ŷ������

میخوام زودتر تمومش کنم، ولی میترسم با سریعتر خوندن پیام کتاب رو نفهمم.
هم خسته شدم هم دلم نمیخواد ازش جدا شم. حالا چیکار کنیم؟

محبوبم!
دروغ گفتن کاری سخت است .
باور کردن دروغهای خود، کاری سخت تر.

افرادی که دچار مصیبت بزرگی میشن، رفتارهایی مثل دیوانگان ازشون سر میزنه.
این رفتارها به جای حس همدردی و همدلی، حس اشمئزاز و نفرت رو در دیگران برمی‌انگیز��.

آیا میدانی این امید چقدر برای من ارزش دارد؟ من آن را به قیمت زندگی یک انسان به دست آورده ام.
.....
شیاطین همه جا
مسخ شدگان همه جا
جن زدگان همه جا
ما بیشماریم.

چه سعادتی بالاتر از اینکه حالا بعد از ۵ سال، می‌دان�� عقاب من(معشوقم) جایی در دوردست، پرگشوده و آزادانه پرواز می‌کند��
او هرگز مرا کامل نشناخت��. منهم او را نشناختم، اما عاشقش بودم. با اینحال خوشحالم، حتی اگر مرا از یاد برده باشد.

ماتیوشکا یعنی مامان کوچولو

یادم افتاد وقتی خیلی بچه بودم، مامان بزرگ مامانم که اسمش طوطی خانم بود، ما بچه ها رو که میدید ناز و بوس میکرد و بهمون میگفت ماتیشکِه . اون موقع مامانم بهم گفت ماتیشکه یعنی عروسک. نمیدونم این دوتا کلمه یه معنی میدن یا فرق دارن. ولی خیلی خیلی قشنگن.
اینکه یه کلمه توی یه کتاب آدمو پرت کنه به بیست سال قبل، آدمو دلتنگ کنه و اشکشو دربیاره خیلی میتونه شگفت انگیز یا ترسناک باشه.
چقد آدم بیچاره‌��

به حول و قوه الهی شروعش کردم. امیدوارم بتونم توی یکماه تمومش کنم
~(^. ^)~

شروع این کتاب رو تقدیم میکنم به نشر آفاق که هنوز یه کتاب منو از نمایشگاه کتاب برام نفرستادن و هرهفته زنگ میزنن میگن شنبه پست میکنیم برات.