با داستانی از دوره کهن آغاز می‌شو�. بعد از آن داستانی از دوره کلاسیک را می‌خوانی� و بعد داستانی از دوره میانه. برای دوره پیشامدرن سه داستان انتخاب شده است و بیشترین داستان‌ها� کتاب مربوط به دوره مدرن و پسامدرن هستند. در بخشی از مقدمه جی‌توما� رایمر و وان‌س� جسِل درباره ادبیات مدرن ژاپن و ارتباط آن با تاریخ و سیاست می‌خوانی�: «ادبیات مدرن در ژاپن، مانند ادبیات در سایر نقاط دنیا، تحت‌تأثی� جغرافیا و سیاست است. این مسیر، در مورد ژاپن، با گشودن مرزهای این کشور به روی دنیا در میانه قرن نوزدهم شروع شد. گرچه ژاپن، به‌همرا� تایلند، تنها کشورهایی در شرق آسیا بودند که تحت استعمار قدرت‌ها� اروپایی قرار نگرفته بودند، ولی دولت ژاپن خطر حمله از طرف این قدرت‌ه� را احساس می‌کر�. ژاپن، در طول تاریخ طولانی‌اش� تا پیش از جنگ دوم جهانی به اشغال هیچ کشور خارجی‌‌ی� درنیامده بود. درحالی‌ک� حکومت ژاپن درباره قراردادهای نابرابری که با کشورهای غربی بسته شده و این کشور را مجبور کرده بود درهایش را به روی دنیا بگشاید نگران بود، نویسندگان و هنرمندان ژاپنی در طول سال‌ها� منتهی به دهه ١٨٨٠ به فرهنگ غرب علاقه شدیدی پیدا کردند، مخصوصا به این دلیل که مدت‌ه� از تأثیرات و انگیزه‌ها� دنیای خارج به دور بودند. این علاقه ناشی از کنجکاوی و اشتیاق بود و نه ملزومات فرهنگی و سیاسی. اگرچه فرهنگ اروپایی، روشنفکران ژاپنی را مدت‌ه� جذب خود کرده بود، آنها هیچ ارتباطی با دنیای خارج نداشتند، جز تعداد اندکی کتاب، که عمده آنها به زبان هلندی بود و از خارج از مرزها به آنها رسیده بود، تا اینکه ژاپن به‌طو� رسمی در سال ١٨٦٨ مرزهایش را به روی دنیای خارج گشود. بخشی از این علاقه به فرهنگ اروپایی در اواخر قرن نوزدهم، البته به‌طو� غیرمستقیم، ناشی از تسلط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی اروپا در جهان بود...».


message 5: by ѱ (new)

ѱ (fidbook) | 134 comments Mod
«اندوهان اژدر»، مجموعه داستانی است از ابراهیم دمشناس که امسال از طرف نشر روزنه به چاپ رسیده است. این مجموعه شامل شش داستان است به نام‌ها� «اسم دیگر اعظم»، «آب روی تف»، «حیات زمینا»، «تکرار»، «بی‌نام� گذاشتن و نگذاشتن، آیا» و «محرمانه پرسش‌های� درخصوص الوان حقیقت». جنوب، که زمینه رویدادهای داستان‌ها� مجموعه «اندوهان اژدر» است، یکی از عواملی است که حضور آن داستان‌ها� این کتاب را به هم پیوند می‌ده� و آنها را در عین استقلال به‌صور� یک کل درمی‌آورد� چنان‌ک� در توضیح پشت جلد کتاب نیز به همین موضوع اشاره شده است. در این توضیح می‌خوانی�: «برای آدم‌ها� بر و بوم اندوهان اژدر، قصه از آنجا آغاز می‌شو� که کسی یا چیزی، غصه می‌شو�: فلانی هم غصه‌ای� است. آنجا که بحرانی همه چیز را در خود فرو می‌بر� و دیگر، آدم‌ه� همان نیستند که بودند. داستان‌ها� این مجموعه در پی آن نبوده‌ان� که مجموع شوند؛ ازاین‌رو� هرکدام از آنها به لحاظ نوع تخیل، زبان، روایت و آدم‌ه� سر پای خود ایستاده‌ان� و در عین چندگانگی نشان‌دهند� جابجایی آدم‌هایی‌س� که رو به زوال دارند؛ افزون بر این، بوم داستان‌ها� جنوب ایران عنصری‌س� که داستان‌ه� را مجموع می‌کن� تا نشانگر زوال آن زمین نیز باشد». آنچه در پی می‌آی� سطرهایی است از داستان «آب روی تف» که دومین داستان کتاب است: «آفتاب بالای بالا آمده، من روبه‌رو� اتاق توی کوچه ایستاده‌ا� توی حیاط که افتاده توی کوچه‌ا� که حیاط‌ما� را بلعیده. کلیدپیچ توی دستم عرق کرده، میان هشتاد و یک دستم خطی مارپیچ افتاده، پر از سیلاب عرق، اگر جسارت آن را داشتم خودم را دست آن سیلاب می‌داد�. دیگر توانایی آن را ندارم، دیدار آن کابوس آشوبگر، انگیزه‌ا� به من بدهد که در ناتوانی‌ا� بگندد. ساعت را از روی مچم باز کردم توی جیب گذاشتم. از زنگ در خانه مرا صدا زدند. گفتم: شما بفرمایید من کار دارم حالا. هرچه باداباد کلید را توی قفل پیچاندم نه آفتاب امان می‌دا� نه آنها. اتاق تاریک بود. پنکه را روشن کردم تلق‌تل� چرخید و هوا را تازه کرد نیمدری را باز کردم. توی تاقچه روبه‌رو� نیمدری زنبیلی بود زنبیلی بود که مادرم نان‌ها� خانگی را آنجا می‌گذاش�. آن را پایین آوردم سرش را برداشتم. آن‌قد� توی زنبیل بود که امروز و فردا گرسنه نمانم. نانی تا شده برداشتم چند کله خرما لای آن بود. چارزانو نشستم نان و خرما را روی پاهایم گذاشتم و لقمه کردم. خرما هسته نداشت شیرین بود به موقع داشتم می‌خورد�. لقمه‌ها� بعدی هم شیرین بود هم ردی از شوری و ‌تر� داشت خرماها هسته نداشت من یادم رفته بود دندان‌های� چندتایی شکسته، چندتایی را کرم‌خورد�. دستانم را بردم چشمانم را مالیدم و دست توی صورت کشیدم. خوردن دست‌پخ� مادرم اشتهایم را باز کرد. نان تا شده دیگری برداشتم و بوییدم بوی شیرینی از آن بلند نمی‌ش�. تای نان را باز کردم گوشت بود، از آنها که پس از خوردن نمی‌شو� یعنی آدمی نمی‌توان� استخوان‌شا� را دور بیندازد. با زبان و لپ‌ها� ذره‌ها� باقی نان و خرما را می‌مکید� و دهانم از شیرینی پر آب می‌ش� که انگشتری پدرم را شناختم خونی بود، از مچ بریده بودند. از دهان تا معده‌ا� زهر دوید. دست را برگرداندم کف‌ا� دو چشم باز و بسته کشیده بود و انگشتِ شهادتش، جوهری بود به رنگ آبی. چه را گواهی داده، نمی‌دانم�. از ابراهیم دمشناس، پیش‌ت� مجموعه داستان‌ها� «نهست» و «دل و دلبری» منتشر شده بود که از این میان، «نهست» در چهارمین دوره جایزه گلشیری، جایزه بهترین مجموعه داستان اول را از آن خود کرد.


back to top