ŷ

رضا علیزاده > Quotes > Quote > Milad liked it

“... جای تأسف است که بیل‌ب� وقتی فرصت پیدا کرد، آن موجود رذل را با شمشیر نکشت!»
- جای تأسف دارد؟ به خاطر دل‌سوز� بود که دست‌دس� کرد. دل‌سوز� و مروت: که وقتی لازم نیست، ضربه نزنی. پاداش خودش را هم گرفت، فرودو. مطمئن باش که پلیدی آسیب کمی به او زد، و دست آخر توانست فرار کند، چون مالکیتش را بر حلقه این‌طو� شروع کرده بود: با دل‌سوز�.
فرودو گفت: «متأسفم. من وحشت برم داشته؛ و هیچ دلم برای گولوم نمی‌سوز�.»
گندالف حرف او را قطع کرد: «تو او را ندیده‌ا�.»
فرودو گفت: «دلم هم نمی‌خواه� ببینمش. نمی‌توان� منظورت را بفهمم. واقعا می‌خواه� بگویی که تو و الف‌ه� بعد از این‌هم� کارهای وحشتناک گذاشتید که زنده بماند؟ هرطور حساب کنید، او همان‌قد� بد است که اورک‌ها� و دشمن ماست. مرگ حقش است.»
- حقش است! به جرأت می‌گوی� حقش است. خیلی از کسانی که زنده‌ان� حق‌شا� مرگ است؛ و خیلی از کسانی که می‌میرن� حق‌شا� زندگی است. تو می‌توان� این زندگی را به آن‌ه� ببخشی؟‌پ� زیاد مشتاق نباش که در قضاوت، مردم را به مرگ محکوم کنی. چون حتی خردمندترین آدم‌ه� هم نمی‌توان� فرجام کار را ببیند. خود من چندان امیدوار نیستم که گولوم قبل از مرگ شفا پیدا کند، اما به هر حال احتمالش وجود دارد. و سرنوشت او با سرنوشت حلقه گره خورده است. قلبم به من می‌گوی� که او هنوز نقشی دارد که قبل از فرجام کار باید بازی کند، چه نقش خوب، چه نقش بد؛ و وقتی زمان آن برسد، دل‌سوز� بیل‌ب� ممکن است سرنوشت خیلی‌ه� -از جمله خود تو- را رقم بزند. در هر صورت او را نمی‌کشی�: خیلی پیر است و بدبخت. ...”
رضا علیزاده, The Fellowship of the Ring

No comments have been added yet.